English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
wing box ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
Other Matches
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
main building ساختمان اصلی
primary structure ساختمان اصلی
advanced work استحکامات اصلی ساختمان
main structure menbers اعضای اصلی ساختمان
corps de logis [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
Stress reduces an employee's working capacity' استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
outbuilding ساختمان دور افتاده و دور ازساختمان اصلی
outbuildings ساختمان دور افتاده و دور ازساختمان اصلی
modern جدید مدرن
modern pentathlon پنجگانه مدرن
modernism مدرن گرایی
modern physics فیزیک مدرن
modern benoni بنونی مدرن
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
pectorla fins بالهای سینه
pectorla fins بالهای جلوماهی
mealy wings بالهای غباردار
joke opening دفاع مدرن شطرنج
modern defence دفاع مدرن شطرنج
wingspan طول بالهای هواپیما
wingspans طول بالهای هواپیما
impennate دارای بالهای رشد نکرده
Corporate Modernism سبک معماری بین المللی مدرن
CIAM همایش بین المللی معماری مدرن
pinniped که بالهای شنایی داردچون خوک ابی
woodruff حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
rotaglider گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
frigate bird مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dualism مانند فقر شدید ووفور نعمت بخشهای مدرن و سنتی اقتصادی
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
crabs پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
cathedrals تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
crab پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
cathedral تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
International Modern [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
sailwing هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
late-Modern architecture [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
ebcdic کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
possitive stagger ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
negative stagger ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
vortex breakdown/brust جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
master file فایل اصلی پرونده اصلی
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
built up پر از ساختمان
construction ساختمان
built-up پر از ساختمان
carbody ساختمان
foundation پی ساختمان
structure of an animal ساختمان
mechanism ساختمان
mechanisms ساختمان
types ساختمان
typed ساختمان
type ساختمان
structureless بی ساختمان
structures ساختمان
structure ساختمان
erections ساختمان
constructions ساختمان
erection ساختمان
homoplastic هم ساختمان
structuring ساختمان
stance ساختمان
building line بر ساختمان
substructures پی ساختمان
frame ساختمان
substructure پی ساختمان
making ساختمان
building ساختمان
stances ساختمان
laminated structure ساختمان متورق
low loss construction ساختمان کم تلفات
laminated structure ساختمان لایهای
laminated construction ساختمان ورقهای
materials مصالح ساختمان
material مصالح ساختمان
length overall طول ساختمان
superstructure ساختمان فوقانی
superstructures ساختمان فوقانی
local building inspector پلیس ساختمان
trench گود ساختمان
inhouse work توکار ساختمان
industrial building ساختمان صنعتی
fabric ساختار ساختمان
imperfect structural ساختمان ناتمام
fleuron [آراستن ساختمان با گل]
construction تعبیر ساختمان
cone ساختمان مخروطی
integral construction ساختمان یکپارچه
trenches گود ساختمان
annexe ساختمان فرعی
physique ساختمان بدن
physiques ساختمان بدن
building line خط کناری ساختمان
chapter-house ساختمان جلسات
intermediate structure ساختمان داخلی
front نمای ساختمان
steel framed structured ساختمان فولادی
under construction دردست ساختمان
front door [of house] در جلویی [ساختمان]
zonation ساختمان غشایی
City Hall ساختمان شهرداری
entry door در جلویی [ساختمان]
edifice ساختمان بزرگ
high-rise ساختمان بلند
apartment house ساختمان آپارتمانی
edifices ساختمان بزرگ
steeple ساختمان بلند
propylaeum در بزرگ ساختمان
turn out ساختمان اب پخش
trisyly ساختمان سه ستونی
steel construction ساختمان فولادی
structuralization ایجاد ساختمان
structuralize ساختمان کردن
soil structure ساختمان خاک
situation of a building موقعیت ساختمان
system's design ساختمان سیستم
site engineering مدیر ساختمان
tectonics ساختمان شناسی
sandwitch construction ساختمان لایهای
stonework ساختمان سنگی
tower building ساختمان برجی
primary structure ساختمان اولیه
steeples ساختمان بلند
entrance در جلویی [ساختمان]
on the stocks در دست ساختمان
front نمای ساختمان
office building ساختمان اداری
fronting نمای ساختمان
aesthetic زیباشناسی ساختمان
aesthetically زیباشناسی ساختمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com