Dictiornary-Farsi | ساختگی نادرست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
false	ساختگی نادرست


Other Matches

The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] .	این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
alternative	تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives	تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion	تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function	تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
made up	ساختگی
fictitious	ساختگی
factitious	ساختگی
forged	ساختگی
artificial	ساختگی
made-up	ساختگی
colorable	ساختگی
spurious	ساختگی
imitations	ساختگی
imitation	ساختگی
mock	ساختگی
mocked	ساختگی
mocking	ساختگی
mocks	ساختگی
make-believe	ساختگی
make believe	ساختگی
colourable	ساختگی
affected	ساختگی
sham	ساختگی
pinchbeck	زر ساختگی
phoney	ساختگی
phonies	ساختگی
dummy	ساختگی
ersatz	ساختگی
fictional	ساختگی
bogus	ساختگی
dummies	ساختگی
counterfeits	ساختگی
counterfeiting	ساختگی
counterfeited	ساختگی
counterfeit	ساختگی
phoneys	ساختگی
whopper	ساختگی
whoppers	ساختگی
synthetic	ساختگی
shams	ساختگی
quacked	دروغی ساختگی
dummies	ادمک ساختگی
artificial intelligence	هوش ساختگی
wig	گیس ساختگی
wigs	گیس ساختگی
dummies	مصنوعی ساختگی
contrived scarcity	کمیابی ساختگی
factitiousness	ساختگی بودن
compose sequence	دخشه ساختگی
compose sequence	ترتیب ساختگی
make-up	داستان ساختگی
quacks	دروغی ساختگی
quacking	دروغی ساختگی
dummy	مصنوعی ساختگی
dummy	ادمک ساختگی
dummy	ادم ساختگی
factitious	ساختگی مصنوعی
quack	دروغی ساختگی
dummies	ادم ساختگی
made	مصنوع ساختگی
demureness	ازرم ساختگی
synthetic rubber	لاستیک ساختگی
faggot vote	رای ساختگی
fagot vote	رای ساختگی
fictitiousness	ساختگی بودن
fictive	ساختگی افسانهای
fleuret	گل ساختگی کوچک
pseudoproblem	مساله ساختگی
peg-legs	پای ساختگی
peg-leg	پای ساختگی
namby	ساختگی و بی مغز
factitious disorder	اختلال ساختگی
fabricated language	زبان ساختگی
dummy module	برنامه ساختگی
dummy stimuli	محرکهای ساختگی
dummy module	رویه ساختگی
dummy variable	متغیر ساختگی
dummy instruction	دستورالعمل ساختگی
dummy argument	نشانوند ساختگی
venetian pearl	مروارید ساختگی توپر
mim	باوقار ساختگی کمرو
ruise	شایعات داستان ساختگی
demurely	با ازرم باوقاروشرم ساختگی
artificially	بطور مصنوعی یا ساختگی
phony	حقه باز ساختگی
artificiality	مصنوعی یا ساختگی بودن
padding	کلمات یارکوردهای ساختگی
secundine artem	بطور ساختگی یا مصنوعی
sham marriage	عروسی ساختگی یا دروغی
curcumin	رنگ نارنجی ساختگی
dummy argument	ارگومان یا نشانوند ساختگی
fly book	قوطی مگس ساختگی
false	ساختگی غیر واقعی
computed price	قیمت ساختگی معادل administeredprice
make up	ساختمان یاحالت داستان ساختگی
non-events	رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
non-event	رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
pretendedly	بطور ساختگی یا بخود بسته
apocryphal	دارای اعتبار مشکوک ساختگی
artifici tooth	دندان مصنوعی یا ساختگی یاعملی یا دستی
pseudo	پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseud	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseuds	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
to put on frills	سیمای ساختگی بخود دادن بادکردن
kill devil	طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
bionic	وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
price as natural ice	یخ ساختگی بهمان بهای یخ طبیعی فروخته میشد
phonies	نادرست
in error <adj.>	نادرست
phoney	نادرست
phoneys	نادرست
phony	نادرست
false code	کد نادرست
spurious	نادرست
inconsecutive	نادرست
inconsequent	نادرست
infirmly	نادرست
wrongful	نادرست
sinister	کج نادرست
false <adj.>	نادرست
trumped up	نادرست
out of trim	نادرست
out of a	نادرست
out of order	نادرست
crooked	نادرست
imprecise	نادرست
amiss	نادرست
dishonest	نادرست
foul	نادرست
fouls	نادرست
unsafe	نادرست
inaccurate	نادرست
erroneous	نادرست
trumped-up	نادرست
inexact	نادرست
fouled	نادرست
unfair	نادرست
false	نادرست
fouler	نادرست
unfairly	نادرست
foulest	نادرست
impure	نادرست
paralogism	قیاس نادرست
by indirection	با وسائل نادرست
distractor	گزینه نادرست
misinformation	خبر نادرست
wrong answers	پاسخهای نادرست
errors	عقیده نادرست
error	عقیده نادرست
heterography	املای نادرست
foul bill of lading	بارنامه نادرست
inexactly	بطور نادرست
wrongfully	بطور نادرست
jackleg	ناشی نادرست
vicious	بدطینت نادرست
false code	رمز نادرست
improper	نامناسب نادرست
fallacy of composition	تعمیم نادرست
miscue	ضربه نادرست
mispronounciation	تلفظ نادرست
missatement	گفته نادرست
mistranslation	ترجمه نادرست
unsound	ناخوش نادرست
inaccurately	بطور نادرست
wrong information	اطلاعات نادرست
foul play	کار نادرست
misconstruction	تعبیر نادرست
misconstruction	تفسیر نادرست
misconstructions	تفسیر نادرست
mispronunciation	تلفظ نادرست
mispronunciations	تلفظ نادرست
chuck	پرتاب نادرست
chucked	پرتاب نادرست
chucks	پرتاب نادرست
inaccurate	نادرست یا غلط
misconstructions	تعبیر نادرست
false information	اطلاعات نادرست
false information	خبر نادرست
untrue	نادرست خائن
thermosetting plastics	پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
true false questions	پرسشهای درست- نادرست
unfair trade practice	اعمال تجاری نادرست
wild cat	بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
off base <idiom>	غیر دقیق ،نادرست
incorrect	نادرست یا به همراه خطا
lied	سخن نادرست گفتن
misallocation of resources	تخصیص نادرست منابع
paralpgize	قیاس نادرست ساختن
mininformation	اطلاع یا خبر نادرست
prismatic spectacles	عینک نادرست نما
sigmatism	تلفظ نادرست حرف " س "
suggestio falsi	افهار و اعلام نادرست
lies	سخن نادرست گفتن
malfunction	نادرست عمل کردن
foozle	بدساختن ضربت نادرست
lie	سخن نادرست گفتن
malfunctions	نادرست عمل کردن