Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
nuclear winter
زمستان اتمی
Other Matches
winterer
زمستان جانوری که زمستان را بسرمیبرد
winterize
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
rainout
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation
سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nucleon
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
winter kill
زمستان کش
winters
زمستان
winter
زمستان
fission to yield ratio
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
hibernation
زمستان خوابی
wintery
مناسب زمستان
midwinter
وسط زمستان
all over winter
سراسر زمستان
wintertide
فصل زمستان
winter tide
فصل زمستان
the f. winter
زمستان اینده
in the midst of winter
در چله زمستان
in the midst of winter
در وسط زمستان
the dead of winter
چله زمستان
depth of winter
چله زمستان
brumal
مربوط به زمستان
in the midst of winter
در قلب زمستان
wintertime
فصل زمستان
wintertime
هنگام زمستان
wintry
مناسب زمستان
dormouse
موش زمستان خواب
dormice
موش زمستان خواب
winterish
مناسب برای زمستان
winterer
بسر برنده زمستان
cloud chamber effect
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
midwinter
چله زمستان انقلاب زمستانی
winterbourne
رودی که در زمستان جاری میشود
deciduous
گیاهی که در زمستان برگ میریزد
hibernated
زمستان را دربیهوشی بسر بردن
winter kill
در سرمای زمستان از بین رفتن
hibernates
زمستان را دربیهوشی بسر بردن
hibernating
زمستان را دربیهوشی بسر بردن
hibernate
زمستان را دربیهوشی بسر بردن
hibernation
بسربردن زمستان درحال خواب یا بیهوشی
winterization
اماده کردن برای کار در زمستان
The squirrels are storing up nuts for the winter.
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
half evergreen
دارای برگهای نیمه سبز درفصل زمستان
They must hunger in frost, that will not work in heat.
<proverb>
آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند.
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
diatomic
دو اتمی
triatomic
سه اتمی
hexatomic
شش اتمی
monoatomic
یک اتمی
nuclear strike
تک اتمی
nuclear
اتمی
atomic
اتمی
fission reactor
واکنشگاه اتمی
nuke
کنشگر اتمی
nuke
زیردریایی اتمی
fission bomb
بمب اتمی
nuke
نیروگاه اتمی
fission products
مواد اتمی
fission to yield ratio
بازده اتمی
diatomic molecule
مولکول دو اتمی
nuked
زیردریایی اتمی
atomic weight
جرم اتمی
atomic weight
وزن اتمی
atomicity
فرفیت اتمی
atomics
فیزیک اتمی
monoatomic gas
گاز تک اتمی
nukes
نیروگاه اتمی
nukes
زیردریایی اتمی
nuked
کنشگر اتمی
nuclear warfare
جنگ اتمی
nuked
نیروگاه اتمی
nuking
کنشگر اتمی
A-bombs
بمب اتمی
A-bomb
بمب اتمی
nuclide
اشکال اتمی
polyatomic
چند اتمی
tetratomic
چهار اتمی
nuking
نیروگاه اتمی
mass number
وزن اتمی
median lethal dose
دوزمتوسط اتمی
nukes
کنشگر اتمی
nuking
زیردریایی اتمی
monoatomic molecule
مولکول تک اتمی
monoatomic solid
جامد تک اتمی
mushromm could
کلاهک اتمی
nuclear cell
پیل اتمی
nuclear parity
همطرازی اتمی
atom number
عدد اتمی
nuclear
مربوط به اتمی
nuclear reactors
پیل اتمی
atomic absorption
جذب اتمی
atomic fusion
همجوشی اتمی
atomic interaction
بر هم کنش اتمی
