English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
English Persian
probationer زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
probationers زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
Other Matches
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
local parole زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
ticket of leave سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
habeas corpus دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند
commit اعزام داشتن برای
committed اعزام داشتن برای
commits اعزام داشتن برای
committing اعزام داشتن برای
escort guard محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
wear stripes دوره زندانی را گذراندن زندانی بودن
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
reception station پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
consuls نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
admision rate میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
writes حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
asynchronous computer نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
TCP/IP پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
cash crop محصولی که برای فروش فرآوری میشود
stud حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
annunciator ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
truce وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truces وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
this work is palling on me اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
corsage دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
yard man کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
wharfage وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
golden handshakes پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
scratch file ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
promotion money دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
golden handshake پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
metacompilation کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
bulk head دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
macs کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
corsages دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
mac کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
prompted نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
redundant قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
dumb well چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
prompt نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
verification fire تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
burse بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
built up frog قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
appearance money پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
prompts نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
pontage مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
wine palm هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
dry ginger نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
core binder ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
slow pill ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
debutant نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
toner محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
retrorocket راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود
break up value قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
Good grief! <idiom> این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
assessed value ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
takedown مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
payola وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
jailbirds زندانی
gaolbirds زندانی
jailbird زندانی
jailŠetc زندانی
prisoners زندانی
termer زندانی
prisoner زندانی
end کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
lifting body هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
peers of scotland بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
qsam صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود
slush funds بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
bench mark نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
docket صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketed صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketing صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
ends کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ended کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
access panel پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
insertion point نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
dockets صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
masters مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
mastered مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
wrming message پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
godroon اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
vacation sittings جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
immure زندانی کردن
politic زندانی سیاسی
gaols زندانی کردن
jail زندانی کردن
gaoling زندانی کردن
gaoled زندانی کردن
The fujitive ( elusive ) prisoner . زندانی فراری
incarcerates زندانی کردن
incarcerated زندانی کردن
incarcerating زندانی کردن
take prisoner زندانی کردن
send up زندانی کردن
prisoner's dilemma معمای زندانی
incarcerate زندانی کردن
jailed زندانی کردن
jailing زندانی کردن
gaol زندانی کردن
to serve time زندانی بودن
run-ins زندانی کردن
run-in زندانی کردن
run in زندانی کردن
prisoners of war زندانی جنگی
imprisonment زندانی شدن
send-ups زندانی کردن
jails زندانی کردن
prisoner of war زندانی جنگی
send-up زندانی کردن
releasing a prisoner ازادسازی زندانی
counter revolution عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
tabulation نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
backus naur form قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
casual labour کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
archive فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
kopfring حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
point designation شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
subsidy مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
metal deactivator مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
letters patent نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
We consider it a great honor to have you here with us tonight. این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
i/o محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
extradition تسلیم اسیر یا زندانی
inmate اهل بیت زندانی
inmates اهل بیت زندانی
reflex یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
halftone توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
clock مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
viruses نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
halftones توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
frequency shift keying روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
TrueType فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود
virus نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
reflexes یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
voir dire سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
clocks مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
Pentium Pro قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
probationers زندانی ازاد شده بقیدشرف
qoud درزندان افگندن زندانی کردن
quad زندانی کردن در زندان افکندن
quads زندانی کردن در زندان افکندن
bars جای ویژه زندانی درمحکمه
short term حداقل مدت تنبیه و زندانی
bar جای ویژه زندانی درمحکمه
probationer زندانی ازاد شده بقیدشرف
dispatches اعزام
despatched اعزام
dispatch اعزام
despatches اعزام
dispatching اعزام
dispatched اعزام
despatching اعزام
send out اعزام
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
languages زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
key کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
macro استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
hand-held کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
greeked نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا
language زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com