Dictiornary-Farsi | زشتی بسیار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
infernality	زشتی بسیار


Other Matches

vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
odium	زشتی
gracelessness	زشتی
gracelessly	به زشتی
ungainliness	زشتی
execration	زشتی
disfigurements	زشتی
disfiguration	زشتی
abominations	زشتی
abomination	زشتی
abominableness	زشتی
heinousness	زشتی
horribleness	زشتی
profaneness	زشتی
nastiness	زشتی
inconcinnity	زشتی
clumsiness	زشتی
homeliness	زشتی
ugliness	زشتی
obscenities	زشتی
obscenity	زشتی
awkwardness	زشتی
nastily	به زشتی
disfigurement	زشتی
abominably	به زشتی
deformation	زشتی
beastliness	زشتی
opprobrium	زشتی ناسزایی
inelegance	زشتی ناهنجاری
disfiguration	مایه زشتی
flagrance	شناعت زشتی
flagrancy	شناعت زشتی
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
obscenely	بطور شرم اور زشتی
To cast a slur on some one . To speak disparagingly of someone .	نسبت زشتی به کسی دادن
What a rude thing to do.	این چه حرکت زشتی است
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
to run into a bad practice	گرفتار کار زشتی شدن بخوی بدی دچار شدن
lousy <adj.>	بسیار بد
rotten <adj.>	بسیار بد
much	بسیار
clinking	بسیار
galore	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
multiplicity	بسیار
awfully	بسیار
parlous	بسیار
powerfully	بسیار
sorely	بسیار
beastby	بسیار
an abundance of	بسیار
sopping	بسیار
oftentimes	بسیار
very	بسیار
no end of	بسیار
mickle or muckle	بسیار
muckle	بسیار
plenty	بسیار
not a lettle	بسیار
mickle	بسیار
out and a way	بسیار
seldom	بسیار کم
detestable	بسیار بد
immortally	بسیار
abundant	بسیار
multifarious	بسیار
numerous	بسیار
lashongs	بسیار
longeval	بسیار زی
multiped	بسیار پا
awful <adj.>	بسیار بد
unco	بسیار
by far	بسیار
many	بسیار
far and away	بسیار
sadly	بسیار بد
desperate	بسیار بد
all	بسیار
far	بسیار
ever so	بسیار
lot	بسیار
very little	بسیار کم
so mush	بسیار
all-	بسیار
overly	بسیار
thousand and one	بسیار
precious	بسیار
deluxe	بسیار زیبا
diaphoresis	خوی بسیار
deep read	بسیار خوانده
at full lick	بسیار تند
dateless	بسیار قدیم
much pleased	بسیار خوشتود
much rain	باران بسیار
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
meticulosity	دقت بسیار
many persons	مردمان بسیار
many books	کتابهای بسیار
heavy poll	ارا بسیار
heart break	اندوه بسیار
hunky dory	بسیار خوب
high strung	بسیار حساس
bulimy	حرص بسیار
gelid	بسیار سرد
delightsome	بسیار دلپسند
corking	بسیار عالی
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
e. use ful	بسیار سودمند
hairline rule	خط بسیار نازک
d. stupid	بسیار کودن
at railway speed	بسیار تند
polyphonic	بسیار صدا
dirt cheap	بسیار ارزان
dozens of girls	ذختران بسیار
multangular	بسیار گوشه
death traps	بسیار خطرناک
high-pitched	بسیار شیبدار
low-rise	نه بسیار بلند
multi-millionaire	بسیار پولدار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
multi-millionaires	بسیار پولدار
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
overly	بسیار گرانه
death trap	بسیار خطرناک
all-powerful	بسیار نیرومند
superfine	بسیار فریف
superheat	بسیار گرم
supersubtlety	زرنگی بسیار
thank you very much	بسیار ممنونم
the d. is in him	بسیار شروراست
ultramodern	بسیار تازه
v.l.f.	بسامد بسیار کم
ad nauseam	بسیار زننده
squeaky clean	بسیار تمیز
wedded	بسیار علاقمند
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
overpriced <adj.>	بسیار گران
too expensive <adj.>	بسیار گران
cloying	بسیار احساساتی
clued-up	بسیار مطلع
daylights	بسیار ترسناک
elongated	بسیار بلندولاغر
all right <idiom>	بسیار خوب
supereminent	بسیار بلند
sizzler	بسیار گرم
overripe	بسیار رسیده
peracute	بسیار حاد
peracute	بسیار سخت
perfervid	بسیار باحرارت
pianissimo	بسیار اهسته
pleophagous	بسیار خوار
point device	بسیار درست
pointdovice	بسیار درست
overrefinement	تصفیه بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
multiform	بسیار شکل
multisonant	بسیار صدا
multisonous	بسیار صدا
multitudinously	با گروه بسیار
multivincular	بسیار پیوند
multocular	بسیار چشم
of great importance	بسیار مهم
ogygian	بسیار کهنه
polychromatic	بسیار رنگ
polychromic	بسیار رنگ
polystome	جانور بسیار
precipitance	تعجیل بسیار
precipitancy	تعجیل بسیار
precisionist	بسیار دقیق
prepotency	نفوذ بسیار
prepotent	بسیار توانا
primordiality	قدمت بسیار
punctuality	دقت بسیار
polystomatous	جانور بسیار
polysemous	بسیار معنی
polygonal	بسیار گوشه
polygonal	بسیار پهلو
polygram	شکل بسیار خط
polyhistor	بسیار دانی
polyhistor	دانش بسیار
polyphagous	بسیار غذا
polyphonous	بسیار صدا
polysemia	بسیار معنایی
multidentate	بسیار دندان
at a premium	بسیار مطلوب
regiment	گروه بسیار
polygraphs	بسیار نویس
snazzier	بسیار جالب
damn	فحش بسیار
desperate	بسیار سخت
primal	بسیار قدیمی
extra	بسیار خیلی
dammit	فحش بسیار
primordial	بسیار کهن

infernality

زشتی بسیار