Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English
Persian
decoration
زینت کاری
decorations
زینت کاری
Search result with all words
flourish
زینت کاری کردن
flourished
زینت کاری کردن
flourishes
زینت کاری کردن
embriodery
[آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
Other Matches
zenith
زینت
grnish
زینت
adornments
زینت
ornament
زینت
adornment
زینت
trims
زینت دادن
grnisher
زینت کننده
ornamented
زینت شده
decorating
زینت کردن
decorates
زینت کردن
decorate
زینت کردن
trim
زینت دادن
trimmest
زینت دادن
decorous
زینت دار
decorated
زینت کرده
bedecked
زینت دادن
bedecking
زینت دادن
bedecks
زینت دادن
decker
زینت دهنده
adorning
زینت کننده
bedeck
زینت دادن
adorns
زینت دادن
gracing
زینت بخشیدن
graces
زینت بخشیدن
graced
زینت بخشیدن
grace
زینت بخشیدن
passementerie
زینت الات
adorn
زینت دادن
deck
: اراستن زینت کردن
tessellate
باموزاییک زینت دادن
decks
: اراستن زینت کردن
decked
: اراستن زینت کردن
stars
باستاره زینت کردن
starred
باستاره زینت کردن
star
باستاره زینت کردن
medallions
با مدال بزرگ زینت دادن
head work
زینت مخصوص سنگ سرطاق
ornamentally
از لحاظ تزئین منباب زینت
ornamentallyr
از لحاظ تزئین میناب زینت
medallion
با مدال بزرگ زینت دادن
spangles
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
overset
زینت دادن زیاد بار کردن
spangle
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
accessory objects
لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
godroon
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
embellishes
ارایش دادن زینت دادن
embellishing
ارایش دادن زینت دادن
garnishing
زینت دادن لعاب دادن
embellish
ارایش دادن زینت دادن
embellished
ارایش دادن زینت دادن
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mosaics
موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery
سرب کاری کارخانه سرب کاری
hypofunction
کم کاری
malfunction
کژ کاری
malfunctioned
کژ کاری
currie
کاری
impotency
کاری
intent on doing anything
کاری
plasterwork
گچ کاری
malfunctions
کژ کاری
under employment
کم کاری
feckful
کاری
parget
گچ کاری
curries
کاری
curry powder
کاری
flower piece
گل کاری
curry powders
کاری
curry
کاری
inaction
بی کاری
electroplating
اب کاری
plastering
گچ کاری
active
کاری
slobbery
تف کاری
impotence
کاری
effective
کاری
lattice work
شبکه کاری
amalgamating
ملغمه کاری
latticing
شبکه کاری
smelting
ذوب کاری
forming
فرم کاری
amalgamated
ملغمه کاری
amalgamates
ملغمه کاری
it is a soft snap
کاری ندارد
knurled tool
ابزار اج کاری
brickwork
سفت کاری
hunkerism
محافظه کاری
hydrotreating
هیدروژن کاری
squalor
کثافت کاری
acting
فعال کاری
plumbing
سرب کاری
extravagantly
با افراط کاری
hypothyroidism
کم کاری تیروئید
i will see sbout it
یک کاری می کنم
elegance
ریزه کاری
ingraving
کنده کاری
insagacity
ندانم کاری
glazing
شیشه کاری
forging
چکش کاری
fretwork
منبت کاری
workstation
ایستگاه کاری
masonery
سنگ کاری
workbenches
محیط کاری
workbench
محیط کاری
marquetery
منبت کاری
marquetery
خاتم کاری
afforestation
جنگل کاری
frustrating
بدل کاری
frustrates
بدل کاری
frustrate
بدل کاری
workstations
ایستگاه کاری
marbling
مرمر کاری
lay off
فصل کم کاری
drilling
مته کاری
lubrication
روغن کاری
cautiousness
احتیاط کاری
lighterage
دوبه کاری
malefaction
تبه کاری
welding
جوش کاری
maleficence
تبه کاری
joinery
نازک کاری
farming
اجاره کاری
compounding
امیزه کاری
lead work
سرب کاری
contrasuggestibility
وارون کاری
discreetnss
احتیاط کاری
cartwhip
شلاق کاری
canniness
ملاحظه کاری
calk
بتونه کاری
business hours
ساعت کاری
drilling work
مته کاری
bumping tool
ابزار خم کاری
dry farm
دیم کاری
factorage
حق العمل کاری
fairing
صیقل کاری
fal lal
ریزه کاری
discreetness
احتیاط کاری
disguised underemployment
کم کاری پنهان
delicacy of touch
ریزه کاری
contouring operation
فرم کاری
conservativeness
محافظه کاری
compulsiveness
مکرر کاری
chromium plating
اب کرم کاری
cementation
سیمان کاری
counterattack
بدل کاری
crypianalysis
پنهان کاری
cementation
سمنت کاری
cutting off
برش کاری
d. touch
نازک کاری
caulking
بتونه کاری
cotton plantation
پنبه کاری
brickworks
سفت کاری
brick work
اجر کاری
glyptics
کنده کاری
active cell
خانه کاری
acrography
گچ کاری برجسته
graving
کنده کاری
misconduct
خلاف کاری
habitual way of doing anything
کردن کاری
amalgamate
ملغمه کاری
mining
معدن کاری
hole punching
منگنه کاری
galvanization
رویینه کاری
an active man
مرد کاری
an active remedy
درمان کاری
brick work
سفت کاری
fiendishness
تبه کاری
boo boo
اشتباه کاری
figuration
شیرین کاری
blindage
صیقل کاری
finishing touches
دست کاری
flagitiousness
تبه کاری
argentation
نقره کاری
folding machine
دستگاه خم کاری
folding press
پرس خم کاری
anaplasty
پیوند کاری
hours of business
ساعتهای کاری
frette
منبت کاری
fretwork
منبت کاری
Geometrical
مشبک کاری
illumination
تذهیب کاری
fret
منبت کاری
Flugelaltar
توری کاری
cloisonne
مینا کاری
by way of reciprocation
به جای
[کاری]
in return
به جای
[کاری]
by way of reciprocation
در تلافی
[کاری]
in return
در تلافی
[کاری]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com