Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
give a catch
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
Other Matches
hazarding
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarded
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazard
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazards
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
perpetuting testtimony
تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
deletion
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
impact ionization
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
tricrotism
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
patinated
جرم گرفته کبره گرفته
effluvium
پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
posttraumatic
پس ضربهای
traumatic
ضربهای
dicrotism
دو ضربهای
impluse wave
موج ضربهای
impluse detector
اشکارسازجریان ضربهای
impact force
نیروی ضربهای
shock excitation
تحریک ضربهای
impluse breakdown
شکست ضربهای
impluse distortion
اعوجاج ضربهای
impluse function
تابع ضربهای
implusive excitation
تحریک ضربهای
impluse exitation
تحریک ضربهای
impluse generator
مولد ضربهای
impulse discharge
تخلیه ضربهای
implusing signal
سیگنال ضربهای
ippon kumite
مبارزه تک ضربهای
impact strength
استحکام ضربهای
impact printer
چاپگر ضربهای
impluse current
جریان ضربهای
impulse turbine
توربین ضربهای
transient voltage
ولتاژ ضربهای
impact load
بار ضربهای
impulsive force
نیروی ضربهای
drop test
ازمایش ضربهای
strode analysis
تحلیل ضربهای
impact exitation
تحریک ضربهای
whipping
حرکت ضربهای
impluse voltage
فشار ضربهای
impluse contact
کنتاکت ضربهای
mach wave
موج ضربهای
percussion press
پرس ضربهای
shock waves
موج ضربهای
partial products
حاصل ضربهای جز
shock wave
موج ضربهای
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
detonations
انفجار ضربهای
detonation
انفجار ضربهای
impluse tachometer
تاکومتر ضربهای
impluse switch
تکمه ضربهای
percussion welding
جوشکاری ضربهای
pulsating load
بار ضربهای
tricrotic
نبض سه ضربهای
impluse sender
مولد ضربهای
australian crawl
کرال دو ضربهای
sambon kumite
مبارزه سه ضربهای
shock concrete
بتن ضربهای
impluse inertia
لختی ضربهای
impluse switch
کلید ضربهای
impluse turbine
توربین فشار ضربهای
impluse voltage stress
تنش فشار ضربهای
wavelet
موج ضربهای کوچک
daisy wheel printer
چاپگر اصلی ضربهای
tensile impact test
ازمایش کشش ضربهای
impluse protective level
سطح فشار ضربهای
impluse test
ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage generation
تولید فشار ضربهای
impluse voltage generator
مولد فشار ضربهای
impluse voltage test
ازمایش فشار ضربهای
impluse current generator
مولد جریان ضربهای
impluse sound level
سطح صوت ضربهای
impluse voltage cascade
ابشار فشار ضربهای
joint
مفصل اتصال ضربهای
impluse withstand voltage
فشار ضربهای ایستا
impluse circuit
مدار جریان ضربهای
jia ippon kumite
مبارزه ازاد تک ضربهای
jar ramming method
روش ضربهای قالبریزی
pulsed resistance welding
جوشکاری مقاومتی ضربهای
percussion riveter
پرچ کننده ضربهای
impact crusher
سنگ شکن ضربهای
pusher type furnace
کوره نوع ضربهای
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
normal shock wave
موج ضربهای عمود
detached shock wave
موج ضربهای منفصل
impact transducer
مبدل فرایندهای ضربهای
impluse breakdown voltage
فشار شکست ضربهای
mach line
موج ضربهای ضعیف
counting
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
hig low jack
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
impluse response
رفتار در مقابل فشار ضربهای
count
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counted
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
bank shot
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
tricrotic
ضربان نبض بطورسه ضربهای
impluse circuit
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse voltage test technipue
روش ازمایش فشار ضربهای
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه ضربهای
impluse high tension generator
مولد فشار قوی ضربهای
sour apple
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
let
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
half worcester
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
forcing shot
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
double pinochle
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
big four
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
big ball
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
bedpost
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
do split
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
light hit
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
lily
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
lilies
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
lenght
ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
lets
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
letting
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
loft
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
bank shot
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
lip
ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
late cut
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
leg glance
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
single
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
lofts
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
keilo
ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
impluse voltage testing plant
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
jarred
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
force
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
sidehiller
ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
forces
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
jars
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
deflections
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflection
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
manageable
<adj.>
ممکن
makeable
<adj.>
ممکن
makable
[spv. makeable]
<adj.>
ممکن
feasible
<adj.>
ممکن
doable
<adj.>
ممکن
posses
ممکن
contrivable
<adj.>
ممکن
feasible
ممکن
achievable
<adj.>
ممکن
thinkable
ممکن
posse
ممکن
possible
[doable, feasible]
<adj.>
ممکن
conceivable
ممکن
practicable
<adj.>
ممکن
possible
ممکن
makable
<adj.>
ممکن
workable
<adj.>
ممکن
executable
<adj.>
ممکن
maximum asymmetric three phase
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
blocking
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
possibility
چیز ممکن شق
possibilities
چیز ممکن شق
unfeasible
<adj.>
غیر ممکن
mayhap
ممکن است
ternary
با سه حالت ممکن
probable error
خطای ممکن
perhaps
ممکن است
possible capacity
گنجایش ممکن
multilevel
با مقادیر ممکن
warning
توجه به خط ر ممکن
warnings
توجه به خط ر ممکن
impossible
غیر ممکن
inexecutable
<adj.>
غیر ممکن
impracticable
<adj.>
غیر ممکن
interactive
را ممکن میکند
to be posible
ممکن بودن
as far as possible
هر چه ممکن است
perchance
ممکن است
available
ممکن الحصول
pron to
با حداکثر سرعت ممکن
an impossible act
کار غیر ممکن
to the nth degree
<idiom>
بالاترین وجه ممکن
nemo tenetur ad impossible
غیر ممکن وادارکرد
i may go
ممکن است بروم
may
ممکن است میتوان
leg
مسیر ممکن در یک تابع
legs
مسیر ممکن در یک تابع
probable error
خطای ممکن
[ریاضی]
feasible solutions
راه حلهای ممکن
minimise
کوچک کردن تا حد ممکن
as much as possible
هر قدر ممکن است
dragged
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
ramp weight
حداکثر وزن ممکن هواپیما
ambiguous
آنچه دو معنای ممکن دارد
ultimate strength
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
Can you help me?
ممکن است کمکم کنید؟
perhaps you have seen it
ممکن است انرادیده باشید
he may come late
ممکن است دیر بیاید
Could you bring me ... ?
ممکن است ... برایم بیاورید؟
Excuse me. May I get by?
ببخشید. ممکن است رد شوم؟
may i go yes you may
ایا ممکن است من بروم
draws
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
draw
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
you have perhaps seen it
ممکن است انرا دیده باشید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com