Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
compatible
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
Other Matches
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
sugar daddy
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
sugar daddies
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
spool
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spools
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
phillips curve
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
tuner
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuners
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
head stock
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
wagners law
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
infelicity
نا مناسبی
hoppers
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hopper
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
psychomancy
رابطه با روح رابطه ارواح باهم
multitasking
عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
equation of exchange
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
performance standard
معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
monetarists
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
scalar
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
nexus
رابطه رابطه داخلی
receivers
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
receiver
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
I am done with you.
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am
[have]
finished with you.
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
operation
عملکرد
revenue operation
عملکرد
performances
عملکرد
processes
عملکرد
process
عملکرد
method of operation
عملکرد
turn over
عملکرد
worked
عملکرد
work
عملکرد
throughput
عملکرد
performance
عملکرد
transformer operation
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
furnace operation
عملکرد کوره
dyadic operation
عملکرد دوتایی
maximum performance
عملکرد حداکثر
loss marking operation
عملکرد زیانبار
indirect operation
عملکرد غیرمستقیم
machine operating
عملکرد ماشین
attended operation
عملکرد با مراقب
logical operation
عملکرد منطقی
telephone operation
عملکرد تلفن
feature
ویژگی عملکرد
feature of performance
ویژگی عملکرد
monadic operation
عملکرد یگانه
computer operation
عملکرد کامپیوتری
returns
عملکرد کارکرد
returning
عملکرد کارکرد
returned
عملکرد کارکرد
return
عملکرد کارکرد
operating lever
اهرم عملکرد
continous operation
عملکرد پایدار
concurrent operation
عملکرد همزمان
monadic operation
عملکرد تکین
operation analysis
تحلیل عملکرد
parallel operation
عملکرد موازی
operating panel
تابلوی عملکرد
performance appraisal
عملکرد سنجی
unattended operation
عملکرد بی مراقب
binary operation
عملکرد دودوئی
reatrain
عملکرد توام
on line operation
عملکرد درون خطی
fixed point operation
عملکرد با ممیز ثابت
one way only operation
عملکرد فقط یک طرفه
performance rating
درجه بندی عملکرد
operating speed
سرعت عملکرد کار
operation
وابسته به عمل عملکرد
two way simultaneous operation
عملکرد همزمان دو طرفه
illegal operation
عملکرد غیر قانونی
electrically operated chuck
سه نظام با عملکرد الکتریکی
ratings
نحوه عملکرد مجاز
binary arithmetic operation
عملکرد ریاضی دودویی
multiprogramming
عملکرد چند برنامهای
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
multisequencing
عملکرد چند ترتیبی
multitasking
عملکرد چند تکلیفی
uniprogramming system
سیستم عملکرد تک برنامهای
rating
نحوه عملکرد مجاز
off line operation
عملکرد برون خطی
even-handed treatment
رفتار
[عملکرد]
عادلانه
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
chunking along
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
. The car is gathering momentum.
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
contingence
رابطه
equations
رابطه
equation
رابطه
respects
رابطه
respect
رابطه
relevance
رابطه
correlation
رابطه
relevancy
رابطه
relation
رابطه
linkages
رابطه
linkage
رابطه
connection
رابطه
connexions
رابطه
relationship
رابطه
bond
رابطه
relationships
رابطه
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
Walls have ears
<idiom>
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
liaises
رابطه داشتن
liaised
رابطه داشتن
liaise
رابطه داشتن
corresponds
رابطه داشتن
corresponded
رابطه داشتن
contractual relationship
رابطه قراردادی
preattunement
وفق
[رابطه ای]
correspond
رابطه داشتن
liaising
رابطه داشتن
correlation
ضریب رابطه
privity of contract
رابطه متعاقدین
transitive
رابطه مجازی
commutation relation
رابطه جابجایی
causal relationship
رابطه علی
causal link
رابطه سببیت
preattunement
هم کوکی
[رابطه ای]
mutual relationship
رابطه متقابل
preattunement
هم آهنگی
[رابطه ای]
de broglie relation
رابطه دوبروی
trade-off
رابطه جایگزینی
trade off
رابطه جایگزینی
trade-offs
رابطه جایگزینی
relationship
رابطه
[ریاضی]
positive relation
رابطه مستقیم
positive relation
رابطه مثبت
negative relation
رابطه معکوس
negative relation
رابطه منفی
definitional equation
رابطه تعریفی
cash nexus
رابطه نقدی
transitive
رابطه غیرمستقیم
functional relation
رابطه تابعی
liaisons
رابطه نامشروع
liaisons
بستگی رابطه
equivalence relation
رابطه هم ارزی
relations of production
رابطه تولید
relation learning
رابطه اموزی
relation
رابطه نسبت
interrelationship
رابطه متقابل
interrelationships
رابطه متقابل
lesbianism
رابطه جنسی زن با زن
fiduciary relationship
رابطه امانی
liaison
بستگی رابطه
liaison
رابطه نامشروع
sonship
رابطه فرزندی
arithmetic relation
رابطه حسابی
tie
رابطه برابری
symbiotic relation
رابطه همزیستی
lead lag relation
رابطه سبقت
functional relationship
رابطه تابعی
flow formula
رابطه جریان
interrelation
رابطه متقابل
terms of trade
رابطه مبادله
linear relationship
رابطه خطی
incommunicable
بدون رابطه
ties
رابطه برابری
mil formula
رابطه میلیمی
monotonic relation
رابطه همسو
bode's relation
رابطه بود
mil relation
رابطه میلیمی
binary relation
رابطه دوتایی
mil relation
رابطه میلیم
system follow up
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com