Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
English
Persian
uvula
زبان کوچک
Search result with all words
pekinese
زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekineses
زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekingeses
زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib
چرب زبان زبان دار
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
language
زبان
language lab
زبان
tongue
[language]
زبان
apl language
زبان ای پی ال
apt language
زبان ای پی تی
tongueless
بی زبان
languages
زبان
hound's tongue
سگ زبان
c++
زبان ++C
two tongued
زبان
as one man
با یک زبان
tongue
زبان
abusers
بد زبان
rpg language
زبان ار پی جی
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
glossa
زبان
tongues
زبان
language
زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
abuser
بد زبان
languages
زبان ها
mutes
بی زبان صامت
erse
زبان گالی
estonian
زبان استونی
papillae of the tongue
ثالیل زبان
fabricated language
زبان ساختگی
baby-talk
زبان بچهگانه
parliamentary language
زبان مجلسی
enquiry language
زبان پرس و جو
english speaking
انگلیسی زبان
equivocator
زبان باز
open hearted
دل و زبان یکی
original language
زبان اصلی
mnemonic language
زبان یادمان
She has a vicious tongue .
بد زبان است
dumb language
زبان حال
charlatanism
زبان بازی
panjabi
زبان پنجابی
dumb language
زبان بی زبانی
dysphasia
زبان پریشی
parliamentary language
زبان مودبانه
mute
بی زبان صامت
pascal language
زبان پاسکال
language laboratories
آزمایشگاه زبان
basic language
زبان بیسیک
baluchi
زبان بلوچی
avestan
زبان اوستایی
formmal language
زبان صوری
lingo
زبان ویژه
fortran
زبان فرترن
lingoes
زبان ویژه
language laboratory
آزمایشگاه زبان
bengali
زبان بنگاله
linguist
زبان دان
flemish
زبان فلاندرز
lark heel
زبان در قفا
brickbat
زخم زبان
philologer
زبان شناس
lingua franca
زبان میانجی
formal language
زبان صوری
philologically
زبان شناختی
philologist
زبان شناس
charlatanry
زبان بازی
nemine contradicen te
بایک زبان
cypriot
زبان قبرس
cryptologic
زبان رمز
object language
زبان مقصود
object language
زبان مقصد
quary language
زبان پرس و جو
conversational language
زبان محاورهای
natural language
زبان طبیعی
native language
زبان طبیعی
native language
زبان اختصاصی
design language
زبان طراحی
czech
زبان چکوسلواکی
dactylology
زبان انگشتی
neophasia
زبان من دراوردی
declarative language
زبان اعلانی
dialects
ی در زبان استاندارد
dialects
زبان محلی
dialect
ی در زبان استاندارد
dialect
زبان محلی
declarative language
زبان تشریحی
decompilation
به زبان اصلی
dancing language
زبان رقص
control language
زبان کنترل
computer oriented language
زبان کامپیوترگرا
native language
زبان بومی
command language
زبان دستوری
fortran iv
زبان فرترن 2
command language
زبان فرمان
command language
زبان فرماندهی
monoglot
یک زبان دان
comit language
زبان کامیت
monnolingual
فقط به یک زبان
objective language
زبان مقصود
official language
زبان رسمی
cobol
زبان کوبول
commerical language
زبان تجاری
common language
زبان عمومی
common language
زبان مشترک
computer language
زبان کامپیوتر
computer language
زبان کامپیوتری
mute language
زبان بیزبانی
neophasia
زبان اسکیزوفرنیایی
compiler language
زبان همگردانی
mute language
زبان حال
musical language
زبان موسیقی
mountebankery
زبان بازی
compile language
زبان کامپایل
on the tongues of men
سر زبان مردم
assyrian
زبان اشوری
idiom
زبان ویژه
raps
زخم زبان
body language
زبان بدن
pushtu
زبان افغانستان
quacksalver
زبان باز
quasilanguage
شبه زبان
query language
زبان پرس و جو
Chinese
زبان چینی
jargon
زبان فنی
jargon
زبان حرفهای
symbolic language
زبان نمادی
sweet spoken
شیرین زبان
reference language
زبان مرجع
tartars
زبان تاتاری
rap
زخم زبان
Welsh
زبان ولز
dumb
زبان بسته
dumber
زبان بسته
dumbest
زبان بسته
protolanguage
زبان قدیمی
technical language
زبان تخصصی
technical language
زبان فنی
pseudolanguage
شبه زبان
target language
زبان مقصود
target language
زبان هدف
psycholinguistics
روانشناسی زبان
publication language
زبان نشری
publication language
زبان انتشارات
tamil
زبان تمیل
tartar
زبان تاتاری
Dutch
زبان هلندی
romanian
زبان رومانی
servian
زبان صربی
source language
زبان منبع
sophist
زبان باز
snobol language
زبان اسنوبول
smooth tongued
چرب زبان
mother tongue
زبان مادری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com