English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (14 milliseconds)
English Persian
upland زمین بلند
uplands زمین بلند
banquette زمین بلند
elevated ground زمین بلند
banquet زمین بلند
banquette زمین بلند
Search result with all words
flight پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
pitch بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitches بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
knock on بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
knock-on بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
bounce به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounced به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounces به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
chinaman زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
foot bank زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
mephitis بخار مهلک ومتعفنی که از زمین بلند میشود
net shot clear ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
slap shot ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
take off بلند شدن دونده از زمین
Other Matches
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone موشک زمین به زمین رداستون
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
highs بلند
megaphone بلند گو
pointers خط کش بلند
vociferous بلند
fortes بلند
forte بلند
rumbustious بلند
eton collan بلند
lengthwise بلند
legged پا بلند
mouth filling بلند
soaring بلند
loud speaker بلند گو
high grown بلند قد
long بلند
long- بلند
longed بلند
eminent بلند
longer بلند
longest بلند
longs بلند
uplands بلند
high (1 9 to 36) بلند
megaphones بلند گو
pointer خط کش بلند
upland بلند
skyscrapers بلند
tallest قد بلند
amplifiers بلند گو
tallest بلند
amplifier بلند گو
taller قد بلند
grandiose بلند
loftily بلند
willowy بلند
loudly بلند
skyscraper بلند
aloud بلند
taller بلند
tall بلند
loudspeaker بلند گو
tall قد بلند
high بلند
highfalutin بلند
talll بلند
talll قد بلند
towering بلند
highest بلند
blast furnace کوره بلند
lift بلند کردن
ambition بلند همتی
lifted بلند کردن
ambition بلند پروازی
ambitions بلند همتی
lifting بلند کردن
loud بلند اوا
loudish کمی بلند
loudish اندکی بلند
loudmouthed بلند اواز
magnaimous بلند نطر
ambitions بلند پروازی
famous بلند اوازه
loudest بلند اوا
loudest باصدای بلند
louder بلند اوا
louder باصدای بلند
buzzing صدای بلند
loud باصدای بلند
fortissimo صدای بلند
fortissimo خیلی بلند
louden بلند شدن
moppy کلفت بلند
lifts بلند کردن
raised kerb لبه بلند
fortes موسیقی بلند
high-minded بلند همت
buzzes صدای بلند
tore علف بلند
elevated بلند مرتبه
row de dow صدای بلند
keep down بلند نشوید
shandygaff بلند رویایی
ambitious بلند پرواز
ambitious بلند همت
high-flying بلند پرواز
altivolant بلند پرواز
forte موسیقی بلند
slab sided بلند ولاغر
raised kerb جدول بلند
supereminent بسیار بلند
blast furnaces کوره بلند
tossing ضربه بلند
tosses ضربه بلند
outdoor antenna انتن بلند
knee-high بلند تا سر زانو
oxlip پامچال بلند
plyanthus پامچال بلند
tossed ضربه بلند
toss ضربه بلند
prolong blast سوت بلند
quick time سر قدم بلند
slam bang با سر وصدای بلند
clarion شیپور بلند
gauntlet دستکش بلند
erects بلند کردن
gauntlets دستکش بلند
levitating بلند شدن
boisterous laughter خنده بلند
screech صدای بلند
screeched صدای بلند
screeches صدای بلند
screeching صدای بلند
blast furnace coke کک کوره بلند
arise بلند شدن
arises بلند شدن
erecting بلند کردن
erected بلند کردن
soar بلند پروازکردن
soared بلند پروازکردن
soars بلند پروازکردن
rough پست و بلند
chivalric بلند همت
roughest پست و بلند
surges موج بلند
surged موج بلند
surge موج بلند
riser بلند شونده
capote شنل بلند
erect بلند کردن
arising بلند شدن
bigmouthed صدا بلند
heightened بلند کردن
heightening بلند کردن
liberal نظر بلند
liberals نظر بلند
heightens بلند کردن
elevate بلند کردن
elevates بلند کردن
elevating بلند کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com