English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
argot زبان ویژهء دزدان
argots زبان ویژهء دزدان
Other Matches
pedlar french زبان ویژه دزدان
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
thievish درخور دزدان
Band of robbers. Gand of thieves. دسته دزدان
flash house جایگاه دزدان
sea rover کشتی دزدان دریایی
brigantine کشتی دزدان دریایی
pirate کشتی دزدان دریایی
jolly roger پرچم دزدان دریایی
jemmy دیلم مخصوص دزدان
jemmies دیلم مخصوص دزدان
pirating کشتی دزدان دریایی
pirates کشتی دزدان دریایی
pirated کشتی دزدان دریایی
corsair کشتی دزدان دریایی
marooner کشتی دزدان دریایی
black flag پرچم دزدان دریایی
walk the plank <idiom> مجبور به ترک کشتی بوسیله دزدان دریایی
crossbones تصویر دو استخوان متقاطع درزیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib چرب زبان زبان دار
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
two tongued زبان
tongues زبان
grss language زبان جی پی اس اس
tongueless بی زبان
abuser بد زبان
abusers بد زبان
tongue زبان
glossa زبان
hound's tongue سگ زبان
apl language زبان ای پی ال
languages زبان ها
report progarm generator زبان ار- پی- جی
c++ زبان ++C
language lab زبان
rpg language زبان ار پی جی
language زبان
apt language زبان ای پی تی
as one man با یک زبان
tongue [language] زبان
language زبان
languages زبان
grammars دستور زبان
equivocator زبان باز
dancing language زبان رقص
Latin زبان لاتین
pl/ زبان پی ال وان
english speaking انگلیسی زبان
erse زبان گالی
pl. language زبان پی ال وان
enquiry language زبان پرس و جو
grammar دستور زبان
estonian زبان استونی
dactylology زبان انگشتی
diatribe زخم زبان
the persian language زبان فارسی
diatribes زخم زبان
sugary شیرین زبان
mother tongues زبان مادری
mother tongue زبان مادری
cypriot زبان قبرس
czech زبان چکوسلواکی
Hebrew زبان عبری
tongue-tied زبان بسته
the turkish language زبان ترکی
vulgate زبان عامیانه
technical language زبان تخصصی
dysphasia زبان پریشی
tongue tie لکنت زبان
lolled زبان بیرون
universal language زبان فراگیر
lolling زبان بیرون
dumb language زبان حال
dumbest زبان بسته
dumber زبان بسته
dumb زبان بسته
uvula زبان کوچک
licks زبان زدن
licked زبان زدن
lick زبان زدن
Urdu زبان اردو
Welsh زبان ولز
procedural language زبان رویهای
design language زبان طراحی
voluble خوش زبان
declarative language زبان اعلانی
portugese زبان پرتغالی
tongue tied زبان بسته
portuguese زبان پرتقالی
tonguelike زبان مانند
body language زبان بدن
dumb language زبان بی زبانی
declarative language زبان تشریحی
decompilation به زبان اصلی
raps زخم زبان
loll زبان بیرون
rap زخم زبان
lolls زبان بیرون
acrimoniousness زخم زبان
algorithmic language زبان الگوریتمی
semitic language زبان سامی
ambiguous language زبان مبهم
scythian زبان سکایی
an abusive bellow شخص بد زبان
an busive bellow شخص بد زبان
psycholinguistics روانشناسی زبان
aphasia زبان پریشی
sankskirt زبان سانسکریت
roumanian زبان رومانی
charlatanism زبان بازی
charlatanry زبان بازی
simula language زبان سیمیولا
simscript language زبان سیمسکریپت
protolanguage زبان قدیمی
Afghan زبان افغانی
pseudolanguage شبه زبان
algebraic language زبان جبری
cobol زبان کوبول
algol زبان الگول
silver tongued چرب زبان
servian زبان صربی
serbian زبان صربستانی
application oriented language زبان کاربردی
publication language زبان نشری
brickbat زخم زبان
reference language زبان مرجع
avestan زبان اوستایی
pushtu زبان افغانستان
quacksalver زبان باز
bengali زبان بنگاله
baluchi زبان بلوچی
basic language زبان بیسیک
query language زبان پرس و جو
quary language زبان پرس و جو
assyrian زبان اشوری
publication language زبان انتشارات
aramaean زبان باستانی
aramaic زبان ارامی
armenian زبان ارمنی
artificial language زبان مصنوعی
romanic زبان رومی
aryan زبان اریایی
romanian زبان رومانی
assembly language زبان همگذاری
assembly language زبان اسمبلی
quasilanguage شبه زبان
cryptologic زبان رمز
sweet spoken شیرین زبان
British زبان انگلیسی
computer oriented language زبان کامپیوترگرا
computer language زبان کامپیوتر
computer language زبان کامپیوتری
standard language زبان متعارف
Dutch زبان هلندی
tartar زبان تاتاری
tartars زبان تاتاری
compiler language زبان همگردانی
algol 0 زبان الگول 06
Celtic زبان سلتی
technical language زبان فنی
target language زبان مقصود
linguistics زبان شناسی
linguistics علم زبان
philology علم زبان
target language زبان هدف
philology زبان شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com