English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
apivorous زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
Other Matches
feedway تغذیه کننده
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
predatorial تغذیه کننده از شکار
feeding group گروه تغذیه کننده
predatory تغذیه کننده از شکار
ichthyophagous تغذیه کننده ازماهی
endophagous تغذیه کننده ازروی
anthophagous تغذیه کننده از شهد گل
vermivorous تغذیه کننده از کرم
gallivorous تغذیه کننده از مازو
predators تغذیه کننده از شکار
predator تغذیه کننده از شکار
hematophagous تغذیه کننده از خون
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
sheet feeder تغذیه کننده ورق کاغذ
well field حوزه تغذیه کننده چاه
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
cut sheet feeder تغذیه کننده کاغذ مجزا
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
oligophagous تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
saprophagous تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
holophytic تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
rose chafer سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
humble bee زنبور
wasps زنبور
wasp زنبور
honeybee زنبور عسل
humble bee زنبور درشت
honeybees زنبور عسل
honey bee زنبور عسل
hornet زنبور سرخ
droning زنبور عسل نر
hive دسته زنبور
hornets زنبور سرخ
I was stung by a wasp. زنبور نیشم زد
bee-keepers زنبور پرور
bee-keeper زنبور پرور
yellow jacket زنبور زرداجتماعی
bumble bee زنبور درشت
drones زنبور عسل نر
vespiary لانه زنبور
apiphobia زنبور هراسی
vespal وابسته به زنبور
droned زنبور عسل نر
drone زنبور عسل نر
bees مگس انگبین زنبور
bee مگس انگبین زنبور
vespid زنبور درشت و سرخ
apiculture پرورش زنبور عسل
culture of bees پرورش یا تربیت زنبور
carpenter bee زنبور چوب سوراخ کن
apiculturist پرورنده زنبور عسل
apiarian مربوط به پرورش زنبور عسل
bee-keepers متصدی نگهداری از زنبور عسل
apiarist پرورش دهندهء زنبور عسل
bee-keeper متصدی نگهداری از زنبور عسل
beekeeper پرورش دهندهء زنبور عسل
mason wasp زنبور غیر اجتماعی لانه زی
vespiary اجتماع زنبوران دستهای زنبور
waspish زنبور وار نیش دار
waspishness زنبور وار نیش دار
apian وابسته به زنبور عسل یامگس
apicultural مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
foulbrood بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
clochan [ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
nutrition تغذیه
alimentation تغذیه
nutriment تغذیه
nutriments تغذیه
feeders خط تغذیه
feeder خط تغذیه
sustenance تغذیه
nurturing تغذیه
nurtures تغذیه
nurtured تغذیه
nurture تغذیه
nourishment تغذیه
diet تغذیه
nourishes تغذیه
feeding تغذیه
recharging تغذیه
nourished تغذیه
nourish تغذیه
recharges تغذیه
recharged تغذیه
recharge تغذیه
feedings تغذیه
line feed تغذیه خط
feed تغذیه گردن
artificial recharge تغذیه مصنوعی
undernourished گرفتارسوء تغذیه
nutritionist ویژه گر تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
anti parallel feeding تغذیه مخالف
food program رژیم تغذیه
downfeed تغذیه رو به پایین
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
unhealthy diet تغذیه ناسالم
feeder canal کانال تغذیه
feeder panel تابلوی تغذیه
feeding center مرکز تغذیه
feeding problem مشکل تغذیه
form feed تغذیه کاغذ
ad lib feeding تغذیه ازاد
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
plate supply تغذیه صفحه
alimentiveness قوه تغذیه
anthophagous تغذیه شده با گل
feed pump پمپ تغذیه
feeds تغذیه گردن
feeds تغذیه کردن
pastures تغذیه کردن
anode supply تغذیه صفحه
feed تغذیه کردن
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
magazine feed تغذیه مخزن
power supplay منبع تغذیه
power supply منبع تغذیه
power transformer مبدل تغذیه
feeders سیم تغذیه
bottle-feeding تغذیه با بطری
breast feeding تغذیه پستانی
innutrition عدم تغذیه
breast-feeding تغذیه پستانی
power pack جعبه تغذیه
pouring gate تغذیه قالب
main feed تغذیه اصلی
main supply line خط تغذیه اصلی
mulnutrition سوء تغذیه
feed mechanism مکانیزم تغذیه
natural recharge تغذیه طبیعی
feeder سیم تغذیه
paper feer تغذیه کاغذ
pasturage تغذیه کردن
bottle feeding تغذیه با بطری
recharge basin حوضچه تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
noises منبع تغذیه
noise منبع تغذیه
cross feed تغذیه عرضی
malnutrition سوء تغذیه
supply cable کابل تغذیه
undernourished سوء تغذیه
ff تغذیه کاغذ
cutler feed تغذیه کاتلر
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
recharge well چاه تغذیه
pasture تغذیه کردن
reverse bias تغذیه معکوس
injection well چاه تغذیه
fed تغذیه شده
serial feeding تغذیه نوبتی
malnourished دچارسوء تغذیه
malnourished بد تغذیه شده
dystrophy سوء تغذیه
undernourishment سوء تغذیه
nourish تغذیه کردن
aliment تغذیه کردن
support [nourish, feed] تغذیه کردن
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
grazed تغذیه کردن از چریدن
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
positive feeder سیم تغذیه مثبت
power feed cable کابل تغذیه برق
power supply cable کابل منبع تغذیه
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
grazes تغذیه کردن از چریدن
tractor feed تغذیه کاغذ پیوسته
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
feed خوراندن تغذیه کردن
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
negative feeder سیم تغذیه منفی
feeds خوراندن تغذیه کردن
internal power supply منبع تغذیه داخلی
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
power supply switch کلید منبع تغذیه
graze تغذیه کردن از چریدن
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
axial feed method روش تغذیه محوری
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
gates راه تغذیه لشعلث
gate راه تغذیه لشعلث
dozzle مخزن کمکی تغذیه
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
autotroph قابل تغذیه خودبخود
input of current تغذیه و هدایت جریان
long distance supply تغذیه مسافت دور
to eat an unhealthy diet خوردن تغذیه ناسالم
ration method روش تغذیه پرسنل
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com