Dictiornary-Farsi | ساختار معکوس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
inverted structure	ساختار معکوس


Other Matches

hierarchies	روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy	روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis	[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
conversing	:معکوس
conversely	معکوس
converting	معکوس
vice versa	معکوس
converse	:معکوس
obverse	معکوس
conversing	معکوس
conversed	:معکوس
conversed	معکوس
converses	:معکوس
converses	معکوس
converse	معکوس
converts	معکوس
upside down	معکوس
converted	معکوس
convert	معکوس
reversing	معکوس
reversal	معکوس
reversion	معکوس
reversals	معکوس
counter	معکوس
countered	معکوس
countering	معکوس
inverse	معکوس
reversed	معکوس
reciprocal	معکوس
contrary	معکوس
reversible	معکوس
reverse	معکوس
negative	معکوس
reverses	معکوس
negatives	معکوس
reversing	معکوس کردن
reverse	معکوس کننده
reverse	معکوس کردن
reverses	معکوس کردن
reversed	معکوس کننده
countdown	شمارش معکوس
reverse gear	دنده معکوس
reverse gears	دنده معکوس
reverses	معکوس کننده
feedback	تزویج معکوس
inverse	واژگونه معکوس
opposite	روبرو معکوس
reverse video	ویدئوی معکوس
conversely	بطور معکوس
opposites	روبرو معکوس
reversed	معکوس کردن
reversing	معکوس کننده
reciprocal	معکوس دوجانبه
reverse bias	تغذیه معکوس
reverse bias	پیشقدر معکوس
reversal process	جریان معکوس
reversal film	فیلم معکوس
retroaction	عمل معکوس
obversion	استنتاج معکوس
obcordate	قلبی معکوس
negative relation	رابطه معکوس
negative correlation	همبستگی معکوس
negative caster	گردش معکوس
reverse control	کنترل معکوس
reverse current	جریان معکوس
reverse osmosis	اسمز معکوس
reciprocal	متقابل معکوس
countdowns	شمارش معکوس
dis-	معکوس کردن
switcheroo	عمل معکوس
set back	معکوس پس زدن
reverse thrust	تراست معکوس
reverse speed	سرعت معکوس
reverse slope	شیب معکوس
reverse polarity	پلاریته معکوس
reverse pitch	گام معکوس
lateral inversion	معکوس جانبی
inverted opening	گشایش معکوس
draw back	کشیدن معکوس
backset	معکوس وارونه
back splice	پیوند معکوس
back resistance	مقاومت معکوس
inverter	معکوس کننده
back conductance	برقرسانایی معکوس
reversion	معکوس کردن
back up	معکوس ریختن
back-up	معکوس ریختن
mirroring	معکوس نمودن
indian in reverse	هندی معکوس
invert matrix	ماتریس معکوس
invert suger	قند معکوس
inverse voltage	ولتاژ معکوس
inverse relationship	ارتباط معکوس
inverse ratio	نسبت معکوس
inverse function	تابع معکوس
inverse feedback	واخوراند معکوس
inverse ratio or proportion	نسبت معکوس
invertible	معکوس شدنی
back formation	اشتقاق معکوس
inverted file	فایل معکوس
architecture	ساختار
structuring	ساختار
structures	ساختار
structure	ساختار
retrogressed	ترقی معکوس کردن
double quartan fever	نوبه ربع معکوس
king's indian in reverse	هندی شاه معکوس
retrogressing	ترقی معکوس کردن
retrogresses	ترقی معکوس کردن
reverse video	صفحه نمایش معکوس
couple back	معکوس تزویج شدن
back titration	تیتر کردن معکوس
reversed battery plate	صفحه باتری معکوس
backfire	نتیجه معکوس گرفتن
back turns of armature	سیمپیچی معکوس ارمیچر
inverting circuit	مدار معکوس کننده
inverse current	جریان ولتاژ معکوس
inverse electrode current	جریان الکتردی معکوس
complemented	معکوس یک عدد دودویی
initial inverse voltage	ولتاژ معکوس نخستین
de-	معکوس عمل کردن
backfiring	نتیجه معکوس گرفتن
backfires	نتیجه معکوس گرفتن
backfired	نتیجه معکوس گرفتن
retrogress	ترقی معکوس کردن
inverted file	فایل معکوس شده
one's complement	معکوس یک عدد دودویی
inverse function	تابع معکوس [ریاضی]
inverse	تابع معکوس [ریاضی]
complement	معکوس یک عدد دودویی
complements	معکوس یک عدد دودویی
retroact	عمل معکوس کردن
reverse current circuit breaker	مدارشکن جریان معکوس
obvert	نتیجه معکوس گرفتن از
What invert sugar	قند معکوس چیست
complementing	معکوس یک عدد دودویی
reverse flow regin	ناحیه جریان معکوس
shift the rudder	معکوس کردن سکان
sequence structure	ساختار ترتیبی
ingots structure	ساختار شمش
institutional structure	ساختار نهادی
band structure	ساختار نواری
block structure	ساختار بلوکی
grain structure	ساختار بلوری
helical structure	ساختار مارپیچی
structure chart	نمودار ساختار
selection structure	ساختار گزینشی
structure factor	عامل ساختار
shell structure	ساختار لایهای
cellular structure	ساختار شبکهای
crane construction	ساختار جرثقیل
data structure	ساختار داده ها
ring structure	ساختار حلقهای
diamond structure	ساختار الماس
close packed structure	ساختار تنگچین
structuring	ساختار ساخت
economic structure	ساختار اقتصادی
control structure	ساختار کنترلی
electronic structure	ساختار الکترونی
factor structure	ساختار عاملی
decision structure	ساختار تصمیم
file structure	ساختار فایل
fine structure	ساختار فریف
crystalline structure	ساختار بلوری
crystal structure	ساختار بلور
structure [first order]	ساختار [ریاضی]
linear structure	ساختار خطی
fabric	ساختار ساختمان
list structure	ساختار لیست
superstructures	ساختار بالا
superstructure	ساختار بالا
loop structure	ساختار حلقهای
molecular structure	ساختار مولکولی
structures	ساختار ساخت
nested structure	ساختار لانهای
network structure	ساختار شبکهای
nuclear structure	ساختار هستهای
atomic structure	ساختار اتمی
pyramidal structure	ساختار هرمی
network stracture	ساختار شبکه
lewis structure	ساختار لوویس
internal structure	ساختار داخلی
tree structure	ساختار درخت
age structure	ساختار سنی
relational structure	ساختار رابطهای
structure	ساختار ساخت
kekule structure	ساختار ککوله
reverse polish notation	نشان گذاری لهستانی معکوس
peak inverse anode voltage	اوج ولتاژ اندی معکوس
back scattering	پخش معکوس امواج رادیویی
back azimuth method	گرای معکوس در اخراج اشعه
backtracking	عمل پیمایش معکوس یک لیست
reversion	برگرداندن شیب معکوس دادن
back scattering	توزیع معکوس امواج رادیویی
high back resistance diode	دیود با مقاومت معکوس زیاد
high back resistance diode	دیود با مفاومت معکوس بالا
graphic data structure	ساختار داده گرافیکی
hydrogen depleted structure	ساختار هیدروژن زدوده
structuring	پی ریزی کردن ساختار
structuralists	وابسته به ساختار گرایی