atomic lattice
شبکه اتمی
nuclear reactor
پیل اتمی
atomic mass
جرم اتمی
atomic number
عدد اتمی
atomic fission
شکافت اتمی
atom rocket
موشک اتمی
atom samshing
انفجار اتمی
atomic bond
پیوند اتمی
atomic clock
ساعت اتمی
atomic configuration
ارایش اتمی
atomic crystal
بلور اتمی
atomic energy
نیروی اتمی
atomic energy
انرژی اتمی
atom bombs
بمب اتمی
atom bomb
بمب اتمی
piled
پیل اتمی
clouds
قارچ اتمی
fallout
ریزش اتمی
atomic reactor
واکنشگاه اتمی
atomic size
اندازه اتمی
radiation
تشعشع اتمی
atomic structure
ساختار اتمی
atomic pile
واکنشگاه اتمی
clouding
قارچ اتمی
atomic radius
شعاع اتمی
pile
پیل اتمی
cloud
قارچ اتمی
atomic fusion
گداخت اتمی
atomic orbital
اوربیتال اتمی
atomic polarization
قطبش اتمی
uranium pile
مشعل هسته اتمی
mass number
عدد وزن اتمی
atomic form factor
ضریب پراکندگی اتمی
atomic form factor
عامل شکل اتمی
fallout
گرد و غبار اتمی
interatomic spacing
فاصله بین اتمی
weapon debries
بقایای ترکش اتمی
hydrogen bombs
بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bomb
بمب ترکیبی اتمی
valence
بنیان ترکیب اتمی
atomization
عمل بمباران اتمی
transattack period
مدت ادامه تک اتمی
radiation intensity
شدت تشعشع اتمی
radio active
دارای تشعشع اتمی
radiological survey
تجسس تشعشع اتمی
nucleonics
بحث هسته اتمی
nuclear warfare
میدان جنگ اتمی
atomic underground burst
ترکش زیرزمینی اتمی
atom samsher
دستگاه انفجار اتمی
atomic time
زمان انفجار اتمی
nuclear parity
قدرت اتمی یکسان
fission
شکستن هسته اتمی
atomic air burst
ترکش هوایی اتمی
atomic spectroscopy
طیف بینی اتمی
nuclear equipoise
گلوله اتمی ممنوعه
transattack period
زمان اجرای تک اتمی
polyatomic molecule
مولکول چند اتمی
residual
مربوط به ریزش اتمی
cloud amount
غلظت ابر اتمی
cloud cover
غلظت ابر اتمی
nuking
جنگ افزار اتمی
particle physics
فیزیک ذرات اتمی
film badge
علامت تشعشعات اتمی
feasion
بمب ترکیبی اتمی
feasion
عمل ترکیب اتمی
nuked
جنگ افزار اتمی
fallout pattern
نمونه ریزش اتمی
exoatmosphere
ترکش اتمی بالای جو
conventional
جنگ غیر اتمی
nukes
جنگ افزار اتمی
effective atomic number
عدد اتمی موثر
atomic mass unit
واحد اتمی جرم
atomic weapon
جنگ افزار اتمی
fission
عمل تجزیه اتمی
heteropolyatomic
چند اتمی ناجور
heteroatomic chain
زنجیر ناجور اتمی
A-bomb
بمباران اتمی کردن
homopolyatomic
چند جور اتمی
atomic scattering factor
ضریب پراکندگی اتمی
A-bombs
بمباران اتمی کردن
atomic scattering factor
عامل شکل اتمی
homopolyatomic
چند اتمی جور
civil nuclear powers
کشوردارای قدرت اتمی
gram atomic weight
وزن اتمی به گرم
nuke
جنگ افزار اتمی
A-bomb
با بمب اتمی حمله کردن
stoicheiometry
فن قیاس اوزان اتمی عناصربایکدیگر
roentgen
واحد سنجش تشعشع اتمی
nuked
با سلاح اتمی حمله کردن
nuking
با سلاح اتمی حمله کردن
subatomic
وابسته به پدیدههای درون اتمی
A-bombs
با بمب اتمی حمله کردن
absolute dud
گلوله اتمی عمل نکرده
nuke
با سلاح اتمی حمله کردن
non-nuclear
ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
surprise dosage
دریافت دوز ناگهانی اتمی
nukes
با سلاح اتمی حمله کردن
homonuclear diatomic molecule
مولکول دو اتمی جور هسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com