Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 84 (6 milliseconds)
English	Persian
high grade zink	زینک فریف
Other Matches
thickest	طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker	طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick	طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
slab zinc	زینک
zinc	زینک
slab zinc	زینک صفحهای
lithography	کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
svelt	فریف
pindling	فریف
subtile	فریف
precieuse	فریف
precieux	فریف
minikin	فریف
mignon	فریف
elegant	فریف
fine	فریف
fined	فریف
finest	فریف
delicate	فریف
slender	فریف
svelte	فریف
chichi	فریف
fine structure	استخوانبندی فریف
fine structure	ساختار فریف
hyperfine	فوق فریف
in miniature	بطور فریف
lenis	رقیق فریف
superfine	بسیار فریف
tinnily	بطور فریف
wiredrawn	طویل و فریف
airy-fairy	فریف و لطیف
fine skill	مهارت فریف
fine boring	سوراخکاری فریف
elegant maners	اطوار فریف
quaint	خیلی فریف
sheer	مستقیما فریف
aesthetically	فریف طبع
elegant style	انشا فریف
fine adjustment	تنظیم فریف
aesthetic	فریف طبع
supersubtle	فوق العاده فریف
sheer	پارچه فریف حریری
serrulate	دارای دندانههای فریف
commercial light gage sheet	ورق فریف تجارتی
capillaries	فریف عروق شعریه
nobby	فریف خیلی شیک
serrulated	دارای دندانههای فریف
capillary	فریف عروق شعریه
finesse	ضربه فریف و ماهرانه
fine miscle movement	حرکت فریف عضلانی
fine motor skills	مهارتهای حرکتی فریف
fimbrillate	دارای ریشه فریف
fine boring machine	دستگاه مته فریف
edition de luxe	چاپ فریف یا تجملی
floc	کلالهای ازرشتههای فریف
fret saw	اره فریف کاری
dainty	هر چیز فریف و عالی
fretsaw	اره فریف کاری
hyperfine structure	ساختار فوق فریف
finely	بطورعالی یا فریف یا ریز
davenport	یکنوع میزتحریر فریف
wire gauze	تور فریف سیم مانند
rugulose	دارای چینهای فریف وکوچک
reticulated	دارای شبکه سه بعدی فریف
plumulate	دارای پرهای فریف و ریز
penicillate	دارای شبکه توری فریف
wirespun	زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
h.f.s	structure hyperfine ساختار فوق فریف
in petto	سری بصورت خیلی ریز و فریف
cambric	نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
curvaceous	دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
curvacious	دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
mignonette	یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
close grained	دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mechlin	توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
close grain	دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
diatomite	ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle	یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china	چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines	تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
crocus cloth	پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
thumbnails	نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail	نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com