English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
tideland زمین ساحلی دستخوش جزرومد
Other Matches
catastrophism اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
polder زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
ebb and flow جزرومد
flux and reflux جزرومد
tide way روگاه جزرومد
shore patrol انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
tide جزرومد ایجاد کردن
the tides ids coming up جزرومد بالامی اید
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
prey دستخوش
undergone دستخوش
undergo دستخوش
undergoing دستخوش
undergoes دستخوش
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
adrift دستخوش طوفان
at the mercy of در اختیار دستخوش
victim دستخوش شکار
victims دستخوش شکار
golden handshakes دستخوش بازنشستگی
peccable دستخوش خطا
tosser دستخوش امواج
golden handshake دستخوش بازنشستگی
subject to the flood دستخوش سیل
windblown دستخوش باد
drifting دستخوش پیشامد بودن
passives دستخوش عامل خارجی
drifts دستخوش پیشامد بودن
drift دستخوش پیشامد بودن
sentient حساس دستخوش احساسات
passive دستخوش عامل خارجی
drifted دستخوش پیشامد بودن
obsessively دستخوش یک فکر یامیل قوی
prey دستخوش ساختن طعمه کردن
obsessive دستخوش یک فکر یامیل قوی
victimises دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimizes دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimize دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimising دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimized دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimised دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
planker گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
victimizing دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
adventure درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventures : درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
bridgehead line خط سر پل ساحلی
sea board خط ساحلی
coastlines خط ساحلی
strandline خط ساحلی
seasider ساحلی
inshore ساحلی
inshore water اب ساحلی
offing اب ساحلی
coastal ساحلی
bridge head سر پل ساحلی
beach head سر پل ساحلی
coastline خط ساحلی
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
coast station ایستگاه ساحلی
coastal frontier حدود ساحلی
coastal patrol گشتی ساحلی
coastal artillery توپخانه ساحلی
coastal route مسیر ساحلی
foreshores کمربند ساحلی
coast defence پدافند ساحلی
coastal zone منطقه ساحلی
over the beach operations عملیات ساحلی
quays دیوار ساحلی
beach reserves ذخایر ساحلی
quay دیوار ساحلی
cabotage کشتیرانی ساحلی
cabotage تجارت ساحلی
land breeze باد ساحلی
marina تفرجگاه ساحلی
marinas تفرجگاه ساحلی
territorial sea دریای ساحلی
martello قلعه ساحلی
coastguard گارد ساحلی
littoral ناحیه ساحلی
coastguards گارد ساحلی
tidewater خط ساحلی کشند اب
foreshore کمربند ساحلی
landing craft کرجی ساحلی
territorial waters ابهای ساحلی
shorelines خط ساحل یا خط ساحلی
beach erosion فرسایش ساحلی
shore erosion فرسایش ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
barrier light نورافکن ساحلی
inshore current جریانات ساحلی
inshore current جریان اب ساحلی
inshore water ابهای ساحلی
inshorepatrol گشتی ساحلی
boat telephone تلفن ساحلی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
beach patrol نگهبان ساحلی
beach patrol گشتی ساحلی
beach organization یکان ساحلی
beach obstacle مانع ساحلی
beach matting کف پوش ساحلی
beach face کمربند ساحلی
beach exit معبر ساحلی
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
shore patrol پلیس ساحلی
shore stablishment تاسیسات ساحلی
costal frontier مرز ساحلی
dune توده شن ساحلی
links تپه ساحلی
groyne سد یا دیواره ساحلی
shore boat تاکسی ساحلی
sea dike دیوار ساحلی
shore patrol دژبان ساحلی
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
battalion landing team تیم ساحلی گردان
beachmaster's unit یکان لجستیک ساحلی
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
sanbar دیوار شنی ساحلی
cabotage کشتی رانی ساحلی
beach minefield میدان مین ساحلی
beach matting تور سیمی ساحلی
cabotage حمل ونقل ساحلی
beach dump انبار موقت ساحلی
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
beach group گروه خدمات ساحلی
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
levee دیواره ساحلی رودخانه
costal frontier نوار مرزی ساحلی
coastal route راه ابی ساحلی
lido میعادگاه قشنگ ساحلی
lidos میعادگاه قشنگ ساحلی
coasters کشتی ویژه خط ساحلی
coaster کشتی ویژه خط ساحلی
continental shelf حد ساحلی فلات قاره
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
phalarope مرغ ساحلی نوک دراز
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
cay تخته سنگ ساحلی درجزیره
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
shore party گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
cove خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
coves خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
offshore دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
willet مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
beach organization یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
layig up position موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
intracoastal sealift سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
tosses دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
tossed دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
tossing دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
toss دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
rill جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone موشک زمین به زمین رداستون
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
ports انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com