English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7 milliseconds)
English Persian
slope زمین سراشیب شیب
sloped زمین سراشیب شیب
slopes زمین سراشیب شیب
Other Matches
sidling سراشیب
slants سراشیب
slant سراشیب
steepest سراشیب
slanted سراشیب
sloping سراشیب
sacrp سراشیب
cliffy سراشیب
sideling سراشیب
steep سراشیب
shelvy سراشیب
stickle سراشیب اشفتگی
steep سرازیری سراشیب
bluffing چاخان سراشیب
bluffed چاخان سراشیب
ramps پلهء سراشیب
steepest سرازیری سراشیب
ramp پلهء سراشیب
escarp سراشیب کردن
cuesta دشت سراشیب
scarp سراشیب کردن
bluff چاخان سراشیب
bluffs چاخان سراشیب
bank angle زاویه سراشیب مسیر
hip roof پشت بام سراشیب
aslant بسوی سراشیب اریبی
bank angle سراشیب مسیر هواپیما
shelf سراشیب ساحل دریا
steeply بطور سراشیب یا سرازیر
shelf سراشیب عمق دریا
ramp سکوب سراشیب سرازیر
ramps سکوب سراشیب سرازیر
sloped سراشیب کردن سرازیر شدن
slopes سراشیب کردن سرازیر شدن
slope سراشیب کردن سرازیر شدن
rack railway راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
gable سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
gables سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
steepen سراشیب کردن دم کردن
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
earth زمین
floored کف زمین
lackland بی زمین
ground surface کف زمین
cinder tracks زمین دو
grazed زمین
ground line خط زمین
terrain زمین
floor کف زمین
norland زمین
land n زمین
grass roots کف زمین
soils زمین
globe زمین
graze زمین
grazes زمین
soiling زمین
floors کف زمین
earths زمین
soil زمین
cinder track زمین دو
ground زمین
geodetically زمین
fields زمین
aerospace جو زمین
land زمین
fielded زمین
this earthly round زمین
extra terrestrial زمین
earthing زمین
ground کف زمین
ground : زمین
domains زمین
domain زمین
field زمین
real estate زمین
ground [British] [floor] کف زمین
floor کف زمین
acres زمین
acre زمین
rooter زمین کن
tellus زمین
globes زمین
saturated ground زمین سیراب
salle d'armes زمین شمشیربازی
neutral earth زمین خنثی
shell قشر زمین
sandy soil زمین ماسهای
rootle زمین راباپوزکندن
oblique compartment زمین مورب
floors محدوده زمین
nutation اهتزاز زمین
rolling country زمین پوشیده
plants در زمین قراردادن
territory زمین ملک
territories زمین ملک
My birthday falls on a Staurday. جشن زمین
route به زمین نشاندن
crust پوسته زمین
crusts پوسته زمین
natural ground زمین طبیعی
routes به زمین نشاندن
savanna زمین هموار
measurement ofland زمین پیمایی
geology زمین شناسی
marsh land زمین ماندابی
marchland زمین مرزی
mallet field زمین چوگان
lowland زمین پست
low land پستی زمین
low land زمین پست
losse earth زمین خوره
quick ground زمین سست
ends زمین حریف
sidelines خط کنار زمین
permeable ground زمین تراوا
mool زمین خشک
science of geology زمین شناسی
panhandling زمین باریکه
panhandles زمین باریکه
panhandled زمین باریکه
mixed graze توام زمین
mid court وسط زمین
panhandle زمین باریکه
measuring rod گز زمین پیمایی
end زمین حریف
scrub land زمین بایر
ended زمین حریف
loose ground زمین سست
pervious ground تراوا زمین
basements زیر زمین
sidelined خط کنار زمین
upland زمین بلند
upland زمین کوهستانی
sideline خط کنار زمین
predial or prae وابسته به زمین
uplands زمین بلند
uplands زمین کوهستانی
parterre در طول زمین
profile line نیمرخ زمین
parcelling تفکیک زمین
paralytic disability زمین گیری
basement زیر زمین
physical characteristics خصوصیات زمین
permeable ground تراوا زمین
terrain عوارض زمین
terrain زمین ناحیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com