English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
palmer زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
Other Matches
sacred books کتب مقدسه
sacrilege سرقت اشیاء مقدسه
sacrilege سرقت ازاماکن مقدسه
take sanctuary پناهنده شدن به اماکن مقدسه
pilgrimage زیارت اعتاب مقدسه سفر
pilgrimages زیارت اعتاب مقدسه سفر
sacrist متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristan متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
lection درس یا ایات منتخبه از کتب مقدسه
bolection زوار در
pilgrims زوار
pilgrim زوار
bolexion زوار در
bourdon عصای زوار
calvary نام صلیب گاه حضرت عیسی نمایش صلیب کردن حضرت عیسی
angel-bead تسمه ی زوار نبش
ovolo زوار تخم مرغی
wear down <idiom> زوار شخصی ازخستگی در رفتن
enrichment [هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
date خرما
dates خرما
datepalm درخت خرما
palm sap پیه خرما
date palm درخت خرما
palmoil روغن خرما
palms درخت خرما
palm درخت خرما
palm برگ خرما
gold oak leaf برگ خرما
palms برگ خرما
ferrets موش خرما
palm oil روغن خرما
ferret موش خرما
dates درخت خرما
date درخت خرما
squirrel موش خرما
squirrels موش خرما
date tree درخت خرما
ferrety مثل موش خرما
You cant eat your cake and have it . نمیشه هم خدا را بخواهی هم خرما را
palm نخل خرما نشانه پیروزی
palms نخل خرما نشانه پیروزی
you can't have it both ways. <idiom> نمی توانی هم خدا را بخواهی و هم خرما.
toddies عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
toddy عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
toddy شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
toddies شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
sago شیرینی که با نشاسته ساگو تهیه شود پنیر خرما
acrux صلیب
rood صلیب
alpha crucis صلیب
maltese cross صلیب
cross صلیب
crucifix صلیب
crosser صلیب
crossest صلیب
crucifixes صلیب
crosses صلیب
crucifix pendant صلیب آویزه
geneva cross صلیب سرخ
fyloft صلیب شکسته
Latin cross صلیب رومی
victoria cross صلیب ویکتوریا
crucis صلیب جنوبی
sign of the cross علامت صلیب
cruciform بشکل صلیب
Lantern-cross صلیب سنگی
dedication cross صلیب مقدس
pectoral cross صلیب سینه
soiuthern cross صلیب جنوب
southern cross صلیب جنوبی
orpin عود صلیب
olympic cross صلیب المپیک
Calvary صلیب سردر
inverted cross بالانس صلیب
haken kreuz صلیب شکسته
crucifer صلیب بردار
crossways بشکل صلیب
crosswise بشکل صلیب
Red Cross صلیب سرخ
acrux الفا- صلیب
crucifix صلیب عیسی
cross bearer صلیب بردار
crucifixes صلیب عیسی
alpha crucis الفا- صلیب
crosslet صلیب کوچک
cross wise صلیب وار
crux صلیب جنوبی
to take the cross صلیب بدوش گرفتن
RC مخفف صلیب سرخ
trolley cross over صلیب ترن برقی
invention of the cross جشن یافتن صلیب
cygni طایر صلیب شمالی
distinguished service cross نشان صلیب خدمت
distinguished flying cross نشان صلیب پرواز
cygnus طایر صلیب شمالی
cruciferous چلیپادار صلیب دار
swastika صلیب شکسته المان نازی
high cross [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
american national red cross نشان صلیب سرخ امریکا
cross support نگهداشتن بدن بحالت صلیب
greek cross صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
crucifixions تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
ballistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
balistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
crucifixion تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
lamplighter با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
bless مبارک خواندن باعلامت صلیب کسی را برکت دادن
blesses مبارک خواندن باعلامت صلیب کسی را برکت دادن
to cross self با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
aeroscope اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
trampolines توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampoline توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
barbette سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
Havana سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
bisk ماهی وغیره درست میکنند
sain تقدیس کردن علامت صلیب روی بدن یاسینه کشیدن
lenten veil پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
cross-window [پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
hunger cloth پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
collarette یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
skipjack بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
needleful نخی که یکبار درته سوزن میکنند
kick about فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
kumiss قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
they overtax our strength بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
gilded youth جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
they are under serveillance انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
endoparasite انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
gridiron اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
halophile موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
there is a rush for the papers مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
Bantu عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
gabionade خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
injection engine ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
promenade concert مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
racket ball گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
reference librery کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
bacillus باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
wimble هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
brainstorming گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
gingall یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
G-strings پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
littered محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
clearinghouse سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
embrasure مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
litters محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
durometer اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
bloody mary مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody marys مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
american plan مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
camp follower اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
litter محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
camp followers اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
embrasures مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
kermis جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
creme نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
energetics رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
fitting shop کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
moleskin جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
vasculum کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
songfest دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
live box جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
happy family دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
bowling alleys مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alley مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
nowel کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
sand iron یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
bandstand تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstands تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
islets of langerhans دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
get a word in <idiom> یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
clobbers خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com