Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English
Persian
time of flight
زمان پرواز هواپیما
Search result with all words
launch time
زمان پرواز هوایی هواپیما
prudent limit of endurance
حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
Other Matches
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
sorties
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
aero
مربوط به پرواز یا هواپیما
departure air field
فرودگاه پرواز هواپیما
take off
برداشتن پرواز کردن هواپیما
post flight
بعد از خاتمه پرواز هواپیما
cruising altitude
ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
What time does the plane take off?
چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
flyover
پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
flyovers
پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
mission ready
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
service ceiling
سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
instrument flight
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
flight manifest
بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
approaches
پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approached
پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach
پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
to board a flight
سوار هواپیما شدن
[برای پرواز به مقصدی]
air start
استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
time of flight
زمان پرواز گلوله
gate
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
gates
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
scheduled service plane
هواپیمای مسافربری
[با زمان پرواز مشخص]
scheduled plane
هواپیمای مسافربری
[با زمان پرواز مشخص]
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
center of gravity limits
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
approach time
زمان تقرب هواپیما
awaiting aircraft availability
زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
prudent limit of patrol
حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
turnaround cycle
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
block time
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
flight engineer
مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
flight coordination
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
time over target
زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runways
راه پرواز باند پرواز
runway
راه پرواز باند پرواز
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
cache
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
realtime
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
circuit
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
access time
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presented
زمان حاضر زمان حال
arrivals
زمان حضور زمان رسیدن
presenting
زمان حاضر زمان حال
present
زمان حاضر زمان حال
seek time
زمان جستجو زمان طلب
response time
زمان جواب زمان پاسخگویی
arrival
زمان حضور زمان رسیدن
presents
زمان حاضر زمان حال
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
timed
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
ramps
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
frequency
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
flight deck
پل پرواز
night flying
شب پرواز کن
flight line
خط پرواز
flight
پرواز
blast-off
پرواز
blast off
پرواز
flightless
بی پرواز
ceiling
حد پرواز
tripped
پرواز
trip
پرواز
flight decks
پل پرواز
fly
پرواز
flying
پرواز
trips
پرواز
ceilings
حد پرواز
night flying
پرواز
sortie
پرواز
sorties
پرواز
altivolant
بلند پرواز
instrument flight
پرواز کور
soloist
خلبان تک پرواز
goggling
عینک پرواز
helm
سکان پرواز
high-flying
بلند پرواز
flight deck
عرشه پرواز
runways
باند پرواز
goggled
عینک پرواز
soloists
خلبان تک پرواز
runway
خیابان پرواز
runway
باند پرواز
runways
خیابان پرواز
flight decks
عرشه پرواز
goggle
عینک پرواز
ambitious
بلند پرواز
kite
پرواز کردن
instrument fkight
پرواز کور
kites
پرواز کردن
helms
سکان پرواز
flighty deck
اطاق پرواز
dead reckonning
پرواز کور
flyable
قابل پرواز
mission ready
اماده پرواز
flying ground
میدان پرواز
cruising altitude
ارتفاع پرواز
on the wing
پرواز کننده
combat available
اماده به پرواز
path of flight
مسیر پرواز
post flight
بعد از پرواز
flying officer
افسر پرواز
blood agent
مدت پرواز
preflight
قبل از پرواز
flying shot
تیر سر پرواز
flege
قابل پرواز
flight clearance
اجازه پرواز
flight path
مسیر پرواز
flight operations
عملیات پرواز
flight navigator
هدایتگر پرواز
flight manual
دستورالعمل پرواز
flight ration
جیره پرواز
flight level
سطح پرواز
flight level
سقف پرواز
flight leader
فرمانده پرواز
flight gear
لباس پرواز
flight engineer
مهندس پرواز
flight control
کنترل پرواز
flightworthy
قابل پرواز
flight computer
کامپیوتر پرواز
flight platform
سکوی پرواز
aviate
پرواز کردن
flying speed
سرعت پرواز
to take wing
پرواز کردن
visual flight
پرواز بصری
volant
پرواز کننده
volitant
پرواز کننده
scampering
پرواز سریع
scampered
پرواز سریع
scamper
پرواز سریع
in-flight
حین پرواز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com