English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (9 milliseconds)
English Persian
saleswoman زن فروشنده
saleswomen زن فروشنده
Search result with all words
ironmonger فروشنده اهن الات
ironmongers فروشنده اهن الات
vendor فروشنده
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendors فروشنده
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
dealer فروشنده معاملات چی
dealer فروشنده
dealers فروشنده معاملات چی
dealers فروشنده
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
haberdasher فروشنده لباس مردانه
haberdashers فروشنده لباس مردانه
herbalist فروشنده گیاهان طبی
herbalists فروشنده گیاهان طبی
outfitter فروشنده لوازم شکار
outfitters فروشنده لوازم شکار
stationer فروشنده لوازم التحریر
stationers فروشنده لوازم التحریر
runner فروشنده سیار
runners فروشنده سیار
seller فروشنده
sellers فروشنده
hawker فروشنده دوره گرد وجار زن
hawkers فروشنده دوره گرد وجار زن
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
represent عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represents عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
clerk کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerks کارمند دفتری فروشنده مغازه
saleswoman بانوی فروشنده
saleswomen بانوی فروشنده
salesman فروشنده
salesmen فروشنده
supplier فروشنده
suppliers فروشنده
alienator فروشنده
aytomobile dealer فروشنده یا دلال اتومبیل
bargainer فروشنده
bottlegger فروشنده مشروب قاچاق
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
c.i.f. یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
caveat venditor اخطار به فروشنده
caveat venditor ملتفت بودن فروشنده
caveat venditor یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
computer salesman فروشنده کامپیوتر
computer vendor فروشنده کامپیوتر
corsetiere فروشنده شکم بند زنانه
counter jumper فروشنده دکان
counterbid جواب خریداربه فروشنده
cutler فروشنده الات برنده
del credere ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
delivered at frontier یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
delivered duty paid یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
drysalter فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
duopoly در انحصار دو فروشنده
ex quay یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
ex ship یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
ex warehouse تحویل در انبار فروشنده
ex works یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
frontsman فروشنده
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
hardwareman فروشنده افزارواسباب فلزی
herbist فروشنده گیاهان طبی
herborist فروشنده گیاهان طبی
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
marginal seller فروشنده نهائی
monger فروشنده
offeror فروشنده عرضه کننده
particular lien حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
private treaty معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
right of stoppage in transitu حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
root of title منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
sales man فروشنده
sales man فروشنده سیار
Other Matches
sales clerks فروشنده
salespersons فروشنده
salesperson فروشنده
salespeople فروشنده
salesgirls فروشنده
salesgirl فروشنده
sales clerk فروشنده
vender فروشنده
shopman فروشنده
sales woman فروشنده زن
traveling salesman فروشنده سیار
traveling man فروشنده سیار
tallyman فروشنده اقساطی
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
seller's option انتخاب فروشنده
seller's option اختیار فروشنده
seller's market بازار فروشنده
salesclerk فروشنده مغازه
sellers surplus مازاد فروشنده
third party vendor فروشنده دسته سوم
supplier at arm's length فروشنده آزاد [اقتصاد]
trinketer فروشنده جواهر بدلی
suppliers rating درجه بندی نمودن فروشنده ها
value added reseller فروشنده تکمیلی دسته دوم
asking price قیمت مورد مطالبهی فروشنده
seller's market بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
tie in sales حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
STT نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com