Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
We mark out the tennis court.
زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
Other Matches
tennis court
زمین تنیس
clay
زمین تنیس
baseline
خط انتهای زمین تنیس
baselines
خط انتهای زمین تنیس
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
baseline game
بازی در انتهای زمین تنیس
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
ground stroke
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
alleys
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
submarginal land
زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
we have done our work
را کردیم
we lost sight of him
از نظر ما ناپدید شد او را گم کردیم
we oened at page 0
صفحه 01 کتاب را باز کردیم
We started when the wind stopped .
هنگامی که باد ایستادحرکت کردیم
we squared for our meal
حساب خوراکمان را تصفیه کردیم
Supposing she comes, then what ?
حالافرض کردیم آمد بعد چه؟
We were caught in the rain ( rainstorm) .
وسط باران گیر کردیم
We lost our way in the dark.
راهمان راتوی تاریکی گه کردیم
we made a night of it
چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
We painted the town red .
تمام شهر را گشتیم ( تماشا کردیم )
We talked until midnight. and then separated.
تانیمه شب صحبت کردیم وبعد از هم جداشدیم
We did the zoo to our hearts content.
گردش سیری درباغ وحش کردیم
We had a nice long walk today.
امروز یک پیاره روی حسابی کردیم
we missed our mark
تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
We should not have lost sight of the fact that ...
ما نباید فراموش می کردیم در نظر بگیریم که ..
we sang them home
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
We went swimming in the moonlight (by moonlight ) .
درزیر نور ماه ( مهتاب ) شنا کردیم
We cloced in on the enemy .
حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
tennis
تنیس
tennist
بازیگر تنیس
racquets
راکت تنیس
pine pong
تنیس رومیزی
racquet
راکت تنیس
racket
راکت تنیس
caddy
توپ تنیس
netman
تنیس باز
table tennis
تنیس روی میز
court tennis
تنیس داخل سالن
backboard
دیوار تمرین تنیس
presses
قاب راکت تنیس
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
press
قاب راکت تنیس
pelota
بازی تنیس اسپانیولی
lawn tennis
تنیس روی چمن
seniors
تنیس باز سالمند
ping-pong
تنیس روی میز
tennis shoe
تنیس کفش کتانی
senior
تنیس باز سالمند
tennis set
یک دور مسابقه تنیس
service ace
امتیاز سرویس تنیس
residential investments
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
forties
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
center strap
نوار پهن تور تنیس
lawn tennis
بازی تنیس روی چمن
center strop
نوار پهن تور تنیس
tennis grip
طرز گرفتن راکت تنیس
forty
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
badminton
نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
wimbledon
جام بین المللی تنیس ویمبلدون
She is passionately fond of tennis .
شهوت تنیس باز ی کردن دارد
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
backswing
تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
up and back
بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
we had a narrow majority
بزور اکثریت پیدا کردیم اکثریت کمی داشتیم
hacks
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hack
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacked
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
cooperative scorer
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
pop up
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
what a night we made of it
چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
fuze
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
lineation
خط گذاری
coding
کد گذاری
indention
تو گذاری
financing
سرمایه گذاری
casings
لوله گذاری
marks
علامت گذاری
mark
علامت گذاری
indentations
دندانه گذاری
sedimentation
رسوب گذاری
markings
علامت گذاری
sedimentation
لایه گذاری
marking
علامت گذاری
capitalization
سرمایه گذاری
loads
فشنگ گذاری
finance
سرمایه گذاری
indentation
دندانه گذاری
casing
لوله گذاری
coding
علامت گذاری
puncuation
نقطه گذاری
wicking
فتیله گذاری
coding
کد گذاری چیزی
weft insertion
پود گذاری
finances
سرمایه گذاری
piping
لوله گذاری
financed
سرمایه گذاری
devised
ارث گذاری
sequencing
ترتیب گذاری
earmarking
علامت گذاری
exposure
درمعرض گذاری
punctuation
نقطه گذاری
devising
ارث گذاری
devises
ارث گذاری
impressions
نشان گذاری
discrimination
فرق گذاری
fillings
لایی گذاری
filling
لایی گذاری
pointing
نقطه گذاری
spacing
فاصله گذاری
devise
ارث گذاری
lettering
حروف گذاری
invested
سرمایه گذاری
demarcation
علامت گذاری
numbering
شماره گذاری
scale factor
مقیاس گذاری
aggradation
ابرفت گذاری
masking
نقاب گذاری
mining
مین گذاری
exposures
درمعرض گذاری
invest
سرمایه گذاری
load
فشنگ گذاری
impression
نشان گذاری
signallzation
علامت گذاری
ovulation
تخمک گذاری
juxtaposition
پهلوی هم گذاری
investments
سرمایه گذاری
scoring
نمره گذاری
pagination
صفحه گذاری
grading
نمره گذاری
legislation
قانون گذاری
coronation
تاج گذاری
sanding
ماسه گذاری
scaling
مقیاس گذاری
pricing
قیمت گذاری
costing
قیمت گذاری
costing
هزینه گذاری
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com