English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
technical language زبان تخصصی
Search result with all words
interactive سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
IMA سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
Other Matches
aeronautical designation کد تخصصی فضانوردی مدرک تخصصی هوانوردی
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
expertism تخصصی
qualify تخصصی
qualifies تخصصی
professional تخصصی
professionals تخصصی
technological تخصصی
technologically تخصصی
specilized تخصصی
data code کد تخصصی
technical تخصصی
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
professional education اموزش تخصصی
skilled متخصص تخصصی
career courses دورههای تخصصی
specialization تخصصی کردن
professional jobs شغلهای تخصصی
special staff ستاد تخصصی
paraprofessional staff کارکنان غیر تخصصی
civilian occupational specialty کدهای تخصصی غیرنظامی
entry level jobs شغلهای غیر تخصصی
trade magazine مجله تخصصی تجارت
inexpertness ناشی گری بی تخصصی
specialty clinic درمانگاه تخصصی بهداری
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
consulting شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
convert بازی در پست غیر تخصصی
converts بازی در پست غیر تخصصی
converting بازی در پست غیر تخصصی
converted بازی در پست غیر تخصصی
student دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
students دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
entry group واجدین شرایط تخصصی شغلی
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
no branch شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
test examiner مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib چرب زبان زبان دار
Arabic زبان تازی زبان عربی
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
sig Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
ri/sme سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
professional service تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
tongue زبان
rpg language زبان ار پی جی
language lab زبان
hound's tongue سگ زبان
tongues زبان
abuser بد زبان
glossa زبان
grss language زبان جی پی اس اس
report progarm generator زبان ار- پی- جی
two tongued زبان
abusers بد زبان
c++ زبان ++C
apt language زبان ای پی تی
languages زبان ها
tongueless بی زبان
as one man با یک زبان
language زبان
languages زبان
tongue [language] زبان
language زبان
apl language زبان ای پی ال
assyrian زبان اشوری
gift of the gab روانی زبان
glib tongued چرب زبان
slavic زبان اسلاوی
command language زبان فرمان
glibness طلاقت زبان
dumb زبان بسته
dumber زبان بسته
She has a vicious tongue . بد زبان است
Latin زبان لاتین
glossal مربوط به زبان
command language زبان فرماندهی
glossitis ورم زبان
glossology زبان شناسی
computer language زبان کامپیوتر
snobol language زبان اسنوبول
cryptologic زبان رمز
licks زبان زدن
tongue-tied زبان بسته
fortran iv زبان فرترن 2
dancing language زبان رقص
dactylology زبان انگشتی
Urdu زبان اردو
czech زبان چکوسلواکی
mother tongues زبان مادری
mother tongue زبان مادری
gaulish زبان گال
comit language زبان کامیت
lick زبان زدن
avestan زبان اوستایی
gestural postural language زبان اطواری
licked زبان زدن
Hebrew زبان عبری
cypriot زبان قبرس
baluchi زبان بلوچی
gramarey دستور زبان
target language زبان هدف
charlatanism زبان بازی
body language زبان بدن
charlatanry زبان بازی
gujarati زبان گجراتی
halophrastic language زبان تک واژهای
cobol زبان کوبول
raps زخم زبان
rap زخم زبان
Welsh زبان ولز
compile language زبان کامپایل
common language زبان مشترک
hibernian ایرلندی زبان
symbolic language زبان نمادی
high dutch زبان المانی
smooth tongued چرب زبان
compiler language زبان همگردانی
common language زبان عمومی
dumbest زبان بسته
conversational language زبان محاورهای
basic language زبان بیسیک
grammer دستور زبان
control language زبان کنترل
computer oriented language زبان کامپیوترگرا
human language زبان بشری
graphic language زبان نگارهای
bengali زبان بنگاله
the persian language زبان فارسی
brickbat زخم زبان
computer language زبان کامپیوتری
technical language زبان فنی
target language زبان مقصود
commerical language زبان تجاری
slip of the tongue لغزش زبان
sophist زبان باز
aramaic زبان ارامی
sign language زبان اشاره
sign languages زبان علامات
sweet spoken شیرین زبان
sign languages زبان اشاره
estonian زبان استونی
erse زبان گالی
equivocator زبان باز
declarative language زبان اعلانی
aphasia زبان پریشی
idioms زبان ویژه
command language زبان دستوری
vulgate زبان عامیانه
jargon زبان حرفهای
jargon زبان فنی
Chinese زبان چینی
application oriented language زبان کاربردی
tonguelike زبان مانند
idiom زبان ویژه
declarative language زبان تشریحی
accadian زبان اکد
enquiry language زبان پرس و جو
Afghan زبان افغانی
dumb language زبان حال
standard language زبان متعارف
algebraic language زبان جبری
algorithmic language زبان الگوریتمی
algol 0 زبان الگول 06
algol زبان الگول
ambiguous language زبان مبهم
design language زبان طراحی
english speaking انگلیسی زبان
an busive bellow شخص بد زبان
acrimoniousness زخم زبان
uvula زبان کوچک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com