Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (8 milliseconds)
English
Persian
logic
زبان ریاضی
Search result with all words
algol
زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
algol
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
apl
زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
fortran
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
logical connective
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
logical operators
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
glib
چرب زبان زبان دار
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
mathematical notation
نشانه گذاری ریاضی
[ریاضی]
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
mathematical logic
منطق ریاضی
[ریاضی]
von neuman morgensterm utility index
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
language
زبان
tongue
زبان
hound's tongue
سگ زبان
languages
زبان ها
language
زبان
languages
زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
language lab
زبان
tongue
[language]
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
c++
زبان ++C
glossa
زبان
apt language
زبان ای پی تی
as one man
با یک زبان
tongueless
بی زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
two tongued
زبان
abusers
بد زبان
abuser
بد زبان
tongues
زبان
apl language
زبان ای پی ال
estonian
زبان استونی
voluble
خوش زبان
keltŠetc
زبان سلت ها
kiffa australis
زبان جنوبی
stuttering
لکنت زبان
stammering
لکنت زبان
linguist
زبان دان
linguists
زبان دان
mute
بی زبان صامت
mutes
بی زبان صامت
irish gaelic
زبان سلتی
erse
زبان گالی
diatribe
زخم زبان
diatribes
زخم زبان
declarative language
زبان تشریحی
decompilation
به زبان اصلی
design language
زبان طراحی
lamblkin
زبان بسته
grammars
دستور زبان
grammar
دستور زبان
dumb language
زبان حال
dumb language
زبان بی زبانی
dysphasia
زبان پریشی
english speaking
انگلیسی زبان
enquiry language
زبان پرس و جو
equivocator
زبان باز
sugary
شیرین زبان
khowar
زبان خواری
declarative language
زبان اعلانی
intelligent language
زبان هوشمند
dialect
زبان محلی
dialect
ی در زبان استاندارد
glossitis
ورم زبان
flemish
زبان فلاندرز
dialects
زبان محلی
formal language
زبان صوری
dialects
ی در زبان استاندارد
formmal language
زبان صوری
glossal
مربوط به زبان
fortran iv
زبان فرترن 2
fortran
زبان فرترن
glibness
طلاقت زبان
glib tongued
چرب زبان
gift of the gab
روانی زبان
gestural postural language
زبان اطواری
glossology
زبان شناسی
glottology
زبان شناسی
fabricated language
زبان ساختگی
icelandic
زبان ایسلندی
human language
زبان بشری
high dutch
زبان المانی
hibernian
ایرلندی زبان
halophrastic language
زبان تک واژهای
gujarati
زبان گجراتی
lingoes
زبان ویژه
lingo
زبان ویژه
graphic language
زبان نگارهای
grammer
دستور زبان
gramarey
دستور زبان
gaulish
زبان گال
brickbat
زخم زبان
assembly language
زبان اسمبلی
Celtic
زبان سلتی
assembly language
زبان همگذاری
British
زبان انگلیسی
lingua franca
زبان میانجی
aryan
زبان اریایی
Dutch
زبان هلندی
artificial language
زبان مصنوعی
assyrian
زبان اشوری
philology
زبان شناسی
mother tongue
زبان مادری
mother tongues
زبان مادری
bengali
زبان بنگاله
basic language
زبان بیسیک
baluchi
زبان بلوچی
linguistics
زبان شناسی
linguistics
علم زبان
philology
علم زبان
avestan
زبان اوستایی
armenian
زبان ارمنی
Chinese
زبان چینی
algol
زبان الگول
algebraic language
زبان جبری
idiom
زبان ویژه
idioms
زبان ویژه
sign language
زبان علامات
sign language
زبان اشاره
sign languages
زبان علامات
Afghan
زبان افغانی
sign languages
زبان اشاره
acrimoniousness
زخم زبان
jargon
زبان فنی
jargon
زبان حرفهای
aramaic
زبان ارامی
aramaean
زبان باستانی
tartar
زبان تاتاری
tartars
زبان تاتاری
application oriented language
زبان کاربردی
aphasia
زبان پریشی
an abusive bellow
شخص بد زبان
ambiguous language
زبان مبهم
algorithmic language
زبان الگوریتمی
algol 0
زبان الگول 06
accadian
زبان اکد
Hebrew
زبان عبری
loll
زبان بیرون
dactylology
زبان انگشتی
czech
زبان چکوسلواکی
Welsh
زبان ولز
cypriot
زبان قبرس
dancing language
زبان رقص
lolled
زبان بیرون
lolling
زبان بیرون
lolls
زبان بیرون
Urdu
زبان اردو
lick
زبان زدن
licked
زبان زدن
licks
زبان زدن
dumb
زبان بسته
dumber
زبان بسته
dumbest
زبان بسته
conversational language
زبان محاورهای
rap
زخم زبان
common language
زبان عمومی
commerical language
زبان تجاری
command language
زبان دستوری
command language
زبان فرمان
Latin
زبان لاتین
command language
زبان فرماندهی
comit language
زبان کامیت
cobol
زبان کوبول
charlatanry
زبان بازی
charlatanism
زبان بازی
common language
زبان مشترک
compile language
زبان کامپایل
raps
زخم زبان
control language
زبان کنترل
computer oriented language
زبان کامپیوترگرا
computer language
زبان کامپیوتر
body language
زبان بدن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com