English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
transattack period زمان اجرای تک اتمی
Other Matches
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
chaining اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
withhold محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withheld محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholds محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholding محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
atomic time زمان انفجار اتمی
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
decay curves منحنی نمایش کاهش تشعشعات اتمی در زمان معین
late time زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
preatomic مربوط به زمان قبل ازاستفاده بمب یا نیروی اتمی
fire time زمان اجرای اتش یا انفجار
execution مدت زمان بین اجرای یک دستور
run duration که زمان اجرای برنامه انجام می شوند
microcycle برای دادن زمان اجرای دستورات
compiled زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compile زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiles زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiling زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
heian sandan اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
fairness شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
process برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
processes برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
soaks اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soak اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
latest event time دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
non dedicated server کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
cpu time مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
proliferation سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
real time اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
Sound Recorder امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
run duration خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
feasibility study مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
application of fire اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
possession money حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
performance standard معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presented زمان حاضر زمان حال
presents زمان حاضر زمان حال
present زمان حاضر زمان حال
arrival زمان حضور زمان رسیدن
seek time زمان جستجو زمان طلب
response time زمان جواب زمان پاسخگویی
arrivals زمان حضور زمان رسیدن
presenting زمان حاضر زمان حال
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
equation of time خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
diatomic دو اتمی
monoatomic یک اتمی
atomic اتمی
hexatomic شش اتمی
nuclear اتمی
triatomic سه اتمی
nuclear strike تک اتمی
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
nuclear winter زمستان اتمی
atomic bond پیوند اتمی
piled پیل اتمی
pile پیل اتمی
fission bomb بمب اتمی
atomic clock ساعت اتمی
atom number عدد اتمی
nuclide اشکال اتمی
atomic absorption جذب اتمی
atom samshing انفجار اتمی
A-bomb بمب اتمی
atom rocket موشک اتمی
atomic fusion همجوشی اتمی
fallout ریزش اتمی
nuclear reactor پیل اتمی
nukes کنشگر اتمی
fission to yield ratio بازده اتمی
diatomic molecule مولکول دو اتمی
nuclear مربوط به اتمی
atom bombs بمب اتمی
fission products مواد اتمی
atom bomb بمب اتمی
radiation تشعشع اتمی
tetratomic چهار اتمی
A-bombs بمب اتمی
nuclear reactors پیل اتمی
mass number وزن اتمی
polyatomic چند اتمی
cloud قارچ اتمی
clouding قارچ اتمی
clouds قارچ اتمی
fission reactor واکنشگاه اتمی
nuked کنشگر اتمی
nuclear warfare جنگ اتمی
nuked نیروگاه اتمی
atomics فیزیک اتمی
atomicity فرفیت اتمی
atomic weight وزن اتمی
atomic weight جرم اتمی
nuked زیردریایی اتمی
atomic structure ساختار اتمی
atomic size اندازه اتمی
atomic radius شعاع اتمی
nuclear parity همطرازی اتمی
nukes زیردریایی اتمی
nukes نیروگاه اتمی
median lethal dose دوزمتوسط اتمی
monoatomic gas گاز تک اتمی
monoatomic molecule مولکول تک اتمی
monoatomic solid جامد تک اتمی
nuking نیروگاه اتمی
mushromm could کلاهک اتمی
nuking کنشگر اتمی
nuclear cell پیل اتمی
nuking زیردریایی اتمی
atomic polarization قطبش اتمی
atomic reactor واکنشگاه اتمی
atomic energy نیروی اتمی
nuke زیردریایی اتمی
atomic interaction بر هم کنش اتمی
atomic fusion گداخت اتمی
nuke نیروگاه اتمی
atomic energy انرژی اتمی
atomic fission شکافت اتمی
atomic lattice شبکه اتمی
atomic mass جرم اتمی
atomic orbital اوربیتال اتمی
atomic number عدد اتمی
nuke کنشگر اتمی
atomic configuration ارایش اتمی
atomic crystal بلور اتمی
atomic pile واکنشگاه اتمی
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
feasion عمل ترکیب اتمی
homopolyatomic چند اتمی جور
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
nuking جنگ افزار اتمی
A-bombs بمباران اتمی کردن
homopolyatomic چند جور اتمی
feasion بمب ترکیبی اتمی
film badge علامت تشعشعات اتمی
weapon debries بقایای ترکش اتمی
transattack period مدت ادامه تک اتمی
gram atomic weight وزن اتمی به گرم
interatomic spacing فاصله بین اتمی
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
nuked جنگ افزار اتمی
heteropolyatomic چند اتمی ناجور
nukes جنگ افزار اتمی
valence بنیان ترکیب اتمی
nuke جنگ افزار اتمی
fallout گرد و غبار اتمی
A-bomb بمباران اتمی کردن
uranium pile مشعل هسته اتمی
nucleonics بحث هسته اتمی
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
atomic weapon جنگ افزار اتمی
nuclear warfare میدان جنگ اتمی
atomization عمل بمباران اتمی
cloud amount غلظت ابر اتمی
nuclear parity قدرت اتمی یکسان
effective atomic number عدد اتمی موثر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com