English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
input pair of terminals زوج ترمینالهای اولیه
Other Matches
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
generator terminal ترمینالهای ژنراتور
communications terminal ترمینالهای ارتباطی
battery clamp ترمینالهای باطری
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
water terminal ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
polarities وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
polarity وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
cad استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
cads استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
database بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
databases بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
central ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
automatic terminal information service ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
reverses وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversed وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversing وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
wide area network شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
electronic cottage مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
database مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
early اولیه
earliest اولیه
dispersion اولیه
first generation اولیه
initialled اولیه
primitive اولیه
initialling اولیه
initials اولیه
elementary اولیه
primal اولیه
fundamental اولیه
preliminaries اولیه
primary اولیه
initialed اولیه
initial اولیه
basics اولیه
basic اولیه
raw اولیه
preliminary اولیه
initialing اولیه
primeval اولیه
rudimentary اولیه
input admittance ادمیتانس اولیه
input attenuation دمفونگ اولیه
input attenuation میرائی اولیه
initial value مقدار اولیه
initialize مقداردهی اولیه
initial velocity سرعت اولیه
initial strength استحکام اولیه
first aids کمکهای اولیه
feed stock مواد اولیه
elementary cell پیل اولیه
drawing key طرح اولیه
cogging train مسیر اولیه
breaking down train راه اولیه
basic standard استاندارد اولیه
input speed سرعت اولیه
initial speed سرعت اولیه
basic speed سرعت اولیه
basic size اندازه اولیه
basic requisition number درخواست اولیه
basic data اطلاعات اولیه
first cause علت اولیه
first cost هزینه اولیه
first notions تصورات اولیه
initial reserves ذخایر اولیه
initial point نقطه اولیه
initial mass جرم اولیه
initial level سطح اولیه
initial cost هزینه اولیه
initial condition شرط اولیه
initial condition شرایط اولیه
opening capital سرمایه اولیه
initial capital سرمایه اولیه
initial acceleration شتاب اولیه
incunabula مراحل اولیه
i.c. حالت اولیه
historical costs هزینه اولیه
basic branch رسته اولیه
primary storage انباره اولیه
primery current جریان اولیه
primery obligation تعهدات اولیه
primery terminal ترمینال اولیه
primitive element عنصر اولیه
primogenitors اجداد اولیه
priority processing پردازش اولیه
proto galaxy کهکشان اولیه
proto planets سیارههای اولیه
primery coil پیچک اولیه
primery citcuit مدار اولیه
primary storage حافظه اولیه
primary structure ساختمان اولیه
primary track شیار اولیه
prime cost ارزش اولیه
prime costs هزینههای اولیه
primeral borth ابگوشت اولیه
primery battery باطری اولیه
radix سرچشمه اولیه
raw data دادههای اولیه
raw products محصولات اولیه
master agreement توافق اولیه
skeleton agreement توافق اولیه
outline agreement توافق اولیه
frame agreement توافق اولیه
basic agreement توافق اولیه
raw statistics امارهای اولیه
roughed slab برامن اولیه
rudiment اولیه ابتدایی
self aid کمکهای اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . ما یه اولیه از من کار از تو
scheme طرح اولیه
primary standard استاندارد اولیه
input capacitance فرفیت اولیه
input gap فاصله اولیه
input information اطلاعات اولیه
input noise پارازیت اولیه
input reactance راکتانس اولیه
input signal سیگنال اولیه
input stage طبقه اولیه
input tape نوار اولیه
input function تابع اولیه
input frequency فرکانس اولیه
input capacitor خازن اولیه
input circuit مدار اولیه
input coordinate مختصات اولیه
input coupling تزویج اولیه
input current جریان اولیه
input diode دیود اولیه
input drift رانش اولیه
input electrode الکترود اولیه
input terminal ترمینال اولیه
input time زمان اولیه
input transformer ترانسفورماتور اولیه
primary center مرکز اولیه
primary cognizance شناختهای اولیه
primary electron الکترون اولیه
primary emission صدور اولیه
primary industries صنایع اولیه
primary inputs دادههای اولیه
primary inputs نهادههای اولیه
primary products محصولات اولیه
primary body جسم اولیه
prereduction کاهش اولیه
input translator مترجم اولیه
input unit واحد اولیه
input voltage ولتاژ اولیه
primery voltage ولتاژ اولیه
pre assembly نصب اولیه
pre load بار اولیه
pre loading بارگیری اولیه
preliminiary work کار اولیه
parent یکان اولیه
layout طرح اولیه
primes نخستین اولیه
Aborigine ساکن اولیه
primed نخستین اولیه
prime نخستین اولیه
originals نسخه اولیه
layouts طرح اولیه
archetypes نمونه اولیه
prototype نمونه اولیه
stuffs ماده اولیه
stuffed ماده اولیه
velocity سرعت اولیه
velocities سرعت اولیه
stuff ماده اولیه
base rates ارزش اولیه
archetype نمونه اولیه
base rate ارزش اولیه
integral تابع اولیه
prototypes نمونه اولیه
original نسخه اولیه
stocked ماده اولیه
input سیگنال اولیه
inputted توان اولیه
blueprint طرح اولیه
first aid کمکهای اولیه
inputted سیگنال اولیه
stock ذخیره اولیه
stock ماده اولیه
base loading بار اولیه
stocked ذخیره اولیه
input توان اولیه
input data دادههای اولیه
primitive انسان اولیه
blueprints طرح اولیه
embryonic نارس اولیه
raw materials مواد اولیه
bins مخزن مواد اولیه
prototype مدل نمونه اولیه
primery coil سیم پیچ اولیه
bin مخزن مواد اولیه
primary storage unit واحد انبارش اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com