English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
internal زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
Other Matches
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
slice مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
systems analysis برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
mttr متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
winchester disk دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
worded سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word wrap سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
wraparound سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
supervisory برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
wimp نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimps نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
transparently برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
uptime پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
control line ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
conscious error خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
panels یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panel یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
lan کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
direct control کنترل مستقیم
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
manages مستقیم یا تحت کنترل
managing مستقیم یا تحت کنترل
managed مستقیم یا تحت کنترل
direct lift control کنترل مستقیم برا
manage مستقیم یا تحت کنترل
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
hardwired program برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
FMS کنترل اعداد کامپیوتری
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
computer system سیستم کامپیوتری
computing system سیستم کامپیوتری
tools در سیستم کامپیوتری
outage مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
available دوره زمانی ای که در آن سیستم استفاده میشود
outages مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
EXE file در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
communication کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
computer information system سیستم اطلاعات کامپیوتری
hybrid computer system سیستم کامپیوتری دو رگه
paching central سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
dedicated کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
automatic data handling سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
liveware عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
connect مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود
connects مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود
mastered سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
masters سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
satellite کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellites کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
capturing قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariffs شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
capture قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariff شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
expandable سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
turnaround time مدت زمانی تنظیم جهت جریان داده در سیستم یک طرفه
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interfaces کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
dnc Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
subroutine دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند
simultaneity زمانی که CPU و بخشهای ورودی و خروجی کامپیوتر می توانند داده یا کاری را همزمان کنترل کنند
knowledge سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
inquiries ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
coral زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
hack تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
housekeeping امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
inquiry ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
machines که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machined که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
storing واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
hands-on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
store واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
trafficked تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
trafficking تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffics تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
permanent خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
switched نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switches نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switch نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
deferred exit انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
priorities اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
processor سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
priority اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
primary 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
models ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
cbt استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
modelled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
modeled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
control system سیستم کنترل
consumables موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
HMI امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
diagnostic تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
standards خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
customers شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
customer شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
diagnostic نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
HMI's امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
standard خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
down مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
multitasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
protocols استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
protocol استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
dial in modem مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
absolute address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
machine address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
peripheral بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد
flight control سیستم کنترل هواپیماها
indirect control system سیستم کنترل غیرمستقیم
cable control system سیستم کنترل کابلی
feedback control system سیستم کنترل فیدبک
fire control سیستم کنترل اتش
illegal دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
auto سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
process نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
integrated ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
master slave computer system یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com