English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (8 milliseconds)
English Persian
aesthetic زیبایی شناختی
aesthetically زیبایی شناختی
esthetic زیبایی شناختی
Search result with all words
Industrial Aesthetic [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
Other Matches
ecological equilibrum همترازی بووم شناختی تعادل بوم شناختی
cognitive شناختی
technologically فن شناختی
technological فن شناختی
ecologically بوم شناختی
phonetic اوا شناختی
geological زمین شناختی
sociological جامعه شناختی
ecological بوم شناختی
epistemological معرفت شناختی
cognitive system نظام شناختی
cognitive dissonance ناهماهنگی شناختی
cognitive style سبک شناختی
cognitive schema طرحواره شناختی
mythological اسطوره شناختی
cognitive map نقشه شناختی
ecological factor همگربوم شناختی
ecological change تغییربوم شناختی
criminological جرم شناختی
cognitive consonance هماهنگی شناختی
biologically زیست شناختی
philologically زبان شناختی
phenomenological پدیدار شناختی
petrological سنگ شناختی
neurological عصب شناختی
morphological ریخت شناختی
acoustic صوت شناختی
biological زیست شناختی
pathological اسیب شناختی
methodological روش شناختی
concinnity زیبایی
beauty زیبایی
trimness زیبایی
sheen زیبایی
pulchritude زیبایی
good looks زیبایی
kalon زیبایی
inelegance نا زیبایی
beauties زیبایی
ecological process فرایند بوم شناختی
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
cosmological constant ثابت کیهان شناختی
ecological architecture معماری بوم شناختی
ecological nich زیستخوان بوم شناختی
graphopathology اسیب شناسی خط شناختی
neuropsychology روانشناسی عصب شناختی
cosmological principal اصل کیهان شناختی
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
ecological backlash وازنش بوم شناختی
ecological realized natality زه و زاد بوم شناختی
psychobiology روانشناسی زیست شناختی
ecological factor سازه بوم شناختی
ecological equivalent هم ارزی بوم شناختی
ecological unit یگان بوم شناختی
ecological distance فاصله بوم شناختی
ecological constallation برج بوم شناختی
ecological change دگرگونی بوم شناختی
cosmological model مدل کیهان شناختی
biologism زیست شناختی نگری
ethnopsychology روانشناسی قوم شناختی
acoustic investigation جستار صوت شناختی
biological control کنترل زیست شناختی
beauty salon سالن زیبایی
aesthetically وابسته به زیبایی
aesthete زیبایی گرا
aesthetic وابسته به زیبایی
glee زیبایی کامیابی
graces زیبایی خوبی
constructivism ضد زیبایی شناسی
gracing زیبایی خوبی
elegance زیبایی وقار
there is no style about her سرووضعش زیبایی
picturesqueness زیبایی روشنی
aesthetes زیبایی گرا
esthetics زیبایی شناسی
esthete زیبایی گرا
esthetician زیبایی شناس
prettiness زیبایی عاریتی
aesthetics زیبایی شناسی
aestheticism زیبایی گرایی
grace زیبایی خوبی
graced زیبایی خوبی
salon سالن زیبایی
aesthetician زیبایی شناس
beauty spots خال زیبایی
beauty spot خال زیبایی
salons سالن زیبایی
kinesiological analysis تحلیل حرکت شناختی بدن
ecological mortality مرگ و میر بوم شناختی
kinesiological principle اصول حرکت شناختی بدن
unprompted دارای زیبایی طبیعی
venus الهه عشق و زیبایی
she was a model of besuty نمونه زیبایی بود
illness faded her beauty ناخوشی زیبایی اوراکاست
a beauty and an elegance beyond [ without] compare زیبایی و ظرافتی بی مقایسه
psyche شاهزاده زیبایی که " کوپید"
aesthetics زیبایی گرایی مبحث
saloons سالن زیبایی رستوران
aphrodite الههء عشق و زیبایی
body-building ورزش زیبایی اندام
body building ورزش زیبایی اندام
plastic surgery جراحی ترمیمی و زیبایی
seeming فاهر نما زیبایی
saloon سالن زیبایی رستوران
queen of love زهره نام الهه زیبایی
aestheticism زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
adonic جوان زیبایی که معشوق ونوس بود
Is there a beauty salon in the hotel? آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
The jewels were laid out beautifully. جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
ripe beauty زیبایی زنی که رشد کرده است
menad حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
passe دوره زیبایی و عنفوان جوانی را گذرانده
maenad حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
biodegraability قابلیت تجزیه بیولوژیکی پذیرندگی فروافت زیست شناختی
fucus رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
pinup girl دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
adonis جوان زیبایی که مورد علاقه افرودیت بود
grace note نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
wampum صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com