English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sapphirine ساخته شده ازیاقوت کبود
Other Matches
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
light blue کبود
navy blue کبود
blue mud گل کبود
livid کبود
blue or copper vitriol کات کبود
blue or copper vitriol زاج کبود
blue jay زاغ کبود
beryl یاقوت کبود
roman vitriol کات کبود
aquamarine کبود فام
roman vitriol زاج کبود
aquamarines کبود فام
asteria یاقوت کبود
sapphire یاقوت کبود
bruised کبود کردن
bruises کبود کردن
jay زاغ کبود
jays زاغ کبود
bruising کبود کردن
bruise کبود کردن
the vault of heaven گنبد کبود
sapphires رنگ کبود
sapphires صفیر کبود
sapphires یاقوت کبود
sapphire رنگ کبود
sapphire صفیر کبود
sulphate of copper کات کبود
sulphate of copper زاج کبود
blue vitriol کات کبود
gray کبود سفید
black and blue کبود و سیاه
jaybird زاغ کبود
cyanosis رنج کبود
bluestone کات کبود
star sapphire یاقوت کبود درخشان
blueness رنگ ابی یا کبود
livid کبود شده کوفته
ringtail باز کبود ماده
to bruise a part of the body کبود شدن یک قسمت از بدن [پزشکی]
He fell off his bike and bruised his knee. او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
productions ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
SOS Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
wrought ساخته
framed ساخته
bamboo ساخته شده از نی
bamboos ساخته شده از نی
ruled surface سطح خط ساخته
hand made ساخته دست
self constituted خود ساخته
self formed خود ساخته
prefab پیش ساخته
haniwork دست ساخته
precast پیش ساخته
pukka ساخته شده
paved ford گدار ساخته
artificalism ساخته پنداری
manufactured head سر ساخته شده
fecit ساخته است
irowork اهن ساخته
simulated شبیه ساخته
prefabs پیش ساخته
made ساخته شده
it is made ساخته میشود
prefabricate پیش ساخته
i do not have it in me از من ساخته نیست
pucka ساخته شده
officinal ساخته واماده
self made خود ساخته
self-made خود ساخته
prefabricated پیش ساخته
makable ساخته شدنی
soi disant خود ساخته
immature نیم ساخته
modular design مدل پیش ساخته
tubular ساخته شده ازلوله
cellulosic ساخته شده از سلول
blueprints نقشه پیش ساخته
build up beam تیر ساخته شده
built up beam تیر ساخته شده
wolframic ساخته شده ازتنگستن
zipgun طپانچه دست ساخته
marmorean ساخته شده از مرمر
heparin که در کبد ساخته میشود
high wrought با استادی ساخته شده
intermediate product محصول نیم ساخته
fabrication کالاهای ساخته شده
it is made ساخته شده است
finished goods کالاهای ساخته شده
blueprint نقشه پیش ساخته
marmoreal ساخته شده از مرمر
unregenerated دوباره ساخته نشده
unregenerate دوباره ساخته نشده
india rubbers ساخته شده از لاستیک
stanchion ستون پیش ساخته
pre fabricated پیش ساخته شده
india rubber ساخته شده از لاستیک
man made ساخته دست انسان
man-made ساخته دست انسان
pre cast concrete بتن پیش ساخته
synthetic tar قطران باز ساخته
teacher made test ازمون معلم ساخته
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
finish stock موجودی کالای ساخته شده
fictile فرف سفالی ساخته شده از گل
alligator ساخته شده ازپوست تمساح
alligators ساخته شده ازپوست تمساح
reed قصب ساخته شده ازنی
sculpturesque ساخته شده بشکل مجسمه
half timber ساخته شده از الوار کوتاه
slatted ساخته شده از تکههای باریک
ice crete بتون یک پارچه یا پیش ساخته
icehouse خانه وساختمان ساخته شده از یخ
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
Who has composed this tune? این آهنگ راکی ساخته ؟
gimmal ساخته شده از حلقههای تودرتو
wickerwork ساخته شده از ترکه سبدسازی
rebuild چیز دوباره ساخته شده
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
on site concrete بتن ساخته شده در کارگاه
rebuilds چیز دوباره ساخته شده
whole wheat ساخته شده از گندم ساییده
pinwale ساخته شده ازالیاف باریک
boxes are made of wood جعبه ها از چوب ساخته میشوند
piragua ساخته شده ازتنه درخت
broadloom ساخته شده درکارگاه وسیع
wooden از چوب ساخته شده خشن
herbal ساخته شده از علف وگیاه
modular design مدل ساختمانی پیش ساخته
home-made <adj.> در خانه ساخته [تهیه] شده
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
orthogonal ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
on chip مدار ساخته شده روی یک قطعه
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
trabeation ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
Is there anything I can do to help? آیا کاری از دست من ساخته است ؟
He is cut out for it ( this job ). برای اینکار ساخته شده است
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
Ethiopian architecture معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
alpaca پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
oaken ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
waxen ساخته شده از موم مومی شکل
specification یات مشخصات ساخته نشده باشد
paisley ساخته شده از پشم نرم کشمیری
gyle مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
productive مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
hand made brick اجر ساخته شده با قالب دستی
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
original آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals آنچه اول استفاده یا ساخته شود
viaduct پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
duett قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
viaducts پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
durn [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
iambic verse شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
corniche جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
There is nothing I can do about it. از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
nitrosulphuric ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
prototype اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototypes اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
persepolis شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
Golden House [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
shacks خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
shack خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
hydro هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
timber dam سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
custom-built آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
technologies قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
fibre ribbon ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
widdy طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
technology قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
greek fire ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
bulk head دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
product محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
beige پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
stationery کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
fulham طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
glyptal رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
manchet قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
Liberty [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
yacht rope طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
products محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
billycock نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
gopher wood چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
mosfet ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
meerschaum هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
dos سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
Industrialized building [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
toft محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
wanigan خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
an iconic statue مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
checks دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
falsie پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
checked دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
monadism اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com