Dictiornary-Farsi | زمین جلوی موضع دماغه سنگر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
foreland	زمین جلوی موضع دماغه سنگر


Other Matches

nose gear	قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
foot bank	زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
cut and cover shelter	سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
clock code position	سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
parapets	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
position light	علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
slit trench	سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
assumed position	موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
foreland	دماغه
nose	دماغه
spit	دماغه
spits	دماغه
fuselages	دماغه
headlands	دماغه
capes	دماغه
cape	دماغه
mull	دماغه
headland	دماغه
promontories	دماغه
fuselage	دماغه
noses	دماغه
head land	دماغه
port	دماغه
ness	دماغه
point	دماغه
naze	دماغه
dog-wheel	دماغه
downstream pier nosing	پس دماغه
promontory	دماغه
head	دماغه
nosing	دماغه
beak	توک یا دماغه
upstream nosing	پیش دماغه
cut-water	پیش دماغه
beaks	توک یا دماغه
nose cone	مخروط دماغه
cut water	پیش دماغه
cutwater	دماغه کشتی
snouty	دماغه وار
snoutish	دماغه وار
head	انتها دماغه
beakiron	دماغه سندان
prows	دماغه کشتی
prow	دماغه ناو
foreship	دماغه کشتی
fuselages	دماغه هواپیما
prows	دماغه ناو
promontories	دماغه بلند
promontory	دماغه بلند
prow	دماغه کشتی
fuselage	دماغه هواپیما
fiddle headed	دارای دماغه طوماری
noses	دماغه جلو کشتی
nose	دماغه کلاهک موشک
nose down <idiom>	پایین آوردن دماغه
nose	دماغه جلو کشتی
noses	دماغه کلاهک موشک
drip-cap	[ابزار بند دماغه آب]
barricaded	سنگر
fort	سنگر
barricade	سنگر
slit trench	سنگر
dike-house	سنگر
casemate	سنگر
trenches	سنگر
pits	سنگر
citadel	سنگر
parapet	سنگر
emplacement	سنگر
rifle pit	سنگر
citadels	سنگر
barricading	سنگر
crow's nest	سنگر
dug out	سنگر
barricades	سنگر
pit	سنگر
bunker	سنگر
blinded	سنگر
parapets	سنگر
trench	سنگر
bunkers	سنگر
blind	سنگر
fox hole	سنگر
earthwork	سنگر
blinds	سنگر
beakiron	سندان دو کوه یادو دماغه
fillet under the nose of a step	مغزی لبه یا دماغه پله
attack position	موضع تک
positioned	موضع
sites	موضع
locations	موضع
sited	موضع
site	موضع
locality	موضع
lodgment or lodge	موضع
localities	موضع
emplacement	موضع
spot	موضع
position	موضع
lodgment	موضع
location	موضع
spots	موضع
stronghold	سنگر پناهگاه
fortress	سنگر مستحکم
foxholes	سنگر بزانو
strongholds	سنگر پناهگاه
foxhole	سنگر بزانو
cornel	سنگر واستحکامات
outwork	سنگر خارجی
sump	چاله سنگر
sumps	چاله سنگر
gun pit	سنگر توپ
fortresses	سنگر مستحکم
entrench	سنگر کندن
bretise	سنگر موقت
bretesse	سنگر موقت
bretex	سنگر موقت
bretess	سنگر موقت
trenches	گودال سنگر
brattishing	تزئینات سنگر
fire trench	سنگر اتش
standard trench	سنگر معمولی
trench	گودال سنگر
stockade	سنگر چوبی
trenches	سنگر کندن
stockades	سنگر چوبی
fire trench	سنگر تیراندازی
bunkers	سنگر بتونی
pillboxes	سنگر مستحکم
trench	سنگر کندن
bastions	سنگر و استحکامات
bastion	سنگر و استحکامات
prone shelter	سنگر درازکش
bunker	سنگر بتونی
slit trench	سنگر انفرادی
brettys	سنگر موقت
bretisee	سنگر موقت
pillbox	سنگر مستحکم
noses	دماغه جلویی تخته موج سواری
nose	دماغه جلویی تخته موج سواری
pitot	انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
supplementary position	موضع یدکی
primary position	موضع ابتدایی
primary position	موضع اصلی
blocking position	موضع سد کننده
block house	موضع مستحکم
locality	موضع مکان
turnabout	تغییر موضع
battle position	موضع نبرد
displacement	تغییر موضع
the seat of pain	موضع درد
assumed position	موضع فرضی
localities	موضع مکان
secondary position	موضع فرعی
secondary position	موضع یدکی
positioned	وضعیت موضع
supplemental	موضع تکمیلی
deployment	موضع صف ارایی
position	وضعیت موضع
turnabouts	تغییر موضع
rendezvous area	موضع انتظار
spots	لکه موضع
stand	مکث موضع
spot	لکه موضع
defense position	موضع پدافندی
active site	موضع فعال
punch position	موضع منگنه
alternate position	موضع یدکی
supplementary position	موضع تکمیلی
alternate position	موضع فرعی
selection of position	انتخاب موضع
delay position	موضع تاخیری
occupation of position	اشغال موضع
covered position	موضع پوشیده
lodgment	موضع گیری
inposition	مستقر در موضع
defense position	موضع دفاعی
localization	موضع یابی
lodgement	موضع گیری
emplacement	موضع گرفتن
inposition	به موضع رفتن
firing position	موضع تیر
horn-work	[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
dug in	سنگر کنده شده
soakage pit	چاله زه کشی سنگر
fortress	سنگر قلعه نظامی
fox hole	سنگر حفره روباه
splinterproof	سنگر ضد ترکش گلوله
half-moon	سنگر نیم هلالی
fortresses	سنگر قلعه نظامی
loopholes	مزغل سوراخ سنگر
dug in	استحکامات سنگر اماده
hull defilade	سنگر گرفتن تانک
ravelin	نیم هلالی سنگر
loophole	مزغل سوراخ سنگر
clowning	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند