English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (17 milliseconds)
English Persian
links زمین بازی گلف
Search result with all words
field زمین بازی
fielded زمین بازی
fields زمین بازی
lag زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
pitch زمین بازی
pitches زمین بازی
golf course زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf courses زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
playing field زمین بازی
playing fields زمین بازی
volleyball بازی بین دو تیم 6نفره در زمین مستطیل باتوری در وسط
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
playground زمین بازی
playgrounds زمین بازی
curling بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
an out match مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
field of play زمین بازی
home run بازی پر هیجان با امتیازتماس با زمین
long service line خط طولی زمین در بازی دونفره
playing court زمین بازی
rugby field زمین بازی رگبی
service line خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
squash court زمین بازی اسکواش
sticky wicket زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
team handball court زمین بازی هند بال
out of bounds بیرون از زمین بازی [ورزش]
The ball was out of bounds. توپ خارج [از زمین بازی] بود.
Other Matches
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
grey hound سگ بازی
solitaire تک بازی
playing بازی
solitaires تک بازی
patulousness بازی
falconine بازی
plays بازی
gaming بازی
plain dealing بازی
home بازی
hopscotch بازی لی لی
basic بازی
homes بازی
action بازی
actions بازی
sportiveŠetc بازی کن
dibasic دو بازی
play بازی
openness بازی
basics بازی
game بازی
slackness بازی
clearance بازی
partie بازی
played بازی
watermanship اب بازی
fun بازی
hanky panky حقه بازی
halt back میان بازی کن
puppet show خیمه شب بازی
hard game بازی دشوار
pugilism بوکس بازی
harlepuinade حقه بازی
priestcraft کشیش بازی
popery پاپ بازی
playing time مدت بازی
hanky panky روباه بازی
stick چوب بازی
game plan استراتژی بازی
solitaires بازی یک نفره
pyrotechnic display اتش بازی
squibs اتش بازی
grandstand play بازی مهیج
pyrotechny فن اتش بازی
quiot لیس بازی
puppetry عروسک بازی
quackery حقه بازی
puppetry خیمه شب بازی
game theory تئوری بازی
half back میان بازی کن
squib اتش بازی
half time نیمه بازی
gamesomeness بازی گوشی
game theory نظریه بازی
solitaire بازی یک نفره
off hand game بازی غیررسمی
papistry پاپ بازی
passive play بازی غیرفعال
gambling قمار بازی
pederasty بچه بازی
checkers بازی چکرز
mountebankery چاچول بازی
let us play بازی کنیم
legerdemain حقه بازی
knuckle bone قاب بازی
catch بازی دستش ده
lusory بازی کن خنده کن
malversation دغل بازی
off hand game بازی جنبی
mountebankery زبان بازی
on side پایان بازی
open heartedness راست بازی
misplay بازی اشتباه
game ball توپ بازی
middle game وسط بازی
trickery حیله بازی
pederasty or pae بچه بازی
jugglery شعبده بازی
sported بازی شوخی
playact رل بازی کردن
sport بازی شوخی
playing the board بازی بر صفحه
hocus pocus حقه بازی
playing the board بازی فی نفسه
playing the man بازی با حریف
headwork با سر بازی کردن
headhunting خشونت در بازی
hocus pocus ورودحقه بازی
play therapy بازی درمانی
sports بازی شوخی
job stick دسته بازی
inning یک دوره بازی
pedophilia بچه بازی
ingenuousness راست بازی
indirection دغل بازی
playtime هنگام بازی
pederosis بچه بازی
hopscotch بازی اکرودوکر
play away به بازی گذراندن
playing the man بازی روانی
skates بازی تهاجمی
rink میدان یخ بازی
rink یخ بازی کردن
rinks میدان یخ بازی
rinks یخ بازی کردن
hustle بازی هشیارانه
football بازی فوتبال
cogs حقه بازی
footballs بازی فوتبال
cog حقه بازی
polo چوگان بازی
handouts نوبت بازی
handout نوبت بازی
sporting بازی دوست
tricking شعبده بازی
tricked شعبده بازی
trick شعبده بازی
hustles بازی هشیارانه
hustling بازی هشیارانه
skated بازی تهاجمی
skate بازی تهاجمی
paraphrase بازی با الفاظ
paraphrased بازی با الفاظ
paraphrases بازی با الفاظ
chicanery حیله بازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com