Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
clubhouse
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouses
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Other Matches
galleries
جایگاه تماشاگران
gallery
جایگاه تماشاگران
stands
جایگاه تماشاگران
grandstands
جایگاه سرپوشیده
grandstand
جایگاه سرپوشیده
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
sites
زمین زیر ساختمان
sited
زمین زیر ساختمان
site
زمین زیر ساختمان
light-well
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
stereobate
پی مریی وروی زمین ساختمان
tectonics
مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
geotectonic
مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
cheer leader
رهبر تماشاگران
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
loggia
سرپوشیده
porches
سرپوشیده
porch
سرپوشیده
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
blind flange
فلانژ سرپوشیده
lich-gate
راهرو سرپوشیده
pitfalls
گودال سرپوشیده
cage
تالار سرپوشیده
cages
تالار سرپوشیده
pitfall
گودال سرپوشیده
archways
گذر سرپوشیده
archway
گذر سرپوشیده
field house
ورزشگاه سرپوشیده
arenas
تالار سرپوشیده
arena
تالار سرپوشیده
sheds
کارخانه سرپوشیده
shedding
کارخانه سرپوشیده
xystus
ورزشگاه سرپوشیده
loggia
ایوان سرپوشیده
cloister
راهرو سرپوشیده
corridors
راه سرپوشیده
lichgate
جای سرپوشیده
natatorium
استخر سرپوشیده
corridor
راه سرپوشیده
shed
کارخانه سرپوشیده
cloisters
راهرو سرپوشیده
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
vans
واگن باری سرپوشیده
culverts
مجرای ابگذر سرپوشیده
stoa
ایوان یا گردشگاه سرپوشیده
withoutdoors
بیرون از جای سرپوشیده
field house
تالار سرپوشیده بزرگ
baths
استخر شنای سرپوشیده
van
واگن باری سرپوشیده
culvert
مجرای ابگذر سرپوشیده
tunnel
مسیر عبوری سرپوشیده
arcade
پیاده روی سرپوشیده
tunnels
مسیر عبوری سرپوشیده
tunnelled
مسیر عبوری سرپوشیده
indoor polo
چوگان در تالار سرپوشیده
tunneling
مسیر عبوری سرپوشیده
vestibules
دالان سرپوشیده هشتی
vestibule
دالان سرپوشیده هشتی
tunneled
مسیر عبوری سرپوشیده
xystus
ایوان سرپوشیده برای ورزش
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
culverts
نهر سرپوشیده مجرای اب زیر جاده
culvert
نهر سرپوشیده مجرای اب زیر جاده
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
lich gate
سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
box lacrosse
مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
boxla
مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
positioned
جایگاه
stationed
جایگاه
cabin
جایگاه
station
جایگاه
placing
جایگاه
places
جایگاه
position
جایگاه
house
جایگاه جا
place
جایگاه
toll house
جایگاه
stations
جایگاه
limb top
جایگاه
housed
جایگاه جا
houses
جایگاه جا
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
booths
جایگاه رژه
booth
جایگاه رژه
ordinal position
جایگاه ترتیبی
parking place
جایگاه توقف
seats
جایگاه نشاندن
picture palace
جایگاه سینما
picture theatre
جایگاه سینما
seated
جایگاه نشاندن
flash house
جایگاه دزدان
seat
جایگاه نشاندن
operating rooms
جایگاه عمل
operating room
جایگاه عمل
picturedrome
جایگاه سینما
stall
لژ جایگاه ویژه
sanctuary
جایگاه مقدس
site plan
نقشه جایگاه
hibernaculum
جایگاه زمستانی
home range
جایگاه حیوانات
pumping ststion
جایگاه تلمبه
engine house
جایگاه لوکوموتیو
lattice site
جایگاه شبکه
sanctuaries
جایگاه مقدس
band-stand
جایگاه ارکستر
stalling
لژ جایگاه ویژه
scene of destruction
جایگاه خرابیها
telephone station
جایگاه تلفن
expanse of ruins
جایگاه خرابیها
expanse of rubble
جایگاه خرابیها
banstand
جایگاه ارکست
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
stand
جایگاه گواه در دادگاه
news-stands
جایگاه فروش روزنامه
bars
جایگاه متهمین در دادگاه
bar
جایگاه متهمین در دادگاه
paper advance setting
جایگاه پیشرفته ورق
stand one's ground
<idiom>
حمایت از جایگاه شخص
fire post
جایگاه اتش نشانی
dram shop
جایگاه نوشابه فروشی
podiums
بالکن جایگاه مخصوص
podium
بالکن جایگاه مخصوص
far turn
پیچ سمت جایگاه
platform
کف راه جایگاه خطابه
platforms
کف راه جایگاه خطابه
news-stand
جایگاه فروش روزنامه
news stand
جایگاه فروش روزنامه
dock
جایگاه متهم در دادگاه
sail loft
جایگاه بادبان سازی
stone work
جایگاه سنگ تراشی
menagerie
جایگاه دام ودد
press box
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press boxes
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
menageries
جایگاه دام ودد
choir-wall
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
lay-by
جایگاه ایست ایستگاه
malt house
جایگاه مالت سازی
oarlock
جایگاه فلزی پارو
docked
جایگاه متهم در دادگاه
docks
جایگاه متهم در دادگاه
swinery
پرورشگاه یا جایگاه خوکان
lay-bys
جایگاه ایست ایستگاه
lay by
جایگاه ایست ایستگاه
gate chamber wall
جایگاه حرکت دریچه
sanctum
قدس جایگاه مقدس
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
choir-loft
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
perching
جایگاه بلند جای امن
locations
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
location
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
altar of credence
[جایگاه نان و شراب مقدس]
witness box
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
haras
جایگاه تخم کشی اسب
orchestra
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perch
جایگاه بلند جای امن
perches
جایگاه بلند جای امن
orchestras
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perched
جایگاه بلند جای امن
witness box
جایگاه شهود گواه جای
antechoir
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
choir-aisle
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
fore
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
lubritorium
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com