English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (2 milliseconds)
English Persian
gold foil زرورق کلفت
Other Matches
metal foil زرورق
golden leaf زرورق
gold beater زرورق ساز
gold leaf زرورق نازک
goldbeater زرورق ساز
gold beating زرورق سازی
dutch gold زرورق بدل
tombac فلز زرورق
magnetic shell زرورق مغناطیسی
foil زرورق بی اثرکردن
foiling زرورق بی اثرکردن
foils زرورق بی اثرکردن
foiled زرورق بی اثرکردن
onionskin کاغذ نازک زرورق
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
handmaid کلفت
maidservant کلفت
labrose لب کلفت
housemaids کلفت
housemaid کلفت
ladys maid کلفت
hand maid کلفت
woman کلفت
blobber کلفت
bonne کلفت
stocky کلفت
stockiest کلفت
stockier کلفت
molls کلفت
moll کلفت
chamber maid کلفت
chamberer کلفت
femme de chambre کلفت
burly کلفت
handmaidens کلفت
tirewoman کلفت
thicker کلفت
thick کلفت
heavy-set کت و کلفت
biddy کلفت
servant maid کلفت
squatty کلفت
trull کلفت
swabber کلفت
charwomen کلفت
charwoman کلفت
thickest کلفت
chambermaid کلفت
chambermaids کلفت
handmaiden کلفت
doubling کلفت ریسی
thick warp نخ تار کلفت
thick weft نخ پود کلفت
bondwoman کلفت زرخرید
baryphonia کلفت صدایی
ancilla پیشخدمت زن کلفت
box coat پالتوی کلفت
thick skinned پوست کلفت
poutingly لب کلفت کنان
muslinet مشمش کلفت
junk board مقوای کلفت
inspissate کلفت کردن
incrassate کلفت شدن
incrassate کلفت کردن
hoodman blind گردن کلفت
heavyset کلفت زمخت
pachydermatous پوست کلفت
pachydrmatous پوست کلفت
parlour maid کلفت سرمیز
odalisque کلفت یا صیغه
roughneck گردن کلفت
stiff necked گردن کلفت
moppy کلفت بلند
hawsers طناب کلفت
blunting کلفت کردن
plank تخته کلفت
stodgy گردن کلفت
blunted کلفت کردن
blunter کلفت کردن
bluntest کلفت کردن
thickens کلفت ترشدن
thickens کلفت کردن
thickened کلفت ترشدن
thickened کلفت کردن
thickset تنگ کلفت
thicken کلفت ترشدن
thicken کلفت کردن
blunt کلفت کردن
blunts کلفت کردن
impassive پوست کلفت
dumpy گردن کلفت
hawser طناب کلفت
ruffians گردن کلفت
ruffian گردن کلفت
waitress ندیمه کلفت
girls دوشیزه کلفت
girl دوشیزه کلفت
waitresses ندیمه کلفت
yak گاومیش دم کلفت
yaks گاومیش دم کلفت
thickening کلفت سازی
thick-skinned پوست کلفت
thugs قاتل گردن کلفت
bully گردن کلفت گوشت
moreen پارچه کلفت پردهای
ruffianly گردن کلفت وحشی
thug قاتل گردن کلفت
bullying گردن کلفت گوشت
bullies گردن کلفت گوشت
pachyderm جانور پوست کلفت
pachyderms جانور پوست کلفت
marchioness نوعی گلابی کلفت
marchionesses نوعی گلابی کلفت
snub کلفت وکوتاه سرزنش
snubbed کلفت وکوتاه سرزنش
snubbing کلفت وکوتاه سرزنش
snubs کلفت وکوتاه سرزنش
bullied گردن کلفت گوشت
pachyder mata جانوران پوست کلفت
heavyset چهارشانه کلفت وکوتاه
lumpier کلفت ناهنجار تودهای
lumpy کلفت ناهنجار تودهای
indurate پوست کلفت کردن
lumpiest کلفت ناهنجار تودهای
hyperostosis کلفت شدگی استخوان
fly line ریسمان کلفت ماهیگیری
stick glove دستکش کلفت دروازه بان
deep mouthed دارای صدای درشت و کلفت
nappy کلفت و پرزدار خواب دار
boat rod چوب کلفت ماهیگیری با قایق
parlormaid کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
pachydrmatous ادم پوست کلفت و بیرگ
ancillary مستخدم بومی مربوط به کلفت
nappies کلفت و پرزدار خواب دار
chunk تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
chunks تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
butch مرد یا پسر گردن کلفت
beefcake آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
muscleman آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
meathead آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
bellies کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
senile keratosis کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
grego جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
pea jacket or coat جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
barreled shaft میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
barong یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
barrel قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
gross کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosses کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barrels قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
grossing کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossest کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
fearnought یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
grossed کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
chest protector لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
petersham یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
club propeller ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
copper foil ورقه بسیار نازک مسی ورقه مسی زرورق مسی
millboard مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com