| Total search result: 201 (25 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| apt |
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| apt |
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود |
| statement |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
| statements |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
| hypertalk |
زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card |
| executives |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
| executive |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
directive |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
| directives |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
| job control language |
زبان کنترل برنامه |
conditional |
دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند |
| jcl |
زبان کنترل برنامه Language Control ob |
| task |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
| tasks |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
| Windows API |
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |
| num lock key |
کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد |
| tokens |
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه |
| token |
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه |
| preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
| register |
محل ذخیره سازی برای داده کنترل |
| registers |
محل ذخیره سازی برای داده کنترل |
| registering |
محل ذخیره سازی برای داده کنترل |
| cp/m |
برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers |
| lingo |
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor |
| lingoes |
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor |
| IRQ |
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه |
| cascade control |
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری |
| virtual |
بخشی از RAM دریک برنامه کنترل کوتاه به صورتی که گویی یک سیستم ذخیره سازی دیسک سریع است |
| numerical control |
کنترل عددی |
| n/c |
کنترل عددی |
| tiny basic |
یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است |
| subroutine |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
| computer numerical control |
کنترل عددی توسط کامپیوتر |
| basic |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
| basics |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
| gpss |
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود |
| Hayes Corporation |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
| reflexes |
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود |
| reflex |
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود |
| simscript |
زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است |
| description |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
| descriptions |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
| basics |
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است |
| basic |
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است |
| jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| goldie |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
| control point |
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور |
| assembly |
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند |
| DirectSound |
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی |
| anti- |
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند |
communication |
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود |
| control language |
زبان کنترل |
| supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
| executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
| executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
| statement |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
| main line program |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
| statements |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
| job control language |
زبان کنترل کار |
| jcl |
زبان کنترل کار |
| token |
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود |
| tokens |
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود |
| wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| closes |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
close |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| closest |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| closer |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
| automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
| electronic |
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند |
| control panel |
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است |
| processor |
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |
| real time |
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است |
| looped |
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد |
loop |
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد |
| loops |
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد |
| control and reporting center |
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی |
| circulation control |
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول |
| radio control |
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم |
| rolleron |
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود |
| control program |
برنامه کنترل |
| program control |
کنترل برنامه |
| flexible |
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر |
| slewing |
سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر |
| cannibalized |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
| cannibalising |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
| cannibalised |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
| cannibalizing |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
| cannibalize |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
| cannibalises |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
| cannibalizes |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
| master control program |
شاه برنامه کنترل |
| master control program |
برنامه کنترل اصلی |
| job control statement |
جمله کنترل برنامه |
| input control program |
برنامه کنترل ورودی |
| string |
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی |
| transferring |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
| transfer |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
| transfers |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
| focus |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focussed |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focused |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focuses |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focussing |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focusses |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| automatic program control |
کنترل برنامه بطور خودکار |
| production planning and control |
برنامه ریزی و کنترل تولید |
| pl/m |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |
| object oriented |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود |
| c |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |
| author language |
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف |
| inventory control |
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی |
| control |
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل |
| controlling |
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل |
| controls |
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل |
| iil |
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر |
| peripheral |
خروجی یا ذخیره سازی که توسط CPU کنترل میشود |
| BCPL |
زبان برنامه سازی سطح بالا |
| interactive |
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را |
| apl |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی |
| electronic |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و... |
| boarded |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
board |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
| procedural |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند |
| bnf |
سیستم نوشتن و بیان زبان برنامه سازی |
| nests |
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود |
| nest |
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود |
| ctrl |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد |
| turbo pascal |
یک پیاده سازی عمومی از زبان برنامه نویسی پاسکال |
| interpreted |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
| interprets |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
| interpreting |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
| interpret |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
| control statement |
حکم کنترل دستور کنترل |
| control sheet |
صفحه کنترل چارت کنترل |
| storing |
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه |
| transferring |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
| store |
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه |
| transfers |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
| transfer |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
| handlers |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
| handler |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
| authoring |
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM |
| ml |
IB برای کنترل روبوت ها |
| block plot |
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی |
| common |
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود |
| commonest |
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود |
| commoners |
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود |
| subroutine |
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند |
| control stick |
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی |
| cobol |
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود |
| switched |
نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود |
| jump instruction |
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی |
| switch |
نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود |
| switches |
نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود |
| microcode |
کنترل دستورات ALU که به صورت نرم افزار سخت افزاری پیاده سازی شده است |
| clamp anf rake |
مانور برای کنترل گوی درمواجه |
| pascal |
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود |
| languages |
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس |
| language |
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس |
| non procedural language |
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را |
| controlled fragmentation |
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها |
| tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
| tails |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| tailed |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
service |
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده |
| appliance |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
| tail |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| serviced |
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده |
| appliances |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
| processes |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
| process |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
| number cruncher |
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه |
| VBA |
زبان ماکرو پیچیده ساخت ماکروسافت با کمک ابزار برنامه سازی Visual Basic |
| job control program |
برنامه کنترل برنامه |
| media |
دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو |
| peripheral |
بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد |
| MCI |
دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای را میدهد مثل کارت صدا و قطعه ویدیو |
| unconditional |
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی . |
| bid |
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده |
| gill |
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا |
| backwards |
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل |
| take over bid |
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی |
| control vane |
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز |
communication |
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده |
| command heading |
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل |
| take over bid |
پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل |
| bids |
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده |
| dialled |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
| backward |
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل |
| dial |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
| gill type flap |
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا |
| dialed |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
| dials |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
| interactive |
ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند |
| job |
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است |
| jobs |
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است |
| scrolls |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |