Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
broken ground
زمین ناهموار
Search result with all words
over rough and smooth
در زمین ناهموار وهموار در پستی وبلندی
Other Matches
rude
ناهموار
uneven
ناهموار
scabrous
ناهموار
bumpiest
ناهموار
rudest
ناهموار
unfairly
ناهموار
unfair
ناهموار
bumpier
ناهموار
cragged
ناهموار
ragged left
چپ ناهموار
craggy
ناهموار
ruder
ناهموار
hummocky
ناهموار
iron bound
ناهموار
out of flat
ناهموار
knolly
ناهموار
scaly
ناهموار
hackly
ناهموار
jagged
ناهموار
bumpy
ناهموار
rugged
ناهموار
ragged right
راست ناهموار
ruffe
ناهموار کردن
raggedly
بطور ناهموار
rougher
ناهموار کننده
raggelly
بطور ناهموار
roughest
زمخت ناهموار
roughest
درشت ناهموار
rough
درشت ناهموار
rough
زمخت ناهموار
rough country
سرزمین ناهموار
uneven road
جاده ناهموار
ragged
ناهموار ژنده
ruff
ناهموار کردن
ruffs
ناهموار کردن
rippled
دارای سطح ناهموار
ruggedly
بطور ناهموار یا ملایم
draft
کپی ناهموار یا رسم
drafted
کپی ناهموار یا رسم
drafts
کپی ناهموار یا رسم
ripples
دارای سطح ناهموار
ripple
دارای سطح ناهموار
rippling
دارای سطح ناهموار
warting
ناهموار شدن سطح فلز
jag
چاک زدن ناهموار بریدن
section out
شکستن موج بطور ناهموار
off road racing
مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
cyclo cross
مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
draft
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafts
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
off roader
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
fracto cumulus
ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
pedrail
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
ruffling
ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffle
ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffles
ناصاف کردن ناهموار کردن
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
land
زمین
acre
زمین
earth
زمین
grass roots
کف زمین
rooter
زمین کن
grazes
زمین
acres
زمین
earths
زمین
norland
زمین
earthing
زمین
grazed
زمین
graze
زمین
ground surface
کف زمین
ground
: زمین
ground
زمین
cinder tracks
زمین دو
cinder track
زمین دو
ground
کف زمین
globe
زمین
soils
زمین
floors
کف زمین
soil
زمین
floor
کف زمین
soiling
زمین
floor
کف زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
lackland
بی زمین
tellus
زمین
fields
زمین
floored
کف زمین
fielded
زمین
ground line
خط زمین
extra terrestrial
زمین
globes
زمین
field
زمین
aerospace
جو زمین
geodetically
زمین
domains
زمین
domain
زمین
land n
زمین
terrain
زمین
real estate
زمین
this earthly round
زمین
earth's crust
پوسته زمین
earthing strap
تسمه زمین
gridition
زمین فوتبال
gridiron
زمین فوتبال
ground detector
تستر زمین
earthing
اتصال زمین
soccer field
زمین فوتبال
ground cushion
بالشتک زمین
ground conection
اتصال زمین
earthling
اهل زمین
greenside
در مجاورت زمین
geodesy
زمین سنجی
earthward
بسوی زمین
geochemistry
زمین شیمی
earthward
بطرف زمین
foreland
زمین جلوامده
flat ground
زمین مسطح
flat ground
زمین تخت
earthwards
سوی زمین
field of play
زمین بازی
earthwards
بطرف زمین
smallholdings
زمین کوچک
feature line
خط عوارض زمین
elevated ground
زمین بلند
geoid
زمین وار
graben
فرو زمین
earthmoving
حرکت زمین
glebe
زمین خاک
glebe
زمین وقف
emblements
حاصل زمین
geotropism
زمین گرایی
geotaxis
زمین گرایی
geostrategy
زمین شناسی
geosphere
زمین سپهر
geolatry
زمین پرستی
isogeotherm
همدمای زمین
geotherm
همدمای زمین
geoisotherm
همدمای زمین
geoid
زمین دیسه
emblements
محصول زمین
earth's axis
محور زمین
abuttals
زمین سرحدی
playground
زمین بازی
boggy
زمین باطلاقی
grasses
زمین چمن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com