Dictiornary-Farsi | ساخت بومی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
home made	ساخت بومی


Other Matches

work in process	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
os/	سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
aboriginal	بومی
aboriginals	بومی
indigenous	بومی
indigene	بومی
sympatry	هم بومی
endemic	بومی
Aborigine	بومی
citizens	بومی
citizen	بومی
vernacular	بومی
home born	بومی
vernaculars	بومی
domestic	بومی
natives	بومی
autochthon	بومی
autochthonous	بومی
native	بومی
vernacular	زبان بومی
indigenousness	بومی بودن
vernaculars	زبان بومی
indigenous industries	صنایع بومی
naturalize	بومی شدن
naturalising	بومی شدن
naturalises	بومی شدن
landsman	بومی هم میهن
native language	زبان بومی
nativism	بومی پرستی
illyrian	بومی ایلیریا
plants indigenous to that soil	بومی ان خاک
naturalizing	بومی شدن
naturalizes	بومی شدن
blackfellow	بومی استرالیا
autecology	تک شناسی بومی
Aborigine	گیاه بومی
domestic	رام بومی
endemic wildlife	حیات وحش بومی
indigenously	بطور بومی یا ذاتی
Gaelic	زبان بومی اسکاتلندی
sabra	اسرائیلی بومی فلسطین
secundine naturam	بومی وار خودبخود
to water [horses, cattle, etc.]	آب دادن [به جانوران بومی]
come from <idiom>	بومی جایی بودن
vernacularism	کلمه یا اصطلاح بومی ومحلی
green mountain boy	مرد بومی یا ساکن ورمونت
romaic	زبان بومی یونان امروز
Coptic Church	کلیسای بومی مصر و اتیوپی
ancillary	مستخدم بومی مربوط به کلفت
aardwolf	کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
galicean	بومی یا زبان گالیس ولایتی از اسپانیا
Aborigines	سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
walkabout	بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabouts	بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
arrdwolf	[حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
Analogical architecture	[معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
endemic	بومی بیماری همه گیربومی مخصوص اب و هوای یک شهر یا یک کشور
Italian Villa style	[سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
make-up	ساخت
invenit	ساخت
formed	ساخت
habitus	ساخت
form	ساخت
fecit	ساخت
making	ساخت
construction	ساخت
forms	ساخت
conformation	ساخت
make up	ساخت
manufactory	ساخت
compositions	ساخت
composition	ساخت
generations	ساخت
generation	ساخت
constructions	ساخت
manufactured	ساخت
structuring	ساخت
structures	ساخت
texture	ساخت
textures	ساخت
manufacture	ساخت
manufactures	ساخت
unstructured	بی ساخت
fabrication	ساخت
workmanship	ساخت
design	ساخت
substandard	بد ساخت
built	ساخت
manufacturing	ساخت
synthesis	ساخت
formation	ساخت
structure	ساخت
performances	ساخت
syntheses	ساخت
designs	ساخت
performance	ساخت
to pick up a language. <idiom>	زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن. [از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
manufacturing	صنعت ساخت
well made	خوش ساخت
structuralist	ساخت گرای
social strcture	ساخت اجتماعی
static structure	ساخت ایستا
structuralists	ساخت گرای
tectonics	زمین ساخت
tectonic	زمین ساخت
mental structure	ساخت ذهنی
control structure	ساخت کنترل
tree structure	ساخت درختی
covin	ساخت وپاخت
capital structure	ساخت سرمایه
reticular formation	ساخت شبکهای
block structure	ساخت کندهای
class structure	ساخت طبقاتی
unstructured interview	مصاحبه بی ساخت
covinous	ساخت وپاختی
deep structure	ژرف ساخت
infra structure	زیر ساخت
latent structure	ساخت نهفته
machine made	ساخت ماشین
phrase structure	با ساخت عبارتی
manufacture cost	ارزش ساخت
manufacture process	فرایند ساخت
manufacture process	فراگرد ساخت
manufacturing cost	هزینه ساخت
manufacturing process	فرایند ساخت
manufacturing process	پویش ساخت
market structure	ساخت بازار
personality structure	ساخت شخصیت
perceptual structure	ساخت ادراکی
newmade	تازه ساخت
new built	تازه ساخت
population structure	ساخت جمعیت
homemade	ساخت میهن
simple structure	ساخت ساده
dynamic structure	ساخت پویا
factory order	سفارش ساخت
design and construction	طراحی و ساخت
family structure	ساخت خانواده
field strcture	ساخت میدانی
file structure	ساخت پرونده
formatio reticularis	ساخت شبکهای
production time	زمان ساخت
group structure	ساخت گروهی
home made	ساخت داخلی
prototyping	ساخت یک نمونه
program structure	ساخت برنامه
production cost	ارزش ساخت
production process	روند ساخت
power structure	ساخت قدرت
new buit	تازه ساخت
building blocks	کنده ساخت
assembly	نصب ساخت
elaborating	ساخت استاد
forbade	نا مقدور ساخت
reconstitute	تجدید ساخت
reconstituted	تجدید ساخت
workmanship	کار ساخت
reconstitutes	تجدید ساخت
reconstituting	تجدید ساخت
shop	محل ساخت
shopped	محل ساخت
make	ساختمان ساخت
structured	ساخت یافته
structured	دارای ساخت
building block	کنده ساخت
grafts	ساخت وپاخت
grafted	ساخت وپاخت
rebuild	تجدید ساخت
rebuilds	تجدید ساخت
block structured	با ساخت کندهای
graft	ساخت وپاخت
elaborate	ساخت استاد
man-made	ساخت بشر
man made	ساخت بشر
elaborated	ساخت استاد
elaborates	ساخت استاد
shops	محل ساخت
make	رسیدن به ساخت
productions	ارائه ساخت
makes	رسیدن به ساخت
makes	ساخت ترکیب
home-made	ساخت میهن
structuralism	ساخت گرایی
confections	ترکیب ساخت
affect structure	ساخت عاطفه
confection	ترکیب ساخت
agro industry	کشت و ساخت
american make	ساخت امریکایی
production	ارائه ساخت
makes	ساختمان ساخت
brand names	علامت ساخت
structuring	ساختار ساخت
brand name	علامت ساخت
structures	ساختار ساخت
structure	ساختار ساخت
make	ساخت ترکیب
data structure	ساخت داده ها
collusion	ساخت وپاخت