English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (7 milliseconds)
English Persian
to run short زیر short امده است
Other Matches
maximum asymmetric three phase current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
ridgy بر امده
incoming امده
who came? که امده
who came? کی امده
fordone از پا در امده
gibbous بر امده
left over زیاد امده
protrudent جلو امده
unbred بدببار امده
underhung پیش امده
exserted پیش امده
exserted بیرون امده
exopathic ازبیرون امده
jutting پیش امده
worked up ازکار در امده
red hot تاب امده
overshot پیش امده
landed فرود امده
saleint بیرون امده
saleintiant بیرون امده
protrusive جلو امده
overdue دیر امده
protrusile جلو امده
enthetic ازبیرون امده
red-hot تاب امده
protractive جلو امده
jambs تیربیرون امده
jamb تیربیرون امده
getting بدست امده
gets بدست امده
get بدست امده
aggregates جمع امده
aggregate جمع امده
peregrin or rine از خارجه امده
in- :رسیده امده
in :رسیده امده
leavened bread نان ور امده
new come تازه امده
projective جلو امده
impassionate به جنبش امده
worker ازکار در امده
prognathic پیش امده
prognathous پیش امده
peregrine ازخارجه امده مسافر
projecting jaw ارواره پیش امده
beetle brow پیشانی پیش امده
petiolar از برگدم بیرون امده
born in the purple در نازونعمت بدنیا امده
neoteric تازه بدنیا امده
cantilever تیر پیش امده
apogean از زمین بالا امده
unhandy مشکل بدست امده
ecstatic بوجد امده نشئهای
self born از خود بوجود امده
bay window پنجره پیش امده
take steps اقدامات بعمل امده
ecstatically بوجد امده نشئهای
bay windows پنجره پیش امده
twinborn دوقلو بدنیا امده
you might have come باید امده باشید
inchoate تازه بوجود امده
flanges لبه بیرون امده چرخ
venose دارای رگهای متعددوبر امده
his stomach sticks out شکمش پیش امده است
flange لبه بیرون امده چرخ
vizor لبه پیش امده کلاه
prognathic دارای ارواره پیش امده
lugged هر عضو جلو امده چیزی
prognathous دارای ارواره پیش امده
lugging هر عضو جلو امده چیزی
lug هر عضو جلو امده چیزی
lugs هر عضو جلو امده چیزی
instances have occurred that مواردی پیش امده است
weather worn تحت تاثیر هوا در امده
hardly earned money پول سخت بدست امده
rimrock لبه بر امده صخره مزبور
bow windows پنجره پیش امده کمانی
ramus قسمت بر امده واطاله یافته
visors لبه پیش امده کلاه
bow window پنجره پیش امده کمانی
bucktooth دندان گراز یا پیش امده
visor لبه پیش امده کلاه
extrusive اخراج کننده بیرون امده
to t. to account زیر account امده است
air landed فرود امده از راه هوا
whyŠthere is the answer شرط در امده تقریبا معنی میدهد
ventricous بادکرده دارای شکم پیش امده
the bird took its perch مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
biologic بدست امده اززیست شناسی عملی
kid glove ازلای زرق وبرق بیرون امده
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
ill gotten با وسایل غیر مشروع بدست امده
forestage قسمت جلو امده صحنه نمایش
oversailing of facade قسمت برجسته یا پیش امده بنا
post edit ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
ribby دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
industrial wealth مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
bay windows پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormers پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
round-shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
it is of doubtful proveance معلوم نیست اصلا از کجا امده است
lyophil بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
round shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay window پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
prize courts به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
grilse ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
brown major براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
rimrock صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
officinal names of drugs نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
straight arm حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
catches ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
soever واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
odontolite دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
yardage تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
ventriloquism سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
pandects خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpment پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
vampire روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobe اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobes اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
margin productivity نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
wind aided اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
stillbirth زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
ventricos بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
flange لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
flanges لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
stillborn زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
brown minor براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
hematogenous از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
protrusile دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
he is an incarnate fiend دیوی است که بصورت ادمی در امده است
united nations organization سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com