English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
lao زبان تایی
Search result with all words
laotian اهل لائوس زبان تایی
Other Matches
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
n ary N تایی
senary شش تایی
trinary سه تایی
trinal سه تایی
triad سه تایی
n adic N تایی
nine نه تایی
ternate سه تایی
ternal سه تایی
triplex سه تایی
triads سه تایی
ternary سه تایی
nines نه تایی
diphyletic دو تایی
triplet سه تایی
trine سه تایی
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
n ary operator عملگر N تایی
triform شکل سه تایی
tuple چند تایی
ennead دسته نه تایی
qyaternary چهار تایی
ternary mixture مخلوط سه تایی
quintet پنج تایی
trilogy گروه سه تایی
quadric چهار تایی
quinquepartite پنج تایی
triploidy حالت سه تایی
troika هر دسته سه تایی
fourteener چهارده تایی
ternary alloy الیاژ سه تایی
quintets پنج تایی
nonary گروه نه تایی
trilogies گروه سه تایی
sexagesimal شصت تایی
sexagenary شصت تایی
septimal هفت تایی
quintuplet پنج تایی
quintuplets پنج تایی
fourteen چهارده تایی
triad مجموعه سه تایی
triads مجموعه سه تایی
lao مردم تایی
trios سه نفری سه تایی
trio سه نفری سه تایی
quadruples چهار تایی
quadruple چهار تایی
laotian مردم تایی
quadrupling چهار تایی
vigesimal بیست تایی
terns یک دسته سه تایی
tern یک دسته سه تایی
duodecimal دوازده تایی
duodenary دوازده تایی
leash دسته سه تایی
leashes دسته سه تایی
quadrupled چهار تایی
threescore شصت تایی
trigon سه حالتی ستاره سه تایی
pentad دسته پنج تایی
ternary سومین گروه سه تایی
octad گروه هشت تایی
quadripartite چهار تایی چهارسویی
triform دارای شکل سه تایی
pentagram شکل پنج تایی
gleek یکجوربازی سه تایی درورق سه اس
stephan quintet پنج تایی استفان
ogdoad گروه هشت تایی
ternate سومین گروه سه تایی
go dan kumite مبارزه با ضربههای 5 تایی
nineteen نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
nineteens نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib چرب زبان زبان دار
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
icosi پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
quincunx ارایش پنج تایی گل یابرگ گیاه
triple tongue نتهای سه تایی را بسرعت باساز نایی زدن
hexadecimal notation نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hex نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
trey پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
all but a few همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
quintuple تبدیل به پنج کردن پنج تایی
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
pentamerous پنج جزئی پنج تایی
cell در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cells در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
hollerith code سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
languages زبان
two tongued زبان
rpg language زبان ار پی جی
c++ زبان ++C
grss language زبان جی پی اس اس
language زبان
tongues زبان
tongue زبان
languages زبان ها
abuser بد زبان
language زبان
tongue [language] زبان
apl language زبان ای پی ال
tongueless بی زبان
language lab زبان
apt language زبان ای پی تی
hound's tongue سگ زبان
as one man با یک زبان
glossa زبان
abusers بد زبان
report progarm generator زبان ار- پی- جی
Celtic زبان سلتی
irish gaelic زبان سلتی
tartar زبان تاتاری
intelligent language زبان هوشمند
British زبان انگلیسی
Latin زبان لاتین
lapsus linguac لغزش زبان
rap زخم زبان
raps زخم زبان
lapponian زبان لایلاندی
body language زبان بدن
language translator مترجم زبان
language processor زبان پرداز
Dutch زبان هلندی
khowar زبان خواری
language master زبان اموز
tartars زبان تاتاری
language master اموزگار زبان
mother tongues زبان مادری
philology علم زبان
hibernian ایرلندی زبان
linguistics علم زبان
high dutch زبان المانی
cobol زبان کوبول
kiffa australis زبان جنوبی
linguistics زبان شناسی
philology زبان شناسی
mother tongue زبان مادری
jargon زبان حرفهای
language processor پردازشگر زبان
tongue-tied زبان بسته
Chinese زبان چینی
jargon زبان فنی
icelandic زبان ایسلندی
Hebrew زبان عبری
lamblkin زبان بسته
human language زبان بشری
keltŠetc زبان سلت ها
uvula زبان کوچک
Afrikaans زبان آفریکانز
zibet زبان هندی
english speaking انگلیسی زبان
brickbat زخم زبان
dysphasia زبان پریشی
dumb language زبان بی زبانی
zend زبان زند
written language زبان نوشتاری
dumb language زبان حال
charlatanism زبان بازی
charlatanry زبان بازی
bengali زبان بنگاله
enquiry language زبان پرس و جو
assyrian زبان اشوری
avestan زبان اوستایی
erse زبان گالی
baby-talk زبان بچهگانه
language laboratory آزمایشگاه زبان
baluchi زبان بلوچی
language laboratories آزمایشگاه زبان
basic language زبان بیسیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com