English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
adjective colour زنگی که برای ثابت شدن محتاج به افزایش چیزدیگری است
Other Matches
waff اهتزاز پرچم یا هر چیزدیگری برای علامت دادن
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
scale up افزایش به نسبت ثابت
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
precision استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
multiple استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
ager نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش
becking mill غلطک برای افزایش طول
pipelining تکنیکی است برای افزایش سرعت کامپیوتر
He is in abject poverty . محتاج لقمه نان است [به نان شب محتاج است]
vented سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
fast pill ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
tweaking تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaked تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
tweak تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaks تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
cold rolling عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
expansion تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
tie in <idiom> به چیزدیگری متصل کردن
expansion board برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
cards تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
jamb چهار چوپ درب و هر چیزدیگری
nauseant دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
jambs چهار چوپ درب و هر چیزدیگری
pipelines زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
debt finance افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
pipeline زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
litotes کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
increase صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
price line pricing قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
pre fetch دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
long run مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
bulking افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
calendaring قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
finite precision numbers استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد
drag bunt ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
needy محتاج
neediest محتاج
needier محتاج
in disrepair محتاج تعمیر
dependent مربوط محتاج
ingrowth رشد ازدرون چیزی که درتوی چیزدیگری روییده یا فرورفته باشد
it goes without saying محتاج بذکر نیست
that is taken for granted محتاج بدلیل نیست
hand-to-mouth محتاج گنجشک روزی
hand to mouth محتاج گنجشک روزی
mos حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند
fine tune تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
tune تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
shifted روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifts روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
to depend on somebody [something] محتاج بودن به کسی [چیزی]
to be dependent on somebody [something] محتاج بودن به کسی [چیزی]
to rely on somebody [something] محتاج بودن به کسی [چیزی]
to be reliant on somebody [something] محتاج بودن به کسی [چیزی]
exigent محتاج به اقدام یا کمک فوری
austempering تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
replaced دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replaces دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replace دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replacing دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
quads چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
deep stall وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
modulate فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulating فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulates فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
My only problem is money . تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
coprocessor پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
fixed pivot محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
zanzibari زنگی
Negro زنگی
Negroes زنگی
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
actions حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
action حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
strikers ساعت زنگی
striker ساعت زنگی
fascia دایره زنگی
fascias دایره زنگی
pies کلاغ زنگی
blackamoor سیاه زنگی
pie کلاغ زنگی
negrillo زنگی کوچک
chimes سازیاموسیقی زنگی
tambourines دایره زنگی
chime سازیاموسیقی زنگی
carillons سنتور زنگی
negro slave غلام زنگی
chiming سازیاموسیقی زنگی
darky سیاه زنگی
negrophil زنگی دوست
tambourine دایره زنگی
chimed سازیاموسیقی زنگی
alarum ساعت زنگی
carillon سنتور زنگی
negroid زنگی مانند
timbrel دایره زنگی
tintinnabulum جغجغه زنگی
timbre دایره زنگی
pre- دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
tambourine دایره زنگی زدن
raven غراب کلاغ زنگی
ravens غراب کلاغ زنگی
tambourines دایره زنگی زدن
carillonneur نوازنده سنتور زنگی
hamite زنگی سیاه افریقایی
constant speed drive چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
slutsky theorem براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
rattlers چیزی که تغ تغ کند مار زنگی
alarms بیم و وحشت ساعت زنگی
repeater ساعت زنگی بازگو کننده
rattler چیزی که تغ تغ کند مار زنگی
alarm بیم و وحشت ساعت زنگی
alarmingly بیم و وحشت ساعت زنگی
alarmed بیم و وحشت ساعت زنگی
massasauge مار زنگی امریکای شمالی
sidewinder نوعی مار زنگی کوچک
negrito زنگی کوچک در اقیانوسیه ونواحی مالاکا
passing bell زنگی که هنگام درگذشتن کسی بزنند
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
negroidal زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
gong زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gongs زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
cuckoo clock ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clocks ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
standing ثابت دستورالعمل ثابت
want فاقد بودن محتاج بودن
wanted فاقد بودن محتاج بودن
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
mag کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mags کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
additament افزایش
scale up افزایش
raise افزایش
intensification افزایش
amplification افزایش
accru افزایش
addenda افزایش
raises افزایش
increscent افزایش
augmentation افزایش
accession افزایش
summation افزایش
auxesis افزایش
aggrantizement افزایش
affixture افزایش
accretion افزایش
adjunction افزایش
addendum افزایش
multiplication افزایش
increased افزایش
access افزایش
addition افزایش
increase افزایش
additions افزایش
rise افزایش
rises افزایش
gain افزایش
accessed افزایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com