English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
visual aphasia زبان پریشی دیداری
Other Matches
visual agnosia ادراک پریشی دیداری
aphasia زبان پریشی
dysphasia زبان پریشی
logopathy زبان پریشی
receptive aphasia زبان پریشی دریافتی
anarthria زبان پریشی گفتاری
anomia زبان پریشی نامی
conduction aphasia زبان پریشی رسانشی
broca's aphasia زبان پریشی بروکا
auditory aphasia زبان پریشی شنیداری
sensory aphasia زبان پریشی حسی
acataphasia زبان پریشی نحوی
aphrasia زبان پریشی نحوی
agrammatism زبان پریشی نحوی
expressive aphasia زبان پریشی بیانی
dysphrasia زبان پریشی نحوی
paraphemia زبان پریشی بیانی
motor aphasia زبان پریشی حرکتی
semantic aphasia زبان پریشی معنایی
amnestic aphasia زبان پریشی یاد زدایشی
color anomia زبان پریشی نامی رنگها
dyseneia زبان پریشی کری زاد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
on sight دیداری
sights دیداری
sight دیداری
payable at sight دیداری
at sight دیداری
visual دیداری
visually دیداری
visuals دیداری
visual hallucination توهم دیداری
visile سنخ دیداری
visual type سنخ دیداری
visual adaptation انطباق دیداری
visual check مقابله دیداری
bill pay able at sight برات دیداری
visual projection فرافکنی دیداری
visual perception ادراک دیداری
demand deposit سپرده دیداری
teletractor مبدل دیداری
visual fixation تثبیت دیداری
visual focusing تمرکز دیداری
payable at sight پرداخت دیداری
visual induction القاء دیداری
visual organization سازمان دیداری
photoma توهم دیداری
draft at sight برات دیداری
videotaping نوار دیداری
apparitions توهم دیداری
visuo motor دیداری- حرکتی
visually handicapped معلول دیداری
videotape نوار دیداری
visual span فراخنای دیداری
videotaped نوار دیداری
videotapes نوار دیداری
apparition توهم دیداری
visual cliff پرتگاه دیداری
audiovisual دیداری- شنیداری
sight draft برات دیداری
sight vocabulary واژگان دیداری
sight method روش دیداری
sight bill برات دیداری
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
days sight draft برات دیداری 06 روزه
optical illusions خطای ادراکی دیداری
optical illusion خطای ادراکی دیداری
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
audi بازتاب دیداری- شنیداری
visual aids ابزارهای کمکی دیداری
episcotister محرک نمای دیداری
visual display unit واحد نمایش دیداری
visual righting response پاسخ تعادل دیداری
sight draft برات یا حواله دیداری
visual illusion خطای ادراکی دیداری
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
audiovisual aids ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
apraxia کنش پریشی
dyspraxia کنش پریشی
psychosis روان پریشی
dyscalculia محاسبه پریشی
paralogia استدلال پریشی
dyskinesia حرکت پریشی
acatalepsia استدلال پریشی
agnosia ادراک پریشی
parapraxis کنش پریشی
dyslexia خوانش پریشی
asymbolia نماد پریشی
parapraxia کنش پریشی
bender visual motor gestalt test ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
functional psychosis روان پریشی کارکردی
borderline psychosis روان پریشی مرزی
korsakoff's psychosis روان پریشی کرساکف
circular psychosis روان پریشی ادواری
involutional psychosis روان پریشی انحطاطی
tactile agnosia ادراک پریشی بساوشی
tongu praxia کنش پریشی زبانی
ideokinetic apraxia کنش پریشی زنجیرهای
astereognosis ادراک پریشی بساوشی
asomatognosia ادراک پریشی تنی
toxic psychosis روان پریشی ناشی از سم
color agnosia ادراک پریشی رنگ
diaschisis کارکرد پریشی جانبی
windigo psychosis روان پریشی ادمخواری
wihtiko psychosis روان پریشی ادمخواری
uraniscolalia گفتار پریشی کامی
barbaralalia گفتار پریشی لهجهای
affective psychosis روان پریشی عاطفی
alcoholic psychosis روان پریشی الکلی
anosognosia ادراک پریشی نقیصهای
buffonery psychosis روان پریشی لودگی
auditory agnosia ادراک پریشی شنیداری
autotopagnosia ادراک پریشی اندامی
unipolar psychosis روان پریشی یک قطبی
wihtiko psychosis روان پریشی ویهتیکو
windigo psychosis روان پریشی ویندیگو
oral dyskinesia حرکت پریشی دهانی
psychotomimetics داروهای روان پریشی زا
organic psychosis روان پریشی عضوی
puerperal psychosis روان پریشی پس زایمانی
psychedelic drugs داروهای روان پریشی زا
reactive psychosis روان پریشی واکنشی
pibtokto نوعی روان پریشی
tardive dyskinesia حرکت پریشی دیررس
psychoticism روان پریشی گرایی
prison psychosis روان پریشی زندان
simultanagnosia ادراک پریشی همزمانی
sensory apraxia کنش پریشی حسی
symbiotic psychosis روان پریشی وابستگی
prosopagnosia ادراک پریشی چهرهای
senile psychosis روان پریشی پیری
epochal psychosis روان پریشی سنین انتقالی
allopsychosis روان پریشی دگر محور
holergasia روان پریشی تمام عیار
prepsychotic personality شخصیت پیش روان پریشی
amnestic apraxia کردار پریشی یاد زدایشی
autopsychosis روان پریشی خود- محور
manic depressive psychosis روان پریشی شیدایی افسردگی
traumatic psychosis روان پریشی اسیب زاد
presenile psychosis روان پریشی پیش پیری
brief reactive psychosis روان پریشی واکنشی کوتاه مدت
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib چرب زبان زبان دار
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
tongueless بی زبان
language lab زبان
two tongued زبان
tongues زبان
tongue [language] زبان
language زبان
as one man با یک زبان
languages زبان ها
language زبان
apt language زبان ای پی تی
glossa زبان
rpg language زبان ار پی جی
abusers بد زبان
grss language زبان جی پی اس اس
abuser بد زبان
report progarm generator زبان ار- پی- جی
hound's tongue سگ زبان
c++ زبان ++C
apl language زبان ای پی ال
tongue زبان
languages زبان
cobol زبان کوبول
philologer زبان شناس
parliamentary language زبان مودبانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com