Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
English
Persian
high dutch
زبان المانی
Search result with all words
germanism
اصطلاحات ویژه زبان المانی
germanist
دانشمند فرهنگ و زبان المانی
teutonic
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
Germanic
المانی
germain
) : المانی
jerry
المانی
germanize
المانی کردن
German measles
سرخجه المانی
germanization
المانی شدن
hans
المانی یاهلندی
land grave
کنت قدیم المانی
alemannic
لهجهء مخصوص المانی
wagnerite
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wagnerian
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
gotha
یکجورهواپیمای بزرگ المانی
junker
اصیل زاده المانی
schnauzer
سگ " تری یر "المانی نژاد
fokker
یکجورهواپیمای جنگی المانی
hun
مخرب تمدن المانی
pfennig
مسکوک مسی المانی
panzer
لشگر زرهی المانی
germanize
المانی ماب کردن
teutonize
به المانی ترجمه کردن
germanity
صفات ویژه المانی
junker
جوان نجیب زاده المانی
kummel
نوشابه المانی زیره دار
Gothic
حروف سیاه قلم المانی
doberman pinscher
سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
landgravine
لقب برخی از شاهزادگان المانی است
rhenish
شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
goth
یکی از اقوام المانی قدیم بربری
lansquenet
سربازپیاده مزدورو المانی در سده هفدهم
hegelianism
مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
thaler
یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
groschen
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
Marxism
روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
jack johnson
د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
pfenin
سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
minnesinger
شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
mauser
یکجور تفنگ که ماوزرنام المانی اختراع کرده است
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
landgrave
لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
lombards
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
چرب زبان زبان دار
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
squatting
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
ashkenazim
عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
engels law
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
wagners law
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
revisionism
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
c++
زبان ++C
apt language
زبان ای پی تی
as one man
با یک زبان
tongue
زبان
glossa
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
grss language
زبان جی پی اس اس
language lab
زبان
apl language
زبان ای پی ال
tongues
زبان
abusers
بد زبان
language
زبان
hound's tongue
سگ زبان
languages
زبان
two tongued
زبان
language
زبان
abuser
بد زبان
languages
زبان ها
tongueless
بی زبان
tongue
[language]
زبان
sankskirt
زبان سانسکریت
tamil
زبان تمیل
Celtic
زبان سلتی
symbolic language
زبان نمادی
sweet spoken
شیرین زبان
assembly language
زبان همگذاری
tartar
زبان تاتاری
Dutch
زبان هلندی
aryan
زبان اریایی
British
زبان انگلیسی
armenian
زبان ارمنی
roumanian
زبان رومانی
assembly language
زبان اسمبلی
basic language
زبان بیسیک
quasilanguage
شبه زبان
reference language
زبان مرجع
bengali
زبان بنگاله
mother tongues
زبان مادری
query language
زبان پرس و جو
quary language
زبان پرس و جو
baluchi
زبان بلوچی
technical language
زبان تخصصی
assyrian
زبان اشوری
target language
زبان هدف
romanian
زبان رومانی
target language
زبان مقصود
philology
زبان شناسی
technical language
زبان فنی
philology
علم زبان
avestan
زبان اوستایی
linguistics
علم زبان
linguistics
زبان شناسی
brickbat
زخم زبان
algebraic language
زبان جبری
accadian
زبان اکد
servian
زبان صربی
ambiguous language
زبان مبهم
serbian
زبان صربستانی
semitic language
زبان سامی
snobol language
زبان اسنوبول
an abusive bellow
شخص بد زبان
sign languages
زبان اشاره
sign languages
زبان علامات
smooth tongued
چرب زبان
algorithmic language
زبان الگوریتمی
algol
زبان الگول
simula language
زبان سیمیولا
Afghan
زبان افغانی
slavic
زبان اسلاوی
slip of the tongue
لغزش زبان
acrimoniousness
زخم زبان
simscript language
زبان سیمسکریپت
algol 0
زبان الگول 06
silver tongued
چرب زبان
sign language
زبان اشاره
sign language
زبان علامات
sophist
زبان باز
source language
زبان منبع
mother tongue
زبان مادری
source language
زبان اصلی
standard language
زبان متعارف
romanic
زبان رومی
tartars
زبان تاتاری
artificial language
زبان مصنوعی
jargon
زبان حرفهای
jargon
زبان فنی
an busive bellow
شخص بد زبان
scythian
زبان سکایی
aphasia
زبان پریشی
idioms
زبان ویژه
idiom
زبان ویژه
application oriented language
زبان کاربردی
Chinese
زبان چینی
aramaean
زبان باستانی
aramaic
زبان ارامی
quacksalver
زبان باز
glottology
زبان شناسی
open hearted
دل و زبان یکی
on the tongues of men
سر زبان مردم
official language
زبان رسمی
keltŠetc
زبان سلت ها
objective language
زبان مقصود
khowar
زبان خواری
kiffa australis
زبان جنوبی
object language
زبان مقصد
lamblkin
زبان بسته
language master
اموزگار زبان
language master
زبان اموز
language processor
زبان پرداز
language processor
پردازشگر زبان
irish gaelic
زبان سلتی
original language
زبان اصلی
gramarey
دستور زبان
grammer
دستور زبان
graphic language
زبان نگارهای
gujarati
زبان گجراتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com