Total search result: 212 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
design language |
زبان طراحی |
|
|
Search result with all words |
|
mumps |
یک زبان برنامه نویسی که مخصوصا" برای بکارگیری رکوردهای پزشکی طراحی شده است System assachusetsulti-Programming |
algorithmic |
زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL |
algorithmic language |
یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است |
artspeak |
یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است |
author language |
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف |
pl/i |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است |
post script |
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S |
setl |
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است |
simscript |
زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است |
smalltalk |
یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک |
strudl |
زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود |
Other Matches |
|
frostwork |
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی |
nubus |
NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh |
cad |
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری |
computer aided design |
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری |
cads |
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری |
reversing |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
reverse |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
reversed |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
reverses |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
disassembler |
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند |
nsfnet |
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد |
computer aided design and drafting |
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری |
translators |
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند |
translator |
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند |
language |
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر |
languages |
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر |
languages |
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند |
assembly |
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند |
language |
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند |
host language |
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است |
compiler |
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند |
snobol |
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای |
targetted |
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد |
targeting |
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد |
targeted |
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد |
target |
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد |
targetting |
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد |
linguo dental |
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده |
targets |
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد |
modula |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2 |
bal |
زبان ساده شده زبان اسمبلی |
professional slang |
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری |
mealymouthed |
ادم چرب زبان شیرین زبان |
He is speechless (inarticulate). |
سرو زبان ندارد ( بی زبان است) |
interpreting |
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر |
interprets |
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر |
languages |
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین . |
interpret |
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر |
glib |
چرب زبان زبان دار |
language |
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین . |
Arabic |
زبان تازی زبان عربی |
interpreted |
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر |
scottish gaelic |
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند |
assembler |
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم |
designs |
طراحی |
design |
طراحی |
architectonics |
طراحی |
drafting machine |
خط کش طراحی |
Internet |
ل طراحی |
roughing |
طراحی |
ichnography |
طراحی |
IAB |
ل طراحی |
draughtsmanship |
طراحی |
designing |
طراحی |
planning |
طراحی |
graphic fitting |
خط کش طراحی |
logic design |
طراحی منطقی |
design objective |
هدف طراحی |
forms design |
طراحی فرم ها |
design and construction |
طراحی و ساخت |
design aids |
وسائل طراحی |
logical design |
طراحی منطقی |
logical design |
طراحی نطقی |
drawing office |
دفتر طراحی |
sketched |
طراحی کلیات |
modular design |
طراحی پیمانهای |
sketch |
طراحی کلیات |
designs |
طراحی محصولات |
designs |
طراحی کردن |
computer design |
طراحی کامپیوتری |
design costs |
هزینههای طراحی |
design cycle |
چرخه طراحی |
sketches |
طراحی کلیات |
designing |
حیله گر طراحی |
system design |
طراحی سیستم |
environmental design |
طراحی محیطی |
design |
طراحی کردن |
design |
طراحی محصولات |
design automation |
خودکاری در طراحی |
design automation |
طراحی به طور خودکار |
foreground |
بخش نوشتاری یک طراحی |
batiks |
طراحی روی پارچه |
graphic arts |
هنر طراحی ودکوراسیون |
ergonomics |
علم طراحی ماشین |
crack stopper |
خصوصیتی در طراحی یک ساختمان |
graphic arts |
هنر خط نویسی و طراحی |
batik |
طراحی روی پارچه |
planography |
نقشه نگاری طراحی |
redesign |
طراحی مجدد کردن |
centralized design |
طراحی تمرکز یافته |
topology |
طراحی ماشینهای شبکه |
structured design |
طراحی ساختار یافته |
block design test |
ازمون طراحی با مکعبها |
landscape garden |
طراحی فضای سبز |
silk |
نخ ابریشم مخصوص طراحی |
carboard architecture |
[مدل طراحی با سطحی صاف] |
design |
مشخصاتی برای طراحی یک محصول |
kohs'block design test |
ازمون طراحی با مکعبهای کوهس |
engineering drawing |
طراحی و نقشه کشی مهندسی |
Brownian |
[طراحی مناظر به سبک برنز] |
drawings |
هنر طراحی تابلو نقاشی |
drawing |
هنر طراحی تابلو نقاشی |
pattern laying |
مین گذاری طراحی شده |
arras |
نقاشی طراحی قلاب دوزی |
designs |
مشخصاتی برای طراحی یک محصول |
ich nographic |
وابسته به طراحی و زمینه سازی |
chips |
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه |
ichnographic |
وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی |
cmos |
طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت |
bit parallel |
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی |
chip |
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه |
primes |
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم |
damascene-work |
[طراحی حجاری شده بر روی فلز] |
knowledge |
طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره |
prime |
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم |
primed |
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم |
haute couturer |
موسسه طراحی لباس ومد بانوان |
cim |
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت |
modularization |
برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد |
tusche |
جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی |
c |
استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت |
home management software |
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی |
Dingbat |
نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است |
Community architecture |
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس] |
programmer |
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است |
programmers |
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است |
Glasgow School |
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو] |
adhocism |
[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان] |
blueprint |
کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی |
blueprints |
کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی |
generation |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
generations |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
BSI |
سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد |
networking |
شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است |
apl |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی |
PowerBook |
گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp |
cadd |
Drafting and AidedDesign Computer طراحی ونقشه کشی به کمک کامپیوتر |
Industrial Park |
[طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر] |
logical |
خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود |
onion skin architecture |
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم |
British Standards Institute |
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند |
design points |
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد |
scalar |
پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر |
femme-fleur |
[طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه] |
metal oxide semiconductor |
طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n |
drawing program |
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر |
jobs |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
job |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
architecture |
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان |
robotics |
زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است |
biomorph |
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی] |
beef up |
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها |
middleware |
نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد |
oxtongue |
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان |
publish |
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر |
stock control program |
نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است |
published |
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر |
human engineering |
مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد |
opens |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
fourth generation computers |
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند |
ttl |
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها |
publishes |
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر |
opened |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
fail safe system |
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم |
open |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
integrated |
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است |
design take off weight |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی |
homes |
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش |
hazard |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
notron utilities |
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است |
design gross weight |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی |
SSL |
پروتکل طراحی شده توسط Netscape که حاوی اطلاعات ایمنی روی اینترنت است |
hazards |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
hazarded |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
macdraw |
معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است |
invitation |
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده |
cadam |
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing |
invitations |
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده |
home |
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش |
DTP |
طراحی چاپ متنی که با استفاده ازنرم افزار خاص , کامپیوتر و چاپگر انجام میشود |
Aesthetic Movement |
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا] |
hazarding |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
SPARC |
پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود |
low end |
سخت افزار یا نرم افزاری که قدرت منه نیست یا برای مبتدیان طراحی شده است |
scalar |
پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود |
dedicated |
تابع منط قی که رد طراحی سخت افزار پیاده سازی شده است . معمولاگ یک کار یا مدار |
new century schoolbook |
نوعی طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهای درسی مدارس طراحی شده است |
kinematics |
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم |
design landing weight |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی |
information hiding |
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است |
hierarchy plus input process output |
یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد |
desert |
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده] |
sketching |
روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند |
user |
نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود |
oxide |
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی |
users |
نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود |
oxides |
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی |
ri/sme |
سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing |
workflow |
نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری |
sna |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط |