English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
british english زبان انگلیسی رایج درانگلستان
Other Matches
anglicism اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
khowar زبان رایج درشمال غربی پاکستان
english speaking انگلیسی زبان
British زبان انگلیسی
Yiddish زبان عبری رایج میان کلیمیان روسیه ولهستان والمان وغیره
The English - speaking world. دنیای انگلیسی زبان
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
old english زبان انگلیسی قدیم
balto slavic شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
accadian که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
English is not a hard language . انگلیسی زبان سختی نیست
english speaking people مردم یا ملل انگلیسی زبان
american english زبان انگلیسی که در امریکابان تکملم میشود
how can I learn English چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
p شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
to tutor somebody in English به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
Pidgin English <idiom> انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
qwerty صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
anglicization انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
match fishing مسابقه ماهیگیری درانگلستان
protectorate دوران حکومت کرامول درانگلستان
Coventry نام شهری است درانگلستان
protectorates دوران حکومت کرامول درانگلستان
eton دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
lime juicer ملوان انگلیسی انگلیسی
skittles بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
anglicizing انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
conservatism عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
rood مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
brisk رایج
commoners رایج
currents رایج
common رایج
popular رایج
trendy رایج
trendier رایج
commonest رایج
current رایج
briskest رایج
trendiest رایج
prevalent رایج
circulating رایج
brisker رایج
non performing loan وام غیر رایج
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
popular response پاسخ رایج
legal tender پول رایج
tradition عقیده رایج
rulings رایج متصدی
passed رایج شدن
shibboleth بیان رایج
cashing پول رایج
cashes پول رایج
cashed پول رایج
cash پول رایج
currencies پول رایج
tendering پول رایج
currency پول رایج
tenderest پول رایج
tendered پول رایج
ruling رایج متصدی
tender پول رایج
shibboleths بیان رایج
going رایج عازم
pass رایج شدن
passes رایج شدن
rousing نمایان رایج
paper standard پول رایج مملکت
circulations رواج پول رایج
fiat money پول رایج اعتباری
remonetize دوباره رایج کردن
circulation رواج پول رایج
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
invasion currency پول رایج ارتش اشغالگر
greenrooms شایعات رایج بین هنرپیشگان
currencies پول قانونی و رایج هر کشور
greenroom شایعات رایج بین هنرپیشگان
currency پول قانونی و رایج هر کشور
bimetallic دارای دو نوع پول رایج
occupation currency پول رایج نیروی اشغالگر
glib چرب زبان زبان دار
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic زبان تازی زبان عربی
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
demonetization سکه خارج از گردش جایگزین کردن مسکوکات جدیدبه جای سکههای رایج
fabianism نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
limeys انگلیسی
British انگلیسی
knuckle guard انگلیسی
English انگلیسی
limey انگلیسی
Englishmen انگلیسی
johnny انگلیسی
english woman زن انگلیسی
Britisher انگلیسی
Britishers انگلیسی
knuckle bow انگلیسی
Englishman انگلیسی
Englishwomen انگلیسی
Britons انگلیسی
Englishwoman انگلیسی
Briton انگلیسی
anglicization انگلیسی مابی
redcoat سرباز انگلیسی
cleat عایق انگلیسی
in plain english به انگلیسی ساده
tommy atkins سرباز انگلیسی
cleat knob دگمه انگلیسی
english self taught خوداموز انگلیسی
is a monetary sign انگلیسی است
anglophile انگلیسی دوست
ale ابجو انگلیسی
association croquet کروکه انگلیسی
king's english انگلیسی اصیل
HMS کشتی انگلیسی
lime juicer کشتی انگلیسی
johnny مرد انگلیسی
English altar محراب انگلیسی
jardin anglais باغ انگلیسی
english opening گشایش انگلیسی
english system سیستم انگلیسی
after the english f. به سبک انگلیسی ها
middle english انگلیسی تا 0051میلادی
arabic numeral اعداد انگلیسی
english billiards بیلیارد انگلیسی
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
large white خوک سفید انگلیسی
broken english انگلیسی دست و پا شکسته
english thread پیچ و مهره انگلیسی
anglo saxon نژاد انگلیسی وساکنسونی
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
He is good at English. انگلیسی اش خوب است
structured english انگلیسی ساخت یافته
half and half نوعی ابجو انگلیسی
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
limeys سرباز یا ملوان انگلیسی
limey سرباز یا ملوان انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
uniting سکه قدیم انگلیسی
anglicise انگلیسی ماب کردن
anglicise انگلیسی ماب شدن
unite سکه قدیم انگلیسی
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
English bond آجر چینی انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
anglicises باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicising باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicize باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicizes باداب و رسوم انگلیسی درامدن
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
q هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
anglicizing باداب و رسوم انگلیسی درامدن
f ششمین حرف الفبای انگلیسی
anglicized باداب و رسوم انگلیسی درامدن
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
anglomania شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
pounds واحد مسکوک طلای انگلیسی
anglicist متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
n چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
anglicised باداب و رسوم انگلیسی درامدن
o پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com