Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
aramaean
زبان باستانی
Search result with all words
avestan
زبان باستانی ایران
ethiopic
زبان باستانی حبشه
Other Matches
classics
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classic
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
relics
باستانی
gray
باستانی
archaic
<adj.>
باستانی
oldest
باستانی
antiquaries
باستانی
relic
باستانی
classically
باستانی
age old
باستانی
antiquarian
باستانی
age-old
باستانی
antiquary
باستانی
antique
باستانی
antiques
باستانی
traditionary
باستانی
older
باستانی
ancient
باستانی
old
باستانی
ancient relics
اثار باستانی
norseman
اسکاندیناوی باستانی
in ancient times
در روزگار باستانی
northman
اسکاندیناوی باستانی
primers
باستانی ابتدایی
primer
باستانی ابتدایی
classicism
سبک باستانی
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
in ancient times
در اوقات جهان باستانی
classical
پیرو سبکهای باستانی
the Classical World
[the Ancient World]
جهان باستانی
[تاریخ]
classicize
درزمره ادبیات باستانی
primeval
بسیار کهن باستانی
Antiquity
جهان باستانی
[تاریخ]
classical
وابسته به ادبیات باستانی
paleographic
وابسته بخطوط باستانی
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
Monumental design
طرح آثار باستانی
paleograph
نسخه خطی باستانی
classicalism
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
traditional
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
pelta
سپر یونانیان ورومیان باستانی
gaul
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
veda
کتاب مقدس باستانی هند
agonistic
وابسته به مسابقات باستانی یونان
classicality
مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
agonistical
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
dorian
وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
classicize
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
traditionalism
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
glib
چرب زبان زبان دار
Arabic
زبان تازی زبان عربی
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
persepolis
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
corinthian
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
dithyramb
سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
reliquary
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
doge
لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
reliquaries
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
phygian
فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
catastasis
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
humanist
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
delphine classics
چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Greek Revival
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Are there any antiquities here?
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
Ouroboros
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
Ancient Greece
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
purgation
روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
tongues
زبان
languages
زبان ها
language
زبان
two tongued
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
tongueless
بی زبان
c++
زبان ++C
tongue
[language]
زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
tongue
زبان
abuser
بد زبان
apt language
زبان ای پی تی
language
زبان
as one man
با یک زبان
glossa
زبان
abusers
بد زبان
language lab
زبان
apl language
زبان ای پی ال
languages
زبان
hound's tongue
سگ زبان
sweet spoken
شیرین زبان
ambiguous language
زبان مبهم
tartar
زبان تاتاری
algorithmic language
زبان الگوریتمی
tartars
زبان تاتاری
standard language
زبان متعارف
an abusive bellow
شخص بد زبان
Urdu
زبان اردو
the persian language
زبان فارسی
charlatanry
زبان بازی
charlatanism
زبان بازی
an busive bellow
شخص بد زبان
algol 0
زبان الگول 06
Dutch
زبان هلندی
technical language
زبان فنی
linguiform
به شکل زبان
sign language
زبان اشاره
accadian
زبان اکد
technical language
زبان تخصصی
sign languages
زبان علامات
tonguelike
زبان مانند
cobol
زبان کوبول
British
زبان انگلیسی
target language
زبان مقصود
target language
زبان هدف
sign language
زبان علامات
algol
زبان الگول
algebraic language
زبان جبری
Afghan
زبان افغانی
tongue tie
لکنت زبان
tamil
زبان تمیل
tongue tied
زبان بسته
acrimoniousness
زخم زبان
sankskirt
زبان سانسکریت
idioms
زبان ویژه
assyrian
زبان اشوری
jargon
زبان فنی
snobol language
زبان اسنوبول
smooth tongued
چرب زبان
semitic language
زبان سامی
slip of the tongue
لغزش زبان
avestan
زبان اوستایی
serbian
زبان صربستانی
bengali
زبان بنگاله
servian
زبان صربی
silver tongued
چرب زبان
simscript language
زبان سیمسکریپت
basic language
زبان بیسیک
baluchi
زبان بلوچی
Chinese
زبان چینی
symbolic language
زبان نمادی
assembly language
زبان اسمبلی
brickbat
زخم زبان
assembly language
زبان همگذاری
idiom
زبان ویژه
aphasia
زبان پریشی
sign languages
زبان اشاره
source language
زبان اصلی
scythian
زبان سکایی
application oriented language
زبان کاربردی
aramaic
زبان ارامی
armenian
زبان ارمنی
artificial language
زبان مصنوعی
the turkish language
زبان ترکی
jargon
زبان حرفهای
source language
زبان منبع
simula language
زبان سیمیولا
aryan
زبان اریایی
sophist
زبان باز
slavic
زبان اسلاوی
halophrastic language
زبان تک واژهای
kiffa australis
زبان جنوبی
parliamentary language
زبان مودبانه
lamblkin
زبان بسته
language master
اموزگار زبان
language master
زبان اموز
language processor
زبان پرداز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com