Dictiornary-Farsi | ساخت نهفته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
latent structure	ساخت نهفته


Other Matches

work in process	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
cryptographic	نهفته
recessive	نهفته
bosomed	نهفته
latent	نهفته
heterophoria	لوچی نهفته
latent learning	یادگیری نهفته
latent roots	ریشههای نهفته
latent schizophrenia	اسکیزوفرنی نهفته
nulliplex inheritance	توارث نهفته
recessive genes	ژنهای نهفته
incubation	رشد نهفته
incubation period	دوره رشد نهفته
latent homosexuality	همجنس خواهی نهفته
hidden figures test	ازمون شکلهای نهفته
embedded figures test	ازمون شکلهای نهفته
latent dream content	محتوای نهفته رویا
Theres many a true word spoken in jest . <proverb>	در هر مزای یقایقى نهفته است .
leprechaun	جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
os/	سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
a closed mouth catches no flies <proverb>	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
invenit	ساخت
performance	ساخت
designs	ساخت
design	ساخت
textures	ساخت
composition	ساخت
compositions	ساخت
formation	ساخت
manufacturing	ساخت
fecit	ساخت
conformation	ساخت
habitus	ساخت
make-up	ساخت
making	ساخت
form	ساخت
formed	ساخت
generations	ساخت
generation	ساخت
constructions	ساخت
construction	ساخت
forms	ساخت
make up	ساخت
manufactory	ساخت
texture	ساخت
substandard	بد ساخت
unstructured	بی ساخت
manufactures	ساخت
structures	ساخت
built	ساخت
syntheses	ساخت
synthesis	ساخت
structuring	ساخت
manufactured	ساخت
performances	ساخت
manufacture	ساخت
workmanship	ساخت
structure	ساخت
fabrication	ساخت
structuralists	ساخت گرای
field strcture	ساخت میدانی
dynamic structure	ساخت پویا
family structure	ساخت خانواده
social strcture	ساخت اجتماعی
factory order	سفارش ساخت
data structure	ساخت داده ها
deep structure	ژرف ساخت
structuralist	ساخت گرای
tectonics	زمین ساخت
tectonic	زمین ساخت
tree structure	ساخت درختی
affect structure	ساخت عاطفه
agro industry	کشت و ساخت
american make	ساخت امریکایی
block structure	ساخت کندهای
unstructured interview	مصاحبه بی ساخت
well made	خوش ساخت
capital structure	ساخت سرمایه
class structure	ساخت طبقاتی
block structured	با ساخت کندهای
static structure	ساخت ایستا
control structure	ساخت کنترل
covinous	ساخت وپاختی
covin	ساخت وپاخت
file structure	ساخت پرونده
production time	زمان ساخت
manufacturing process	فرایند ساخت
production cost	ارزش ساخت
manufacturing process	پویش ساخت
market structure	ساخت بازار
mental structure	ساخت ذهنی
new built	تازه ساخت
new buit	تازه ساخت
production process	روند ساخت
perceptual structure	ساخت ادراکی
power structure	ساخت قدرت
population structure	ساخت جمعیت
phrase structure	با ساخت عبارتی
personality structure	ساخت شخصیت
manufacturing cost	هزینه ساخت
manufacture process	فراگرد ساخت
formatio reticularis	ساخت شبکهای
reticular formation	ساخت شبکهای
group structure	ساخت گروهی
home made	ساخت داخلی
home made	ساخت بومی
homemade	ساخت میهن
simple structure	ساخت ساده
infra structure	زیر ساخت
prototyping	ساخت یک نمونه
newmade	تازه ساخت
manufacturing	صنعت ساخت
machine made	ساخت ماشین
program structure	ساخت برنامه
manufacture process	فرایند ساخت
design and construction	طراحی و ساخت
structuralism	ساخت گرایی
makes	رسیدن به ساخت
building block	کنده ساخت
structures	ساختار ساخت
manufacture cost	ارزش ساخت
grafted	ساخت وپاخت
graft	ساخت وپاخت
rebuild	تجدید ساخت
structured	دارای ساخت
structured	ساخت یافته
rebuilds	تجدید ساخت
grafts	ساخت وپاخت
forbade	نا مقدور ساخت
workmanship	کار ساخت
building blocks	کنده ساخت
man-made	ساخت بشر
man made	ساخت بشر
makes	ساختمان ساخت
make	ساخت ترکیب
make	رسیدن به ساخت
make	ساختمان ساخت
production	ارائه ساخت
elaborating	ساخت استاد
makes	ساخت ترکیب
productions	ارائه ساخت
elaborates	ساخت استاد
elaborated	ساخت استاد
elaborate	ساخت استاد
structuring	ساختار ساخت
assembly	نصب ساخت
confections	ترکیب ساخت
reconstituted	تجدید ساخت
reconstitutes	تجدید ساخت
brand name	علامت ساخت
reconstituting	تجدید ساخت
shop	محل ساخت
shops	محل ساخت
confection	ترکیب ساخت
shopped	محل ساخت
reconstitute	تجدید ساخت
home-made	ساخت میهن
collusion	ساخت و پاخت
collusion	ساخت وپاخت
brand names	علامت ساخت
structure	ساختار ساخت
What can't be cured must be endured. <idiom>	باید سوخت و ساخت.
it occasioned his death	مرگ اورافراهم ساخت
man made wealth	ثروت ساخت بشر
make or buy decision	تصمیم به ساخت یاخرید
man made goods	کالاهای ساخت بشر
style	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
design	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
manufactures	عمل اوردن ساخت
constructs	ایجاد کردن ساخت
constructing	ایجاد کردن ساخت
constructed	ایجاد کردن ساخت
fabrication	ساختمان طرز ساخت
construct	ایجاد کردن ساخت
structural psychology	روانشناسی ساخت گرا
structured english	انگلیسی ساخت یافته
structured interview	مصاحبه ساخت دار
manufacture	عمل اوردن ساخت
structured walkthroughs	بررسیهای ساخت یافته
make-up	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
packaging	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
layout	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
manufactured	عمل اوردن ساخت
the lord will provide	خداوسیله خواهد ساخت
he betray himself	او خودرا رسوا ساخت
productions	سرعت ساخت محصول
productions	کنترل ساخت یک محصول
glandulation	ترکیب و ساخت غدد
production	عمل اوری ساخت
productions	عمل اوری ساخت
production	سرعت ساخت محصول
brick	آجر [ساخت و ساختمان]
claybrick	آجر [ساخت و ساختمان]
clinker	آجر [ساخت و ساختمان]
brick-bat	آجر [ساخت و ساختمان]
colluded	ساخت وپاخت کردن
collude	ساخت وپاخت کردن
production	کنترل ساخت یک محصول