English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
calibration زینه بندی
Other Matches
gradient زینه
degrees زینه
degree زینه
gradients زینه
centigrade degree زینه صدبخشی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification طبقه بندی رده بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
snacks ته بندی
mud sill ته بندی
snack ته بندی
hermetic sealing اب بندی
humidity insulation اب بندی
humidity insulation نم بندی
striation خط بندی
nailed up سر هم بندی
neuration رگ بندی
queuing صف بندی
laced بندی
taping ته بندی
trimerous سه بندی
sealing off اب بندی
lapping اب بندی
seals اب بندی
seal اب بندی
patching سر هم بندی
funicular بندی
funiculars بندی
articular بندی
vanation رگ بندی
waterproofing اب بندی
alignment صف بندی
commisural بندی
commissural بندی
alignments صف بندی
queing صف بندی
paragraphic بندی فقرهای
wagering شرط بندی
formulation صورت بندی
sealing liquid مایع اب بندی
rootage ریشه بندی
scheme of colour رنگ بندی
sealing screw پیچ اب بندی
grade درجه بندی
packaged عدل بندی
sealing wax موم اب بندی
sealing joint اتصال اب بندی
seal bars میلههای اب بندی
scheduling queue صف زمان بندی
patchery سرهم بندی
phantasma چشم بندی
paging صفحه بندی
package عدل بندی
queuing theory نظریه صف بندی
ranks رتبه بندی
package بسته بندی
packaged بسته بندی
ranked رتبه بندی
packages عدل بندی
packages بسته بندی
regimentalation گروه بندی
premunition پیش بندی
ring clossure حلقه بندی
rhyme scheme قافیه بندی
grades درجه بندی
reticulation شبکه بندی
taxonomy طبقه بندی
pluralization جمع بندی
taxonomies طبقه بندی
totalization جمع بندی
rank رتبه بندی
watertight diaphragm پرده اب بندی
typification سنخ بندی
triangulation مثلث بندی
sealings بتونه اب بندی
triangularization مثلث بندی
trelliswork داربست بندی
toe protection پاشنه بندی
sealing اب بندی کردن
partitioning جزء بندی
to take a snack ته بندی کردن
to pin up بی بندی کردن
to nails up سر هم بندی کردن
to mull a mull of سر هم بندی کردن
to make a muddle of سر هم بندی کردن
to make a mess of سر هم بندی کردن
typification طبقه بندی
underpins پی بندی کردن
watertight core هسته اب بندی
tinker سرهم بندی
tinkered سرهم بندی
tinkering سرهم بندی
tinkers سرهم بندی
sorting طبقه بندی
waterproofing course لایه اب بندی
waterproofing course اندود اب بندی
wainscoting تخته بندی
vertebration فقره بندی
vertebration مهره بندی
regimentation گروه بندی
venation رگه بندی
underpin پی بندی کردن
underpinned پی بندی کردن
terracing تراس بندی
tariff classification تعرفه بندی
staping مرحله بندی
somatotyping سنخ بندی تن
snow job سرهم بندی
skelton استخوان بندی
gamble شرط بندی
single sling باربردار یک بندی
gambled شرط بندی
shuttering تخته بندی
gambles شرط بندی
shoring شمع بندی
self dramatization بخود بندی
segmentation قطعه بندی
steining طوقه بندی
stratification قشر بندی
tabulation جدول بندی
syllabification هجا بندی
syllabicity هجا بندی
syllabication هجا بندی
summation جمع بندی
subsumption رده بندی
stratification طبقه بندی
stratification چینه بندی
stratification لایه بندی
vernation برگ بندی
systemization طبقه بندی
line graduation تقسیم بندی خط
gipsyhood غربال بندی
gipsydom غربال بندی
spacing فاصله بندی
gemmulation جرثومه بندی
jerry built سر هم بندی شده
jerry-built سر هم بندی شده
colonnade ستون بندی
colonnades ستون بندی
formwork قالب بندی
formatting قالب بندی
rationing جیره بندی
rationing سهمیه بندی
gradin پله بندی
granulating دانه بندی
layering لایه بندی
putty بتونه اب بندی
lattice work شبکه بندی
lathing تخته بندی
quota سهمیه بندی
quotas سهمیه بندی
laggin عایق بندی
lacevi بندی کردن
justification صفحه بندی
justifications صفحه بندی
stockade حصار بندی
stockades حصار بندی
netting شبکه بندی
initialization قالب بندی
groupage دسته بندی
form work قالب بندی
division طبقه بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com