Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
English
Persian
paintress
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
Other Matches
to pass muster
در بازدیدارتش و مانند انها
grosbeak
سهره و سینه سرخ و مانند انها
pelage
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
neck wear
کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
legumen
حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
porter house
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
he has a rushing business
کارش خوب گرفته است کارش خیلی رونق دارد
ultraist
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
aggregates
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
dead weights
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
notobranchiate
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
rattening
محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
melodramatist
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
terra cotta
سفالینه
terracotta
سفالینه
brown ware
سفالینه
crockery
سفالینه
chimney sweep
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweeps
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
to get in somebody's way
مانع کردن کسی
[چیزی]
که بتواند کارش را انجام دهد
stoneware pipe
لوله سفالینه
granite ware
سفالینه خارارنگ
pottery
سفالکاری سفالینه
crammer
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
shoots
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoot
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
stoneware
سفالینه بسیار سخت
ston ware
سفالینه بسیار سخت
stone ware
سفالینه بسیار سخت
bulls
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bull
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
diachrony
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
cunclude
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
dispatching priority
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
sickest
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
sick
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
wet stowage
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
control lock
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
target materials
مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
he is on his legs
کارش دایراست
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
He is completely absorbed by his business.
کاملاجذب کارش است
he prospered in his business
کارش بالا گرفت
He is attentive to his work .
متوجه کارش است
lohmannizing
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
He is unpredicateble. He acts haphazardly.
کارش حساب وکتابی ندارد
He eventually landed in prison .
عاقبت کارش بزندان کشید
he drives a roaring trade
کارش خوب گرفته است
Let the secretary get on with it .
بگذارید منشی کارش را بکند
master clear
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
get off one's butt
<idiom>
سرش شلوغه کارش شروع شده
fast
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fasts
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fasted
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fastest
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
he prospered in his business
در کار خود کامیاب شد کارش رونق گرفت
I have no fault to find with his work .
از کارش هیچ عیبی نمی توان گرفت
wine cooper
کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
boat trains
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
boat train
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
i overpaid him for his work
مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
He'll never get anywhere.
او
[مرد]
هیچوقت موفق نمی شود.
[در زندگیش یا کارش]
parallel
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallels
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
dynamic
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamically
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
pawn broker
کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
ringman
کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
He'll never amount to anything.
<idiom>
او
[مرد]
هیچوقت موفق نمی شود.
[در زندگیش یا کارش]
[اصطلاح روزمره]
industrial union
اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
bill posters
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
the inquisition
دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
quantum meruit
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
piecer
درنخ ریسی کسیکه کارش بهم پیوستن نخهای گسیخته است
similize
مانند کردن
liken
مانند کردن
likening
مانند کردن
likens
مانند کردن
likened
مانند کردن
daemon
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
air man
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
equalises
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizing
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalize
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalized
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalised
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizes
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalising
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
jellify
ژله مانند کردن
lord
مانند لردرفتار کردن
lords
مانند لردرفتار کردن
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
matronize
مانند رئیسه رفتار کردن
meshes
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
to torpedo
تارومار کردن
[مانند تلاش کسی]
mesh
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshing
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
represents
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represented
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represent
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
eualize
مساوی کردن مانند کردن
they
انها
those
انها
yond
انها
take to pieces
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
to quit something cold turkey
چیزی را یکدفعه ترک کردن
[مانند سیگار یا الکل]
to live like animals
[in a place]
مانند حیوان زندگی کردن
[اصطلاح تحقیر کننده ]
one of them
یکی از انها
who are they?
انها کی هستند
many of them
بسیاری از انها
the most that i can do
بیشتر انها
most of them
بیشتر انها
to pounce on somebody
به کسی ناگهان جستن
[و حمله کردن ]
[مانند جانور شکارگر]
to rev
[British E]
the engine
موتور
[ماشین]
را روشن کردن
[که صدا مانند زوزه بدهد]
to goose
[American E]
the engine
موتور
[ماشین]
را روشن کردن
[که صدا مانند زوزه بدهد]
First come first served.
هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
Bounty hunter
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
i saw none of them
هیچکدام از انها را ندیدم
he rolled them by
سواره از پهلوی انها رد شد
many of them
عده زیادی از انها
neither of them know
هیچکدام از انها نمیدانند
brass bands
ادوات انها از برنج باشد
extends
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
logroll
غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
they are of a doubtful paterni
اصل انها معلوم نیست
they came to a rupture
میانه انها بهم خورد
extend
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
brass band
ادوات انها از برنج باشد
pepo
کدو و خیار ومانند انها
extending
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
they were badly officered
افسران انها خوب نبودند
they are cured by nature
طبیعت انها را درمان میکند
it is a pity of them
دل ادم برای انها میسوزد
podiatry
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
curtesy
زوج از انها ارث می برد
i alone bear the brunt of it
خدمت انها بر من واجب می اید
he was p in his business
خوب بود کارش رونق گرفته بود
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
it filled their hearts with t
ترس زیاد دردل انها انداخت
onomastics
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
crackleware
فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
corrective maintenance
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
their principal food is rice
خوراک عمده انها برنج است
the exercised thier veto
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
tzigane
وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
turret guns
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
pastries
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
pastry
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
age grouping
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
pile group
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
benday
جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
they rate as tonic drugs
انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
vendor rating
رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
cleco fastener
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
computer literacy
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
long life itemes
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
liquid consonants
حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
slow moving
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
check flight
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
bead roll
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
expired appropriation
اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
land shark
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
pragmatics
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
beadroll
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
wind rose
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
blasting machine
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
investor
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
investors
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
ecology
علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
unliquidated damages
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
current liability
اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
cumulo nimbus
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
nihilism
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
short timer
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
mysticism
مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
bench mark
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
modem
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
beef up
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
people sniffer
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
peers of iveland
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
counseled
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
braced
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
peers of scotland
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
counsels
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com