English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
English Persian
plagiarist سارق ادبی
Search result with all words
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
Other Matches
kidnapper سارق
robbers سارق
robber سارق
thieves سارق
thief سارق
kidnappers سارق
bandit سارق مسلح
burglars سارق منازل
burglar سارق منازل
bandits سارق مسلح
The thief surrender himself to the police. سارق خود را تسلیم پلیس کرد
brigands سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
brigand سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
waifs اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
theft bote استرداد مال مسروقه ازسارق به این شرط که مال باخته از تعقیب سارق منصرف شود
literary ادبی
churlishness بی ادبی
clownishness بی ادبی
impoliteness بی ادبی
indecorousness بی ادبی
inurbanity بی ادبی
discourtesy بی ادبی
irreverence بی ادبی
literay ادبی
lowliness بی ادبی
misbehaciour بی ادبی
belletristic ادبی
apologias پوزش ادبی
apologia پوزش ادبی
locus مثال ادبی
stylistic ادبی ادیبانه
to misbehave oneself بی ادبی کردن
figure of speech صنایع ادبی
plagiary دزدی ادبی
garland گلچین ادبی
garlands گلچین ادبی
literary property حق مالکیت ادبی
literarily بطور ادبی
literal interpretation تفسیر ادبی
plagiarizer دزد ادبی
florilegium گلچین ادبی
miscellanea جنگ ادبی
analects گلچین ادبی
analecta قطعات ادبی
analecta گلچین ادبی
gobbets گلچین ادبی
gobbet گلچین ادبی
skits هجو ادبی
skit هجو ادبی
moral theology لاهوت ادبی
cribs دزدی ادبی
imagery تشبیه ادبی
plagiarism دزدی ادبی
anthologies گلچین ادبی
anthology گلچین ادبی
reviewers منقد ادبی
reviewer منقد ادبی
pirated دزد ادبی
criticism نقد ادبی
criticisms نقد ادبی
piracy دزدی ادبی
pirate دزد ادبی
pirates دزد ادبی
pirating دزد ادبی
cribbed دزدی ادبی
crib دزدی ادبی
misbehaving بی ادبی کردن
misbehaves بی ادبی کردن
misbehaved بی ادبی کردن
cribbing دزدی ادبی
misbehave بی ادبی کردن
pieces قطعه ادبی یاموسیقی
textual critic نقدگر متون ادبی
pirated دزدی ادبی کردن
textual critic نقد ادبی متون
stylist از نظر سبک ادبی
piece قطعه ادبی یاموسیقی
analects قطعات ادبی منتخبات
stylists از نظر سبک ادبی
pirate دزدی ادبی کردن
pirating دزدی ادبی کردن
pirates دزدی ادبی کردن
architectonics ساختمان اثر ادبی
locus classicus عبارت نمونه ادبی
He is courteous ( respectful ). آدم با ادبی است
criticizes نقد ادبی کردن
criticize نقد ادبی کردن
criticized نقد ادبی کردن
criticizing نقد ادبی کردن
stylistic وابسته به انشای ادبی
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
dialogues مکالمات ادبی و دراماتیک
dialogue مکالمات ادبی و دراماتیک
criticising نقد ادبی کردن
bluestocking دارای ذوق ادبی
criticises نقد ادبی کردن
criticised نقد ادبی کردن
didactic یاد دهنده ادبی
bluestockings دارای ذوق ادبی
textual critic ناقد ادبی منقد
the desk کار دفتری یا ادبی یاروحانی
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
morceau قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
cool one's heels <idiom> به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
renaissance دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
academical ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
architectonic مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
classicize ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
Nothing can excuse such impoliteness. هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
locus classicus مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
neoscholasticism نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
ethic روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
pot-boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
metaphrast کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
scholiast مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
atheneum انجمن ادبی انجمن دانش
athenaeum انجمن ادبی انجمن دانش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com