Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
lingua
زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
Other Matches
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
germanism
اصطلاحات ویژه زبان المانی
law french
اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
dumb language
زبان بی زبانی
retrolingual
واقع در پشت زبان پس زبانی
to translate something
[from/into a language]
برگرداندن
[نوشتنی]
چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
to translate something
[from/into a language]
ترجمه
[نوشتنی]
کردن چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
metalanguage
زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
a dead language
<idiom>
زبان مرده و منقرض شده
[زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
ldl
یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
to pick up a language.
<idiom>
زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن.
[از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
terminology
اصطلاحات
terminologies
اصطلاحات
architectural terms
اصطلاحات معماری
nomanclature
مجموعه اصطلاحات
grammatical term
اصطلاحات دستوری
nomenelature
فهرست اصطلاحات
nomenclauture
فهرست اصطلاحات
nautical terms
اصطلاحات دریایی
turkism
اصطلاحات ترکی
technical
اصطلاحات وقواعد فنی
terminologies
اصطلاحات علمی یافنی
italicism
عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
terminology
اصطلاحات علمی یافنی
medical terminology
اصطلاحات پزشکی یا طبی
inkhorn
دارای اصطلاحات قلنبه
nomenclature
مجموعه اصطلاحات نامگذاری
minaei
از اصطلاحات داوری کاراته
technic
اصطلاحات وقواعد فنی
botanical terms
اصطلاحات گیاه شناسی
briticism
اصطلاحات خاص انگلیس
terminological
وابسته به مجموعه اصطلاحات
jargon
اصطلاحات مخصوص یک صنف
nomenclature
فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
terminology
لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
terminologies
لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
gallicism
اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
nomenclature
نام گذاری فهرست اصطلاحات
patavinity
لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
anglicist
متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
cant
اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
souithernism
لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
technicalization
استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
terminological
وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
ink hard terms
اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
computerese
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
pidgin
انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
This dictionary has many examples of how idioms are used .
این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
pidgins
انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
king's english
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
wimp
آدم دست و پا چلفته
[شمال آلمان]
[خفت آور ]
[اصطلاحات نوجوانان]
bilingual
دو زبانی
by word of mouth
زبانی
verbal
زبانی
nuncupative
زبانی
orals
زبانی
abusiveness
بد زبانی
trilingual
سه زبانی
vivas voce
زبانی
viva voce
زبانی
oral
زبانی
linguistic
زبانی
linguistically
زبانی
by parol
زبانی
glossal
زبانی
by word of mounth
زبانی
glottic
زبانی
monnolingual
یک زبانی
lingual
زبانی
orally
زبانی
monolingual
یک زبانی
nuncupatory
زبانی
linguiform
زبانی
lip deep
زبانی
professed love
دوستی زبانی
aphthongia
لالی زبانی
lapsus linguae
لغزش زبانی
polyglots
چند زبانی
polyglot
چند زبانی
nuncupate
زبانی گفتن
to fling d.
بد زبانی کردن
sublingual
زیر زبانی
to fix a language
زبانی که ازتغییریارشدبازداشتن
vivas voce
زبانی شفاها`
bradyglossia
کندگویی زبانی
spiel
چرب زبانی
chattiness
بلبل زبانی
unction
چرب زبانی
lingulate
زبانی شکل
zubenelgenubi
زبانی جنوبی
knowledge of a language
دانستن زبانی
vocabular
زبانی شفاهی
volubility
چرب زبانی
glossopharyngeal
زبانی حلقی
Arabic
زبان تازی زبان عربی
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib
چرب زبان زبان دار
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
grammatical error
اشتباه دستور زبانی
lispling
تکلم نوک زبانی
to nuncupate a will
زبانی وصیت کردن
glossopharyngeal nerve
عصب زبانی- حلقی
nervus glossopharyngeus
عصب زبانی- حلقی
glibness
چرب و نرم تر زبانی
spiel
چرب زبانی کردن
lingual
حرف زبانی یا ذو لفی
abusive
بد زبانی تجاوز به عصمت
tongu praxia
کنش پریشی زبانی
acclamation
اخذ رای زبانی
lingual letters or linguals
حروف زبانی یا ذولقی
flippancy
بی ملاحظگی چرب زبانی
glibly
ازروی چرب زبانی
lisping
نوک زبانی صحبت کردن
lisp
نوک زبانی صحبت کردن
lisps
نوک زبانی صحبت کردن
hard sell
فروشندگی باچرب زبانی وفشار
lard
ارایش دادن چرب زبانی
lisped
نوک زبانی صحبت کردن
to schmooze somebody
برای کسی چرب زبانی کردن
illinois test of psycholinguistic
ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
to butter somebody up
برای کسی چرب زبانی کردن
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
naturals
زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
diachronic
تحمولات زبانی یک ملت درادوار مختلف تاریخ
natural
زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
vdl
زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
transliteration
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
natives
زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
native
زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
special drawing rights
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
technicality
اصطلاحات فنی نکته فنی
technicalities
اصطلاحات فنی نکته فنی
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
coaxing
نوازش کردن چرب زبانی کردن
coaxes
نوازش کردن چرب زبانی کردن
coaxed
نوازش کردن چرب زبانی کردن
coax
نوازش کردن چرب زبانی کردن
reply
[answer]
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
queries
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
alpha librae
زبانی جنوبی کفه جنوبی
beta librae
کفه شمالی زبانی شمالی
languages
زبان ها
hound's tongue
سگ زبان
tongueless
بی زبان
languages
زبان
as one man
با یک زبان
language
زبان
abuser
بد زبان
abusers
بد زبان
tongue
[language]
زبان
c++
زبان ++C
tongue
زبان
language
زبان
glossa
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
two tongued
زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
tongues
زبان
language lab
زبان
apt language
زبان ای پی تی
apl language
زبان ای پی ال
grss language
زبان جی پی اس اس
charlatanism
زبان بازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com