Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
proceed time |
زمان انتقال پرسنل |
|
|
Other Matches |
|
tour of duty |
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت |
transfer time |
زمان انتقال |
transition time |
زمان انتقال |
operating strenght |
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان |
transfers |
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها |
transferring |
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها |
transfer |
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها |
data movement time |
زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک |
carry |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carrying |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carries |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carried |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
staffing guide |
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی |
bureau of naval personnel |
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی |
indeterminate change of station |
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده |
electronic funds transfer |
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها |
line haul |
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری |
transfer |
انتقال دادن نقل کردن انتقال |
transfers |
انتقال دادن نقل کردن انتقال |
transferring |
انتقال دادن نقل کردن انتقال |
cache memory |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
cache |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
caches |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
baseband transmission |
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه |
upload |
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور |
transfer processing |
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر |
signalled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
xmodem |
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد |
signaled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
signal |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
transfer rate |
نسبت انتقال سرعت انتقال |
transfer ladle |
کفچه انتقال چمچمه انتقال |
realtime |
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها |
circuits |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
circuit |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
road time |
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون |
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. |
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود. |
staffs |
پرسنل |
staffed |
پرسنل |
staff |
پرسنل |
personnel |
پرسنل |
complementing |
پرسنل سازمانی |
personnel officer |
افسر پرسنل |
complement |
پرسنل سازمانی |
complemented |
پرسنل سازمانی |
complements |
پرسنل سازمانی |
all hands |
کلیه پرسنل |
permanent party |
پرسنل دایمی |
troop |
پرسنل دار |
trooped |
پرسنل دار |
trooping |
پرسنل دار |
crewed |
پرسنل ناو |
ship's company |
پرسنل ناو |
cadre |
پرسنل پیمانی |
cadres |
پرسنل پیمانی |
shipmate |
پرسنل هم ناو |
crews |
پرسنل ناو |
intransit strenth |
پرسنل سیال |
crewing |
پرسنل ناو |
crew |
پرسنل ناو |
operating personnel |
پرسنل فعال |
operations personal |
پرسنل عملیات |
turout |
تجمع پرسنل |
adjutant general |
دایره پرسنل |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
carreer personnel |
پرسنل کادر ثابت |
staffs |
پرسنل ستاد ستادی |
nonoperating strength |
پرسنل غیر فعال |
staffed |
پرسنل ستاد ستادی |
service number |
شماره خدمتی پرسنل |
military pay order |
لیست حقوقی پرسنل |
staff |
پرسنل ستاد ستادی |
manpower cieling |
سطح استعداد پرسنل |
administrative acceptees |
پرسنل پذیرفته شده |
evacuees |
پرسنل تخلیه شده |
ration method |
روش تغذیه پرسنل |
quarters |
محل اسایشگاه پرسنل |
evacuee |
پرسنل تخلیه شده |
lag rate |
میزان کسری پرسنل |
regulars |
پرسنل کادر منظم |
regular |
پرسنل کادر منظم |
station complement |
پرسنل ثابت یک پایگاه |
turout |
جمع شدن پرسنل |
station complement |
پرسنل خدماتی پایگاه |
access time |
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده |
IAM |
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد |
release denial |
جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا |
airmen |
پرسنل نیروی هوایی هوانورد |
airman |
پرسنل نیروی هوایی هوانورد |
transport area |
منطقه حمل و نقل پرسنل |
safeguarding |
مامور حفافت پرسنل و یا اموال |
safeguards |
مامور حفافت پرسنل و یا اموال |
registrant |
پرسنل ثبت نام کننده |
sending state |
کشور اعزام کننده پرسنل |
safeguarded |
مامور حفافت پرسنل و یا اموال |
safeguard |
مامور حفافت پرسنل و یا اموال |
debarkation net |
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل |
debarkation net |
تور پیاده شدن پرسنل |
military pay order |
جدول تغییرات حقوقی پرسنل |
replacement factor |
ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل |
reimbursable personnel |
پرسنل حقوق بگیر نظامی |
overhead personnel |
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان |
blind |
بدون دید مستقیم پرسنل |
blinds |
بدون دید مستقیم پرسنل |
retrofit action |
بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل |
blinded |
بدون دید مستقیم پرسنل |
enlisted personnel |
پرسنل سرباز و درجه دار |
battlefield evacuation |
تخلیه پرسنل اسیب دیده |
references |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
reference |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
arrival |
زمان حضور زمان رسیدن |
response time |
زمان جواب زمان پاسخگویی |
seek time |
زمان جستجو زمان طلب |
arrivals |
زمان حضور زمان رسیدن |
present |
زمان حاضر زمان حال |
presenting |
زمان حاضر زمان حال |
presented |
زمان حاضر زمان حال |
presents |
زمان حاضر زمان حال |
read time |
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری |
army deposit fund |
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی |
station bill |
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل |
administrative acceptees |
پرسنل قبول شده از نظر اداری |
air tropping |
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل |
conus residents |
پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا |
quarantined |
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض |
quarantining |
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض |
quarantine |
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض |
quarantines |
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض |
constructive school credit |
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی |
escape line |
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی |
stage |
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی |
rest and recuperation |
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا |
regulating station |
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها |
triage |
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل |
stages |
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی |
trans shipment |
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر |
manning the rail |
گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات |
blockhouse |
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل |
staged crews |
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما |
rail loading |
سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن |
bareboat charter |
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان |
manning level |
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله |
dive schedule |
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص |
timed |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
time |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
times |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
dispatch route |
جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
imprescriptible |
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده |
equation of time |
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی |
unemployment compensation |
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری |
execution |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
loom time |
مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.] |
salvage group |
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی |
technical escort |
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند |
commitment board |
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی |
production cycle |
زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.] |
interlook dormant period |
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار |
frequencies |
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل |
frequency |
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل |
transit area |
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل |
combined staff |
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات |
staging |
سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت |
splits |
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر |
staging area |
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز |
service records |
سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی |
manning table |
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل |
active status |
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال |
air force personnel with the army |
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی |
complements |
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو |
leave area |
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات |
complemented |
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو |
complement |
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو |
complementing |
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو |
holdees |
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد |
replacement demand |
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل |
early time |
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی |
cryptoperiod |
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز |
short cycle annealing |
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه |
tense |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
tenser |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
tensest |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
tenses |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
tensing |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
tensed |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
location audit |
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار |
angular velocity sight |
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب |
allotment advice |
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل |
transportation |
انتقال |
transmission line |
خط انتقال |
downloading |
انتقال |
transmissions |
انتقال |
transfer check |
انتقال |
migration |
انتقال |
move |
انتقال |
displacement |
انتقال |
transfers |
انتقال |
transfer |
انتقال |
turn over |
انتقال |
transferring |
انتقال |