Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
sophistry
زبان بازی برهان تراشی
Other Matches
mountebankery
زبان بازی
charlatanry
زبان بازی
charlatanism
زبان بازی
prevaricate
زبان بازی کردن
equivocate
زبان بازی کردن
palter
زبان بازی کردن
prevaricates
زبان بازی کردن
prevaricated
زبان بازی کردن
equivocating
زبان بازی کردن
equivocates
زبان بازی کردن
double talk
چاپلوسی و زبان بازی
equivocated
زبان بازی کردن
prevaricating
زبان بازی کردن
quibbled
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbling
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibble
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbles
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
demonstrations
برهان
theorems
برهان
demonstration
برهان
theorem
برهان
proof
برهان
reasoning
برهان
proofs
برهان
logic
برهان
reductio ad absurdum
برهان خلف
indirect proof
برهان غیرمستقیم
enthymeme
برهان موجز
pleading
برهان نمایی
proof by contradiction
برهان خلف
[ریاضی]
theorematic
متضمن برهان قضیهای
shaved
ریش تراشی
shaves
ریش تراشی
shave
ریش تراشی
neographism
نویسه تراشی
neologisms
واژه تراشی
neolalia
واژه تراشی
neologism
واژه تراشی
shaping
صفحه تراشی
rationalization
دلیل تراشی
redressing
باز تراشی
moon knife
چاقوی پوست تراشی
razors
تیغ صورت تراشی
pullery
کارگاه پوست تراشی
granulating hammer
تیشه سنگ تراشی
razor
تیغ صورت تراشی
grainer
تیغ پشم تراشی
stone work
جایگاه سنگ تراشی
crandall
چکش سنگ تراشی
blocking-out
قلم سنگ تراشی
shaving
اصلاح صورت تراشی
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
To raise difficulties . To creat obstacles.
اشکال تراشی کردن
bush-hammered
ابزار سنگ تراشی
sculpture in miniature
پیکر تراشی کوچک اندام
sculpture
پیکر تراشی سنگتراشی کردن
carver
قلم سنگ تراشی سازنده
statuary
مجسمه ساز هیکل تراشی
sculptures
پیکر تراشی سنگتراشی کردن
kevel
چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
parpen
سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
زبان تازی زبان عربی
glib
چرب زبان زبان دار
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
postulate
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulating
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
deforests
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforest
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
language lab
زبان
apt language
زبان ای پی تی
grss language
زبان جی پی اس اس
abusers
بد زبان
apl language
زبان ای پی ال
as one man
با یک زبان
abuser
بد زبان
c++
زبان ++C
languages
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
languages
زبان ها
language
زبان
language
زبان
tongue
[language]
زبان
tongue
زبان
glossa
زبان
hound's tongue
سگ زبان
tongueless
بی زبان
two tongued
زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
tongues
زبان
dialects
زبان محلی
dialect
ی در زبان استاندارد
smooth tongued
چرب زبان
romanian
زبان رومانی
romanic
زبان رومی
snobol language
زبان اسنوبول
dialect
زبان محلی
linguistics
زبان شناسی
linguistics
علم زبان
mother tongues
زبان مادری
slip of the tongue
لغزش زبان
dialects
ی در زبان استاندارد
serbian
زبان صربستانی
semitic language
زبان سامی
servian
زبان صربی
lingo
زبان ویژه
scythian
زبان سکایی
brickbat
زخم زبان
silver tongued
چرب زبان
simscript language
زبان سیمسکریپت
mother tongue
زبان مادری
simula language
زبان سیمیولا
sankskirt
زبان سانسکریت
slavic
زبان اسلاوی
roumanian
زبان رومانی
She has a vicious tongue .
بد زبان است
lingoes
زبان ویژه
Afrikaans
زبان آفریکانز
welch
زبان ولز
dumb
زبان بسته
dumber
زبان بسته
sugary
شیرین زبان
diatribes
زخم زبان
dumbest
زبان بسته
diatribe
زخم زبان
stuttering
لکنت زبان
zibet
زبان هندی
stammering
لکنت زبان
vulgate
زبان عامیانه
language laboratories
آزمایشگاه زبان
welcher
زبان ولز
welsher
زبان ولز
licks
زبان زدن
zend
زبان زند
voluble
خوش زبان
delphinium
گل زبان در قفا
delphiniums
گل زبان در قفا
loll
زبان بیرون
lolled
زبان بیرون
lolling
زبان بیرون
written language
زبان نوشتاری
grammars
دستور زبان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com