English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
deep submergence زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
Other Matches
deep submergence زیردریایی نجات
lifeguard submarine زیردریایی نجات
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
conventional submarine زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
antisubmarine screen پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
mercantile marine کشتیهای تجارتی
sisten ships کشتیهای همانندیامتشابه
decoy ships کشتیهای فریبنده
decoy ships کشتیهای مصنوعی
fleet دسته کشتیهای جنگی
fleets دسته کشتیهای جنگی
small craft کشتیهای کوچک ضتی ب
wooden walls ناوها یا کشتیهای جنگی
flota دسته کشتیهای اسپانیولی
shipper کشتیهای حمل و نقل دریایی
commercial water movement حمل و نقل با کشتیهای شخصی
column ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
columns ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
menorah شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
privateering شرکت کشتیهای غیر نظامی درجنگ دریایی piracy
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
hovering acts قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
submarine boat زیردریایی
antisubmarine ضد زیردریایی
killer submarine زیردریایی شکاری
tinfish موشک ضد زیردریایی
asroc راکت ضد زیردریایی
antisubmarine مخرب زیردریایی
subsurface زیردریایی زیرابی
nuking زیردریایی اتمی
submariner خدمه زیردریایی
submarine chaser ناوچه ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo اژدر ضد زیردریایی
sqid خمپاره ضد زیردریایی
antisubmarine action عمل ضد زیردریایی
antisubmarine barrier مانع ضد زیردریایی
nuke زیردریایی اتمی
antisubmarine search کاوش ضد زیردریایی
silent running سکوت زیردریایی
antisubmarine action مکانیسم ضد زیردریایی
albacore زیردریایی الباکور
albacore نوعی زیردریایی
torpedoing موشک ضد زیردریایی
torpedoes موشک ضد زیردریایی
aluminaut زیردریایی الومینیومی
torpedo موشک ضد زیردریایی
astro اژدر زیردریایی
alvin یک نوع زیردریایی
sills پشته زیردریایی
anti submarine هواپیمای ضد زیردریایی
sill پشته زیردریایی
nukes زیردریایی اتمی
nuked زیردریایی اتمی
torpedoed موشک ضد زیردریایی
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
silent running حرکت زیردریایی با سکوت
creeping attack تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
air surface zone منطقه عملیات ضد زیردریایی
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
submarines با زیردریایی حمله کردن
submarine با زیردریایی حمله کردن
sonobuoy بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
datum time ساعت تعیین محل زیردریایی
terne نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
seadata اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
nuclear submarine زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
datum اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
hoverting ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
orion نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
sea bat نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
spitting در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
free port بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
life jacket کت نجات
escape line خط نجات
life vest کت نجات
salvation نجات
livery نجات
liveries نجات
rescuing نجات
rescue نجات
rescues نجات
rescued نجات
safety نجات
liberation نجات
crash boat قایق نجات
life float قایق نجات
safety boat قایق نجات
breeches buoy بویه نجات
refugee relief نجات پناهندگان
life boad قایق نجات
salvable نجات یافتنی
redeliver از نو نجات دادن
life line طناب نجات
life line بند نجات
life net تور نجات
life raft قایق نجات
life vest جلیقه نجات
plane guard ناو نجات
plane guard ناوگارد نجات
liferaft شناوه نجات
lifesaving نجات غریق
life jacket جلیقه نجات
lifebelts کمربند نجات
lifebelt کمربند نجات
survival suit لباس نجات
survival pack بسته نجات
savior نجات دهنده
salvageable قابل نجات
rescue operation عملیات نجات
rescue basket زنبیل نجات
life boat کرجی نجات
life belt کمربند نجات
life buoy حلقه نجات
life buoy بویه نجات
parachut چتر نجات
resuscitation نجات غریق
recovering نجات دادن
survivors نجات یافتگان
deliver نجات دادن
delivers نجات دادن
lifeguard نجات غریق
recovers نجات دادن
salvation سبب نجات
saviours نجات دهنده
lifeboats قایق نجات
saviour نجات دهنده
lifeboat قایق نجات
safety belt کمربند نجات
safety belts کمربند نجات
stole جلیقه نجات
fire escapes نردبان نجات
fire escape نردبان نجات
recover نجات دادن
survive نجات دادن
parachuted چتر نجات
parachutes چتر نجات
parachuting چتر نجات
survives نجات دادن
surviving نجات دادن
save نجات دروازه
parachute چتر نجات
survived نجات دادن
saves نجات دروازه
saved نجات دروازه
lifeguards نجات غریق
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehog مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
balancing حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
evasive steering اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
lifesaver نجات دهنده زندگانی
liferaft قایق نجات لاستیکی
soteriology مبحث نجات رستگاری
salvage از خطرنابودی نجات دادن
mae west جلیقه نجات فشاری
salvaging از خطرنابودی نجات دادن
salvaged از خطرنابودی نجات دادن
pararescue team تیم تجسس و نجات
survivors نجات یافتگان از مرگ
search and rescue عملیات تجسس و نجات
paradrop بارریزی باچتر نجات
salvages از خطرنابودی نجات دادن
pararaft وسایل نجات چتربازی
lifesaving وسیله نجات غریق
life vest لباس نجات غریق
life belt کمربند نجات غریق
lifeguard مامور نجات غریق
life buoy حلقه نجات غریق
fire and rescue نجات و اطفای حریق
lifeguard گارد نجات دریایی
lifeguards گارد نجات دریایی
rescue and assistance عملیات نجات و مددکاری
helicopter rescue strop کمربند نجات هلیکوپتر
helicopter rescue net تور نجات هلیکوپتر
lifeguards مامور نجات غریق
lifesaving نجات دهنده زندگی
life belt لاستیک نجات غریق
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
salvage money جایزه نجات کشتی یا محموله
save نجات دادن پس انداز کردن
lifelines طناب یارسن نجات غواص
salvage اموال نجات یافته از خطر
fire and rescue عملیات نجات و اطفای حریق
lifeline طناب یارسن نجات غواص
saved نجات دادن پس انداز کردن
saves نجات دادن پس انداز کردن
salvaged اموال نجات یافته از خطر
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
salvages اموال نجات یافته از خطر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com